محمدرضا صالحی مازندرانی

محمدرضا صالحی مازندرانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

سهراب در آیینه ی سیاوش (بررسی مکانیسم دفاعی جابه جایی در رفتار عاطفی رستم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی رستم سیاوش مکانیسم های دفاعی جابه جایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۴۳۷
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از دقیق ترین و هنرمندانه ترین آثار منظوم تاریخ ادبیات ایران و جهان است. تعّدد شخصیت ها در شاهنامه و نحوه ی کنش و تعاملات میان آن ها مُبین این نکته است که خالق آن به بسیاری از نکات و دقایق روانی و شخصیتی آگاهی داشته و در پرداخت شخصیت های داستانی، توجه لازم را داشته است. رستم، قهرمان ملی ایران، از موثّرترین چهره هایی است که نقش های فراوانی برای ایران می آفریند و گره گشاترین پهلوان در شاهنامه می باشد. این مقاله رستم پیلتن را در ترازوی عاطفه بررسی می کند؛ زیرا او در تراژدی های رستم و سهراب و داستان سیاوش، رقیق ترین عواطف را از خود بروز می دهد و از آنجا که فردوسی نگران سرنوشت و حالات روحی شخصیت های شاهنامه است، با سپردن تربیت سیاوش به رستم و جابه جایی عاطفه ی او به سمت سیاوش، تسلّای روحی و روانی اش را خواستار است. این مسأله توجه و شناخت عمیق نویسنده را به مسائل روانی و شخصیتی آدمی نشان می دهد. ایفای نقش رستم در داستان سیاوش منطبق بر نظریه مکانیسم های دفاعی و مقابله با فشار روانی است. از آنجا که وی نتوانسته است مربّی فرزند خود باشد، حال بر این است که کاستی های وجودی و روانی خود را در مواجهه با سیاوش جبران کند. او سهراب را در آیینه ی سیاوش نظاره می کند و انگیزه ها ی ارضا نشده ی خود را با مکانیسم جابه جا سازی به مجرایی می راند که موجب کاهش تنش های روانی و حفظ عزت نفس او می گردد.
۲۲.

نقد و تحلیل بوم گرایی داستانِ اهل غرق منیرو روانی پور با نگاهی به گفتمان قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد بوم گرا منیرو روانی پور اهل غرق گفتمان قدرت فوکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۲۹۳
نقد بوم گرا، مطالعه ی رابطه ی بین ادبیات و جهان طبیعت است که ریشه های ظهور آن طرح اندیشه های نو در مباحث انسان شناسی و معضلات زیست محیطی است؛ معضلاتی که گفتمان های اومانیستی در پدید آمدن آن ها نقش بسزایی دارند. در این پژوهش روابط شخصیت های داستانِ اهل غرق منیرو روانی پور ازجمله خیجو، زائر احمد حکیم، مه جمال، مدینه و مردان موبور با محیط زیست بررسی شده است تا نشان داده شود برپایه ی اندیشه های فوکو، چگونه روابط قدرت در سطوح گوناگون این داستان مؤثر بوده است. خیجو، مه جمال، مدینه و زائر احمد حکیم در این داستان رابطه ای نزدیک با طبیعت و همچنین نگاهی فراانسانی به زمین دارند که گفتمان غالب عصر، اومانیسم فلسفی را به چالش می کشند؛ اومانیسمی که در آن بیشتر توجه به اندیشه انسانی می شود و خود انسان و طبیعت را به چشم عنصر یا شیءای می نگرد. ازاین روست که فوکو در عصر تجدد، حضور انسان را در صحنه ی تصویرگری اندیشه و آگاهی می بیند و بر آن است که ترکیب های تجربی می باید در جای دیگری به غیراز حاکمیت مطلق «من می اندیشم» اعمال شوند؛ مردان موبور در این داستان کسانی هستند که قدرت سرمایه و اقتصاد را در اختیار دارند و از آن در راستای سلطه بر طبیعت استفاده می کنند که باعث نابودی زیست بوم طبیعی و ازهم پاشیدگی جامعه ی انسانیِ «جفره» به مثابه همه ی زمین می گردند. در این نوشتار، نظر به اهمیت و تأثیر گفتمان ها در تولید متن ادبی، هدف این بوده است که در داستان موردبحث با روش توصیفی- تحلیلی رابطه ی انسان با محیط زیست و تأثیرگذاری گفتمان های مختلف که نقش مؤثری در اعمال قدرت دارند، بررسی شود تا زمینه ساز آگاهی بخشیدن به انسان در رفتارش با محیط زیست باشد و نسبت او را با طبیعت آشکار نماید.
۲۳.

تحلیل و مقایسه ی کارکرد پدیدارشناسی هوسرلی در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوطیقای تصویر پدیدارشناسی هوسرل تخیل حجمی تصویر یدالله رؤیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۲۲۸
تحلیل و مقایسه ی کارکرد پدیدارشناسی هوسرلی در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی   ع ادل سواعدی * محمدرضا صالحی مازندرانی * * مریم رفیع * * *   چکیده شعر حجم (حجم گرایی) یکی از جریان های شعری معاصر است که اولین تظاهرات فردی اش را در سال های 1346 و 1347 در دفتر دلتنگی های یدالله رؤیایی و نمک و حرکت ورید پرویز اسلامپور به جای گذاشت و سرانجام پس از انتشار بیانیه ی آن در زمستان 1348 جایگاه و حرکت گروهی خود را در گفتمان شعری روزگار تثبیت کرد؛ اما متن این بیانیه و نظریه ی شعری حجم پیچیدگی هایی دارد که هنوز با گذشت سال ها مباحث و مناقشاتی پیرامون آن ها شکل می گیرد. یدالله رؤیایی که چهره ی شاخص این جریان است، در طول زمان تلاش کرده است تا با آثار خود به ظرفیت های فلسفی، زبانی و زیبایی شناسانه ی آن عینیت بخشد. از میان این ظرفیت ها، پدیدارشناسی هوسرلی از برجسته ترین و اثرگذارترین وجوه معرفت شناختی بر این نوع از شعر و به ویژه اشعار یدالله رؤیایی به شمار می آید و خود شاعر نیز مدت ها پس از انتشار بیانیه ی آن بر اثرگذاری این مبنای فلسفی بر شعر حجم صحه گذاشته است. نگارندگان این پژوهش با نظر به این مبنای فلسفی درتلاش اند تا با پیش فرض وجود چنین تأثیری، به تحلیل و مقایسه ی کارکرد آن در نظریات و بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی برآیند و به بررسی دو پرسش اساسیِ چگونگی جدایی نظریه ی شعر حجم از پدیدارشناسی هوسرلی و چگونگی کارکرد آن بر بوطیقای تصویر شعر این شاعر بپردازند. واژه های کلیدی: بوطیقای تصویر، پدیدارشناسی هوسرل، تخیل حجمی، تصویر، یدالله رؤیایی.   * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز a-sawaedi@scu.ac.ir (نویسنده ی مسئول)  ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز salehi_mr20@yahoo.com *** کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز rafi.maryam1373@gmail.com   تاریخ دریافت مقاله: 14/7/1400                     تاریخ پذیرش مقاله: 12/11/1400  
۲۴.

بلاغت کنایه در رباعیات عطار نیشابوری

کلیدواژه‌ها: عطار رباعیات تصویر کنایه تضاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۸۸
کنایه به عنوان یکی از ابزارهای بلاغیِ ارزشمند، دارای کارکرد های متفاوتی است. عطار نیشابوری در رباعیات (مختارنامه)با بسامد بالایی از کنایه بهره جسته و توانسته است، غیرمستقیم، معانی گسترده ی عارفانه را با بهره گیری از این ویژگی زبانی و تصویری به مخاطبان منتقل نماید. می توان یکی از دلایل فراوانی کنایه در رباعیات عطار را تناسب آن با قالب مذکور دانست؛ زیرا رباعی، شعری است با خاستگاه مردمی؛ از این رو فرهنگ کنایات در آن نمود بیش تری دارد. در این پژوهش، آشکار می گردد که بالاترین بسامدِ کمّی و کیفی استفاده از بلاغت کنایه در ساختار های سه گانه به ترتیب، مربوط به «کنایه در ساختار فعل، کنایه در ساختار صفت و کنایه در ساختار موصوف» است. ازطرفی، عطار در رباعیاتش از کنایات قریب، بسیار بهره می جوید که یکی از علل این موضوع، ساده گویی و استفاده ی بی تکلّف این شاعر از زبان برای انتقال مفاهیم عرفانی است. همچنین این عارفِ شاعر، علاوه بر بهره گیری از کنایاتی که شاعرانِ پیش از او به کار برده اند، نوآوری هایی در این زمینه داشته است که اغلب این نوآوری ها در ساختار کنایه ی صفت یا موصوف هستند. گفتنی است که این پژوهش به پیوند کنایات رباعیات عطار با آرایه ی بدیعی تضاد نیز اشاراتی دارد.
۲۵.

واکاوی تطبیقی – اسطوره ای رمان های خانه ادریسی ها از غزاله علیزاده و خانه اشباح از ایزابل آلنده(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نقد اسطوره ای غزاله علیزاده خانه ادریسی ها ایزابل آلنده خانه اشباح اسطوره آفرینش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
اسطوره از برجسته ترین مفاهیمی است که سبب بازآفرینی و نوآوری در آثار ادبی می گردد. رمان به عنوان یکی از کارآمدترین انواع ادبی معاصر نیز با اسطوره پیوند دارد. فضای برخی از رمان های ایرانی معاصر توان بالقوه ای در نمایاندن اسطوره ها و مفاهیم جادویی و ماورائی دارد و همین موضوع، عامل غنا و شباهت آن ها به رمان های رئالیسم جادویی آمریکای جنوبی شده که باور به وجود فضایی جادویی و اسطوره ای در کشورهای این منطقه، در آثار نویسندگانش جلوه گر شده است. با توجه به تأثیرپذیری رمان های این دو منطقه از کنش ها و مفاهیم اسطوره ای، پژوهش حاضر به واکاوی اسطوره ای رمان های خانه ادریسی ها از غزاله علیزاده و خانه اشباح از ایزابل آلنده به شیوه تحلیلی مقایسه ای می پردازد و روشن می سازد که توجه این دو نویسنده به بازآفرینی اسطوره های آفرینش و زمان و مکان اسطوره ای، همسان بوده با این تفاوت که جنبه های جادویی، شخصیت های ماورائی و اسطوره ای در رمان آلنده آشکارتر و ویژگی های قهرمان گرایانه و توجه به کهن الگوی زن زمین در خانه ادریسی ها نمود بیش تری یافته است.
۲۶.

ظرفیت های نمایشی داستان رزم سهراب و گردآفرید با تأکید بر عناصر صحنه و دراماتورژی آن

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی رزم سهراب با گردآفرید صحنه عناصر صحنه دراماتورژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۴۴
اقتباس از متون ادبیات کلاسیک به ویژه شاهنامه ی فردوسی در ژانرهای هنری نمایش(تئاتر) و سینما سابقه ای طولانی دارد. داستان رزم سهراب و گردآفرید داستانی کوتاه و درعین حال جذاب است که قابلیت های نمایشی بسیاری دارد. این داستان علاوه بر ویژگی های حماسی که متناسب با اثر سترگی چون شاهنامه است، از ظرفیت های ادب غنایی نیز برخوردار است. و همین امر موجب جذابیت دوچندان این داستان گردیده است. شیوه ی توصیف فردوسی از صحنه ی نبرد و به کارگیری رزم افزارها و هم چنین کنش و واکنش میان شخصیت ها در داستان رزم سهراب و گردآفرید نشان دهنده ی ظرفیت های قابل توجه این اثر برای دراماتیزه کردن و اجرای آن بر صحنه ی نمایش است و می توان با استفاده از امکانات دیداری، حرکات و گفته های بازیگران بر صحنه، زیبایی های این اثر را  بهتر و با اثرگزاری بیش تر به مخاطب معرفی نمود.
۲۷.

جلوه های گوناگون تکرار در رباعیّات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا رباعیات تکرار موسیقی آرایه ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۵۹
یکی از عوامل مهمّ ایجاد زیبایی و غنای موسیقایی شعر، تکرار است. آرایه های بدیع لفظی را با نوعی مسامحه می توان ذیل تکرار آورد. تکرار واژه را در شعر می توان از دیدگاه های مختلف ادبی بررسی کرد که در این مقاله رباعیّات مولوی از دیدگاه بدیعی و زیبایی شناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. از میان شاعران فارسی زبان، جلال الدّین محمّد مولوی(604-672) در رباعی های خود انواع تکرار را به شیوه ای بسیار زیبا، هنرمندانه و شاعرانه و با بسامد زیاد مورد استفاده قرار داده است. این تکرارها، علاوه بر ایجاد زیبایی، شور و شیدایی مولانا را از بارقه های معنوی به نمایش می گذارد و گاه رباعیّات او را تا حدّ یک قطعه موسیقی پرطنین و طربناک متناسب با عوالم معنوی نزدیک ساخته است. غالب این تکرارها در رباعیّات مولانا از طریق تکرار حرف، هجا، کلمه و عبارت عمدتاً در قالب آرایه های بدیع لفظی همچون انواع جناس، ردّالعجز علی الصّدر، اشتقاق، موازنه و ذوقافیتین تجلّی یافته است. در این جستار با آوردن نمونه هایی از انواع تکرار در این قالب شعری مولانا، بررسی ها و تحلیل های لازم به شیوه های آماری و با بهره گیری از جداول صورت گرفته است.
۲۸.

نقش عرفان در بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
بیان مسئله: جریان شعری حجم در تاریخ شعر معاصر جریانی بیانیه محور بوده و از الگوها و ساختار های ویژه ای پیروی کرده است. خوانندگان شعر حجم نیز در طول زمان با خوانش نظریات یدالله رؤیایی از ظرفیت های متفاوت فلسفی، زبانی و زیبایی شناسانه آن آگاه شده اند؛ در این پژوهش به نقش عرفان در بوطیقای تصویر شعر یدالله رؤیایی پرداخته می شود. روش: پژوهش حاضر با محوریّت بخشیدن به نقش عرفان در بوطیقای تصویر شعر رؤیایی، به سطوح متفاوتی از این تأثیرگذاری در بُعد اخلاقی و مفاهیم عرفانی دست یافته است. در این راستا، به دلیل ظرفیت های لبریخته ها و هفتاد سنگ قبر ، تحلیل و بررسی مجموعه این ویژگی ها بر این دو دفتر شعری انجام می شود. یافته ها و نتایج: بوطیقای تصویر در شعر یدالله رؤیایی مجموعه ای از ظرفیت ها و وجوه متفاوت است که الگوها و ساختارهای خود را از بیانیه های شعر حجم و نظریات یدالله رؤیایی می گیرد؛ وجوه متفاوتی مانند وجوه زبان شناسانه، پدیدارشناسانه، زیبایی شناسانه و عارفانه. دستیابی به وجوه مختلف یادشده مسئله ای است که در گذار از بیانیه شعر حجم و سیر تاریخی نظریات یدالله رؤیایی به وقوع می پیوندد. بررسی عرفان و نقش آن نیز در بوطیقای تصویر شعر رؤیایی در گذار از این مباحث و تمرکز بر بیانیه دوم حجم گرایی و حواشی شعر حجم امکان پذیر بوده است. عرفان با کنشی دوسویه در بُعد اخلاقی، ریشه های تربیت ذهنی حجم، خوانش و نویسش را در تأثیرپذیری از پدیدارشناسی هوسرلی یافته و از آنجا به ساختمان حضور غیر و دیگری رسیده و در تأثیر مفاهیم عرفانی، به سروده هایی با تکانه های عاطفی، زبان عارفانه یا با بافت و ساختار شطحیات عینیّت بخشیده است.
۲۹.

تحلیل گفتمان استعمار در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی و تأثیر آن بر محیط زیست بر اساس مفهوم قدرت در اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان استعمار محیط زیست غریبه ها و پسرک بومی احمد محمود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
نقد بوم گرا به بررسی رابطه انسان با محیط زیستش می پردازد؛ رابطه ای که در طول تاریخ دچار دگرگونی هایی شده است که یکی از علل چنین دگرگونی ای گفتمان استعمار بوده که در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی نیز نمود بارزی دارد. در این پژوهش به تحلیلی از تأثیر گفتمان استعمار بر محیط زیست در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی از احمد محمود پرداخته شده است تا در دادن آگاهی به انسان ها در رفتار با محیط زیست گامی هرچند اندک برداشته باشد. ازاین رو به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از رویکرد میان رشته ای، بر اساس گفته فوکو در این مجموعه داستانی به جای سرچشمه های قدرت به پیامدهای آن پرداخته شده است تا تأثیرات مخرب گفتمان استعمار را بر محیط طبیعی و انسانی بررسی کند؛ زیرا چنین دیدی است که برای جامعه انسانی ما که دچار بحران های زیست محیطی شده، در راستای آگاهی در رفتار مناسب با محیط زیست ضروری می نماید. نتایج پژوهش در مجموعه داستانی غریبه ها و پسرک بومی حاکی از این است که گفتمان استعمار محیط زیست را به سوژه ای مقهور قدرت تبدیل کرده و آن را از ابژگی خود دور ساخته و با دور شدن طبیعت از جایگاه ابژگی اش آلودگی هایی را رقم زده که معضلاتی را برای زندگی انسان به همراه داشته است. درواقع انسان و محیط زیست محملی برای اعمال قدرت گفتمان استعماری بوده است که ما نمود آن را در مقولاتی چون آلودگی آب وهوا، بر هم زدن تعادل زیست محیطی، کمبود بارش، قطع درختان نخل، فرسایش خاک، جدایی انسان از طبیعت، دور شدن آرامش از زندگی انسان ها، آلودگی صوتی و تصویری، فقر، بیکاری، مهاجرت، ایجاد تنش و منازعات میان افراد، نادیده گرفتن بنیان های ملّی و حماسی، ایجاد فاصله طبقاتی و کاهش امید به زندگی می بینیم. در کل جامعه، اقتصاد و اکولوژی در این مجموعه داستانی به تأثیرپذیری از گفتمان استعمار معیاری ناکارآمد برای توسعه پایدار بوده اند؛ چون همگام با آن حرکت نکرده اند؛ بلکه در تقابل با آن بوده اند.
۳۰.

