جمال سلیمی

جمال سلیمی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه کردستان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۴ مورد از کل ۶۴ مورد.
۶۱.

برنامه درسی بین رشته ای در آموزش عالی: چیستی و چگونگی

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی برنامه درسی بین رشتگی برنامه درسی آموزش عالی برنامه درسی بین رشته ای در آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۳
در سال های اخیر، حوزه بین رشته ای یا بین رشتگی[1]، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های پژوهش در زمینه آموزش به طور کلی و آموزش عالی به طور خاص، از اهمیت دوچندان برخوردار شده است. در بیشتر نظام های آموزش عالی دنیا، سرمایه گذاری در دوره های تلفیقی در سطوح سه گانه کارشناسی، ارشد و دکتری به امری رایج و معمول تبدیل شده است. یکی از این موارد را می توان تحقیقاتی مثال زد که در حوزه علوم بسیار پیچیده در مؤسسات معتبر دانشگاهی کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا و کانادا در حال انجام است. این مؤسسات اغلب در پی تربیت متخصصان در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری هستند. اما نتایج حاصل از گزارش های منتشر شده در خصوص برنامه های درسی بین رشته ای، کارگزاران امر آموزش عالی را با سئوال های جدی و نشأت گرفته از واقعیات روبه رو ساخته است که باید به آنها پاسخ داده شود. از جمله اینکه: ما چگونه بایستی مواد آموزشی بین رشته ای را برای گروهی از افراد تدریس نماییم که دارای پیش زمینه متفاوت از تحصیلات، توانایی و تجارب هستند؟ مباحث مطرح در رویکرد بین رشته ای کدامند؟ طراحی بین رشته ای در هر کدام از دوره های تحصیلات تکمیلی چگونه است؟ در این مقاله، سعی بر آن است که از طریق بازخوانی ادبیات مربوط به حوزه بین رشته ای در آموزش عالی، پاسخ های مناسب و درخور به این سئوال ها داده شود، ضمن اینکه، سعی خواهد شد تا به نتایج و پیامدهای حاصل از اجرای این برنامه ها اشاره گردد. در بخش دیگر مقاله؛ ضمن اینکه به بررسی پایه های تئوریک رویکرد بین رشته ای پرداخته می شود، سعی خواهد شد آنچه تحت عنوان «علوم پیچیده[2]» و تأثیر آن بر برنامه درسی بین رشته ای در آموزش عالی از آنها نام برده می شود، واکاوی و مورد بحث قرار گیرد. <br clear="all" /> [1]. Interdisciplinary or Interdisciplinarity [2]. Complex Sciences 
۶۲.

بررسی میزان اثربخشی سبک آموزشی مک کارتی (MAT-4) در مقایسه با سبک های سنتی آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری سبک یادگیری سبک آموزش روش های سنتی روش مک کارتی (MAT 4)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۰۷
در طراحی و ارایه آموزش بر اساس دیدگاه سنتی، اغلب این فرضیه مطرح است که همه یادگیرندگان به شیوه یکسان و مشابه هم یاد می گیرند. حاکمیت چنین دیدگاهی بر آموزش و یادگیری، وجود موضوع مهم تفاوت ها در سبک های شناختی را نادیده می گیرد. سبک شناختی یک فرد به شکل قابل ملاحظه ای بر شیوه ای که اطلاعات در ضمن تفکر و یادگیری عادتا پردازش می شود، اثر می گذارد. تاثیر سبک شناختی بر شیوه پردازش اطلاعات به نوبه خود می تواند اثرات وسیع و بسزایی بر اثربخشی و کارایی آموزش برجای گذارد. با وجود این، شخص از سبک شناختی خود خیلی به درستی اطلاع و آگاهی ندارد؛ زیرا او سبک فرد دیگری را تجربه نکرده است. رویکرد استفاده از سبک های یادگیری ـ شناختی در آموزش، رویکردی است که بر توجه به تفاوت های فردی در آموزش تاکید می کند. دانش در این زمینه به معلمان کمک می کند تا با روشی منظم، آموزش های انفرادی را در کلاس به کار گیرند. «مک کارتی» (1990) با استفاده از تعریف سبک های یادگیری و تغییر دادن آنها، نحوه ای از آموزش دهی را طراحی کرد که به 4-MAT مشهور است. پژوهش حاضر، به مقایسه سیستم آموزش دهی مک کارتی با چهار نوع یادگیرنده (4-MAT) با روش سنتی به منظور آزمون دو فرضیه «بیشتر بودن» و «پایدار بودن» میزان یادگیری بر اساس شیوه (4-MAT)از میزان یادگیری بر اساس روش سنتی پرداخته است. طرح تحقیق نیمه تجربی و از نوع «پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه» است. جامعه آماری شامل 136 نفر دانش آموز دختر سال سوم علوم انسانی شهر سنندج است که از میان آنان به طور خوشه ای 2 کلاس 20 نفره به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری شامل یک آزمون 120 سوالی 4 گزینه ای است. نتایج پژوهش نشان داد که با اطمینان 97 درصد میزان یادگیری بر اساس سیستم4- MAT پایدار است و با همین مقدار اطمینان میزان یادگیری بر اساس روش سنتی پایدار نیست؛ در نتیجه، میزان یادگیری بر اساس سیستم 4- MAT از میزان یادگیری بر اساس روش سنتی پایدارتر است.
۶۳.

ارزیابی برنامه درسی: معنا، روش شناسی و کاربرد

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی برنا مه درسی ارزشیابی در برنامه درسی دیدگاه اصالت منطقی دیدگاه ساخت نگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۶۷
نخستین بار در زمینه نوآوری آموزشی بود که ارزیابی برنامه درسی به عنوان دانش سازماندهی شده و توسعه یافته و به عنوان یک زمینه تخصصی ظهور پیدا کرد. نخست در امریکا و در خلال سالهای ۱۹۳۰ و در دهه ۵۰ در انگلیس تقاضا و تمایل برای ارزیابی برنامه درسی به سرعت رشد کر د. با توجه به سرمایه گذاری های قابل توجهی که به منظور تدوین برنامه های درسی جدید به دلایلی چون نیازهای در حال تغییر و عدم تناسب با سیستم های آموزشی جدید انجام میگرفت، ارزیابی ماهیت و کیفیت اصلاحات برنامه ریزی شده برنامه درسی را الزامی کرد . با وجود اینکه ارزشیابی در برنامه درسی ریشه در ارزشیابی آموزشی، آزمون و اندازه گیری دارد ولی امروزه از آن به عنوان بخشی از برنامه ریزی درسی یاد می شود . به طور مشخص ، ارزشیابی برنامه درسی شکل واحد و شناخته شده ای ندار د؛ به طوری که در بین دو حو زه بسیار پیچیده دانش (ارزشیابی و برنا مه درسی) قرار دارد که هر کدام دارای دسته های متفاوت از رویکرد ها، تعاریف و مدل های متنوع هستند. برای پی بردن به نظرگاه های متنوع در ارزیابی برنامه درسی، به طور کلی، دیدگاه های معرفت شناسی و هستی شناسی وجود دارند که می توانند مبنایی برای بررسی رویکرد های ارزیابی در برنامه درسی و خود برنامه درسی باشند. در این مقاله ، سعی می شود از دو دیدگاه به بررسی یک محصول » ارزشیابی در برنامه درسی بپردازیم: دیدگاه اول، برنا مه درسی را به عنوانیک محصول ثابت می نگرد و به دنبال ارائه مجدد آنچه که رایج ا ست، میباشد و از آن به عنوان دیدگاه سنتی نام برده می شود، این رویکرد ریشه در ایدئولوژی تحصلی ۲ دارد . رویکرد  دوم ، و بسیار جدیدتر، که به عنوان تحول در برنامه درسی شناخته شده بر اساس پارایم ساختن گرایی و دیدگاه پژوهش مشارکتی  بنا شده است. این دو پارادایم ، در عر صه برنامه درسی و ارزشیابی، دارای تئور یهای متفاوتی در مورد ماهیت واقعیت، ماهیت دانش، فرایند دانش و ارزشگذاری دانش هستند که در مورد آنها اتفاق نظر ندارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان