حسن عباسی حسین آبادی

حسن عباسی حسین آبادی

مدرک تحصیلی: دنشیار دانشگاه پیام نور

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
۲۱.

کارکرد اسماء الهی بر خُلق وخو از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۶۲
مسئله اسماء و صفات الهی و خلق وخوی انسانی از بنیادی ترین مباحث فلسفه و عرفان اسلامی است. صدرا به صفات پروردگار در قوس نزول و صعود پرداخته و از خلق وخو با عنوان «شاکله و فطرت ثانویه» یاد کرده است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی در صدد بررسی دیدگاه حکمت متعالیه درباره تأثیر اسماء الهی بر خلق وخوی انسان است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که از نگاه ملاصدرا، انسان ها فطرت یکسان، اما خُلق های متفاوتی دارند، که از آن به عنوان فطرت اولیه و ثانویه نیز یاد می شود. فطرت اولیه، تجلی اسم رحمت است که همه انسان ها بر آن سرشته شده اند. قلب انسان میان دو اسم «الهادی» و «المضل» است که متناسب با سرشت و استعداد و با اعمال اختیاری خود تجلیگاه یکی از آن ها می شود. اسماء الهی در خلق وخوی انسان نقش کلیدی دارند و در سعادت یا شقاوت او تأثیر بسزایی دارند و از طرفی، اشراف اسمائی خداوند بر انسان در قوس نزول، مانع اختیار انسان در به فعلیت رساندن و آینه وجودی اسماء شدن توسط او نمی شود. همچنین، قضا و قدر در این مسئله، تبیین عرفانی می یابد.
۲۲.

مبانی وحی شناختی و قرآن شناختی شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدبر در قرآن تفسیر ظاهر و باطن شاه نعمت الله ولی مبانی فهم و تفسیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۳۶
اُنس دیرینه و فراوان شاه نعمت الله ولی با قرآن و به کارگیری گسترده آیات قرآن در آثار وی، نگارنده را برآن داشت تا با طرح سؤال از مبانی قرآن شناختی و وحی شناختی شاه به خوانش این مبانی که مواجهه او با قرآن را تحت تأثیر خود قرار داده است، بپردازد. این مقاله با روش توصیفی و با تحلیل محتوای آثار منظوم و منثور شاه، مبانی قرآن شناختی او را در دو گروهِ مبانی ناظر به متن و مبانی ناظر به فهم، تحقیق و تحلیل نموده است. مهم ترین مبانی متن شناختی شاه عبارت اند از: نگاه معرفت شناسانه به وحی که ظهور علم حق و نزول معانی عقلی مجرد در لباس محسوس است؛ وحی گشایش و مکاشفه روحی است؛ قطبیت ظاهر و هم باطن قرآن و تفاوت علوم مستنبَط از هر کدام؛ اتحاد قرآن و انسان کامل و عینیت سخن رسول و وحی و همچنین تلقی رمزی و اشاری از الفاظ قرآن، از دیگر مبانی متن شناختی شاه است. اما مبانی ناظر به فهم قرآن، از دیدگاه شاه ولی عبارت است از: لزوم ایمان قلبی برای وصول به باطن و اسلام برای درک ظاهر قرآن؛ اختصاص تأویل ظاهر متشابهات به قطب زمان؛ تدبّر در قرآن، نزول آن بر دل و اتصاف به احکام آیات است و همچنین ضرورت استفاده از احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) و کاربست یافته های عرفان نظری در فهم و تفسیر آیات از دیگر مبانی فهم قرآن است.
۲۳.

نقش«تعریف نشده ها» و «روش اصل موضوعی» در آغاز تطبیق فلسفه ها، با تمرکز برسه نظام فلسفی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفهوم تعریف شده تطبیق فلسفه ها روش اصل موضوعی اصول موضوعه تعبیر مدل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
تطبیق فلسفه ها و نظام های فکری با یکدیگر، تلاشی در جهت یافتن راه های تعامل و هم افزایی این مکاتب است. به نظر می رسد در این فرآیند، یافتن اشتراکات و اختلافات این ساختارها و روش مناسب این دستیابی، دارای اهمیت بسزایی هستند. روش را می توان در دو سطح کلان و متعیّن یا ابزاری در نظر گرفت. در اینجا مسئله این است که اگر برای این تطبیق، روش پدیدارشناسی با رویکرد پیشگامانی همچون کربن را به عنوان روش کلان برگزینیم و برای عینیت بخشیدن به این شیوه کلان، ساختارهای مورد تطبیق را در بستر «روش اصل موضوعی» که در دوره معاصر با بهره گیری از نظریه «مدل» دارای خصلت صوری بیشتری شده، پیاده سازی کنیم، آنگاه بنیادی ترین همسانی ها و اختلاف هایی که در روش پدیدارشناسی مذکور مورد تأکید هستند، در کدامین اجزاء ساختارهای اصل موضوعیِ موردبحث تعیّن می یابند؟ و نسبت این دو دسته اجزاء با یکدیگر، چگونه تبیین می گردد تا در سایه این تبیین، سایر نقاط اشتراک و اختلاف دستگاه های مورد تطبیق به وضوح و به شکلی نظام مند مشخص گردند؟ لذا، تلاش گردید تا با استفاده از بستر روش اصل موضوعی و ظرفیت صوری سازی نظریه مدل در دایره ای محدود و در ضمن بررسی تطبیقی یک گزاره خاص در سه ساختار فلسفی اسلامی،، نشان داده شود که «مفاهیم تعریف نشده»، بنیاد ترین همسانی ها و «تعابیرِ» آن ها و یا پیدایش اختلاف در این تعابیر، نیز اصلی ترین عامل افتراق و ایجاد دستگاه های گوناگون هستند و نسبت این دو به یکدیگر، نسبت «مطلق» با «قید» است، نیز سایر مختصات دستگاه ها و نقاط اختلاف و اشتراک در شکلی سلسله مراتبی امکان ظهور می یابند.
۲۴.

بررسی تطبیقی مفهوم خدا در کتاب اثولوجیا و رسائل فلسفی کندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثولوجیا کندی علت حق خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۵
خدای فلسفی با مفاهیم و اصطلاحات فلسفی مانند «وجود»، «علت»، «فعل محض» تبیین می شود که در اثولوجیا علاوه بر آنها از «واحد محض»، و «نور» و «نااندیشیده بودن» نیز سخن گفته شده است. در کندی نیز علاوه بر دو اصطلاح نخست، از «فاعلیت» و «حق» برای مفهوم خدا سخن به میان آمده است. مسئله حاضر بررسی تطبیقی مفهوم سازی خدا نزد کندی و اثولوجیا است تا میزان استقلال کندی از اثولوجیا یا میزان قرابت میان اندیشه کندی و متن اثولوجیا در مفهوم سازی خدا مشخص گردد. براین اساس پرسش هایی مطرح می شود اصطلاحات مشترک در مفهوم خدا در اثولوجیا و اندیشه کندی چقدر از حیث معنایی بهم نزدیک هستند و کاربست آنها برای اثولوجیا و کندی چقدر قابل تطبیق و انطباق است؟ آیا اندیشه کندی و کتاب اثولوجیا درباره مفهوم خدا را می توان بهم تحویل دارد؟ براین اساس در این نوشتار، با بررسی مفاهیم در هردو و تحلیل و بررسی آنها، مفهوم سازی خدا در اثولوجیا و رسائل فلسفی کندی را در مفاهیمی مانند وجود و علت و واحد بهم نزدیک و در مفاهیمی مانند «مؤیّس» متفاوت می یابیم.
۲۵.

بررسی مفهوم سازی خدا در ارسطو و کندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا ارسطو کندی فلسفه علت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۹ تعداد دانلود : ۳۰۲
 ارسطو در بحث الهیات از «محرک نامتحرک» و «فکر فکر» سخن می گوید و برای آن مختصات و مؤلفه هایی مانند جوهر، غیرمادی بودن و فعلیت محض لحاظ می کند و کندی در بحث از مفهوم خدا از اصطلاحاتی مانند «علت»، «فاعلیت» و «خالقیت» بهره می گیرد. نقطۀ تلاقی این دو فیلسوف در تعریف آنها از فلسفه است. اصطلاحات و مفاهیمی مانند «حقیقت»، «علت» و «علت نخستین» در تعریف فلسفه نزد هر دو مطرح شده است و این مفاهیم در مفهوم سازی خدا نزد کندی انعکاس یافته است. پرسش این است که آیا، براساس تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی، بررسی مفهوم سازی خدا نزد آنها امکان پذیر است. یعنی تعریف فلسفه امکان مفهوم سازی خدا و بررسی آن را نزد آنها فراهم می آورد؟ امکان مفهوم سازی خدا نزد ارسطو و کندی چگونه تبیین و بررسی می شود؟ در این نوشتار با استفاده از کتاب «آلفای کوچک» و لامبدای ارسطو، که هر دوی این آثار مورد توجه کندی بوده است، به بررسی مفهوم خدا در دو بخش می پردازیم. در بخش اول، با بررسی تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی و بیان اصطلاحات و مفاهیم مندرج در این تعریف، به مفهوم خدا می پردازیم. در بخش دیگر، با استفاده از کتاب لامبدا و مفهوم «ازلی و جاودانه»، مفهوم خدا را تبیین می کنیم که ارسطو، بدون بهره گیری از تعریف فلسفه و با مبانی طبیعی، خدایی مابعدالطبیعی  (الهیات بمعنی الأخص) را معرفی کرده و کندی با استناد به تعریف فلسفه و غایت آن و بهره گیری غیرمستقیم از مبانی مابعدالطبیعی ارسطویی  (علل چهارگانه و بحث قوه و فعل) خدایی مابعدالطبیعی الهیاتی (کلامی) معرفی می کند. 
۲۶.

روی آورد معرفت شناسانه به مسئله خدا در اندیشه علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفات خدا معرفت شناسی علامه حلی راه عقلی راه نقلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۸۶
روی آورد معرفت شناسانه خدا به بررسی امکان شناخت خدا و ابزار و راه های تبیین شناخت او می پردازد. در اعصار مختلف کلام اسلامی، متکلمان مختلف بنابر مبانی شناختی و میزان بهره گیری آنها از عقل و نقل، و نیز فلسفه یا متون دینی این مسئله را تبیین کردند. علامه حلی متکلمی از مدرسه «حله» با مشی مشایی، متأثر از مبانی فلسفی مشائیان و کلام خواجه نصیر است. بررسی شناخت خدا و صفاتش باتوجه به نگاه کلامی و بهره او از فلسفه و منطق مسئله این نوشتار است. علامه حلی در شناخت خدا و صفاتش چگونه عمل کرده است؟ بهره او از فلسفه و کلام، و به تبع آن از عقل و نقل در این شناخت چیست؟ چگونه بین توقیفی بودن صفات خدا و اثبات عقلی صفات پیوند برقرار می کند؟ برای بررسی این مسئله و پاسخ به پرسش ها ابتدا «امکان شناخت خدا» و «راه های شناخت او» را بررسی نموده؛ سپس راه های شناخت صفات خدا را نیز تبیین می کنیم. علامه حلی به «وجوب شناخت خدا» قائل است و این «وجوب» را با دلایل عقلی و نقلی تبیین کرده و در بررسی صفات نیز باوجود قبولِ توقیفی بودن در انتخاب صفات، در تبیین صفات با مبانی فلسفی و استدلال عقلی و منطقی، نگاهی برون دینی آمیخته با درون دینی دارد.
۲۷.

جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صانع باری خالق واجب الوجود شیخ مفید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۳۱
خدا در فلسفه و کلام اسلامی با اسامی مختلفی خوانده می شود و مفاهیم به کاررفته برای اسم خاص خدا در فلسفه، متفاوت از کلام است. شیخ مفید، متکلمی است که از معتزله بهره گرفته و نگاه او به خدا عقلانی و با استفاده از مفهوم دینی است؛ او خدا را «الله» می نامد. خواجه نصیر شخصیت شاخص فلسفه مشاء و صاحب نظر در علم کلام و نگاه او به مسئله خدا نیز بهره گیری از فلسفه و کلام است. او از «صانع»، «خالق»، «باری»، «الله» و نیز «واجب الوجود» برای اسم خدا استفاده کرده است که از حیث مفهومی با هم متفاوت اند. مسئله ما این است که مفهوم خدا نزد شیخ مفید و خواجه تا چه حد کلامی و فلسفی است. در این نوشتار، در دو ساختار محتوایی و روش شناسی، مفهوم سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه، بررسی و در ضمن آن، جایگاه کلام و فلسفه در مفهوم سازی خدا نزد آنها روشن می شود. شیخ مفید، کلام را عقلانی و نه فلسفی می داند و از حیث مفهومی از فلسفه بهره کمی می گیرد. خواجه، کلام را فلسفی می کند و از حیث مفهومی که برای خدا بر می گزیند و در اثبات وجود خدا و بیان صفاتش، نگاه غالب فلسفی دارد. 
۲۸.

مفهوم خدا در اندیشه کندی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مفهوم