مقایسه و تحلیل استحاله ملال در دیدگاه های عارفانه سهراب سپهری و اندیشه های فلسفی شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهراب سپهری شوپنهاور نفی عارفانه اراده ملال اخلاق آگاهی استتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۹
ملال یکی از اصطلاحات  مهم در اندیشه شوپنهاور است که از تعلیق موقّت میل سرچشمه می گیرد و با رنج و یأس همراه است. شوپنهاور راه هایی را برای گسست از آن مطرح می کند که شامل نفی عارفانه اراده، هنر، تأمّلات ژرف اندیشانه و اخلاق مبتنی بر فضیلت است. ازطرفی در اشعار نخستین سهراب نیز ملالت وجود دارد که در پی نگرش عرفانی، نبوغ هنری و شفقت ورزی، استحاله می یابد. نگارندگان در این پژوهش با رویکردی تطبیقی، ملال و چگونگی استحاله آن در نگرش عارفانه سهراب سپهری و دیدگاه فلسفی شوپنهاور را بررسی و تحلیل کرده اند و با روش تطبیقی-تحلیلی شباهت ها و تفاوت های این دو اندیشمند درباره ملال و گریز از آن را مقایسه و تبیین کرده اند. ملالت در اشعار نخستین سهراب با شکل گیری نگرش عرفانی اش، سفر در ورای مکان و زمان ایده ای، طبیعت گرایی عارفانه و عشق جهان شمول به هستی، رنگ می بازد. شوپنهاور نیز انکار عارفانه اراده را یکی از راه های گسست از ملال و رستگاری ابدی می داند؛ امّا برخلاف او که درد را منفی تلقی می کند، درد دوری از حق در شعر سهراب جایگزین رنج ملالت می شود وآن را می ستاید. موازی با این نگرش، شعر سهراب نیز که مملو از مضامین عرفانی، اخلاقی و به عبارتی «استعلایی از آگاهی متداول» است، گریز موقّت ملالت است و با نظریه شوپنهاور مبنی بر منفک شدن ذهن از اراده که به تعلیق موقّت ملال منتهی می شود، پیوندی تنگاتنگ دارد.
۳۱.

واکاوی سویه های «تعریض» و کارکردهای آن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه گواژه تعریض زبانی و ادبی کارکرد تعریض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۲۹
تعریض یا گواژه بیانی غیرمستقیم و تأمل برانگیز است که در آثار ادبی، به ویژه حماسه از گستردگی بالایی برخوردار است. این شیوه بیان هنری در شاهنامه، به عنوان عالی ترین اثر حماسی، بازتابی فراگیر دارد. فردوسی آگاهانه و با اشراف بر دقایق سخن پهلوانی از ظرفیّت های گوناگون تعریض در جهت غنی تر نمودن اثر خویش سود می جوید. این پژوهش می کوشد به بررسی و تحلیل کمّی و کیفی تعریض در شاهنامه از سه دیدگاه «ساختار سخن تعریضی»، «محتوای سخن تعریضی» و «سطوح شخصیتی در تعریض» بپردازد. بررسی ها آشکار می سازد ساختار سخن تعریضی را می توان به زبانی و ادبی تقسیم بندی کرد. در بخش زبانی شیوه های بیان تعریض متنوّع، گسترده و به زبان عامه نزدیک است. در بخش ادبی نیز، تعریض ها در ساختار صناعتی با خاستگاه مردمی، هم چون تمثیل، کنایه، استعاره تهکمیّه و... نمود می یابند. به دلیل ماهیّت روایی شاهنامه تعریض های زبانی بسامد بالاتری دارند. درون مایه تعریض های شاهنامه نیز در خور تأمل است که اهم آن عبارتند از تعریض های ساختاری وابسته به بافت روایت، تعریض به جنگ آوری و پهلوانی، تعریض به عدم خردمندی و... . در بحث طرفین گفت وگو نیز بیش ترین تعریض ها از زبان پهلوانان غیرهم نژاد و سپس پادشاهان بیان می شود و گاه فردوسی نیز در مرزشکنی های روایی به شخصیت ها تعریض می زند. هم چنین تعریض در شاهنامه دارای سه کارکرد و هدف اساسی ازجمله نقش اندرزی و تنبیهی، تحقق حوادث منطقی داستان، آگاهی فردوسی از اثربخشی تعریض در روایت حماسی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان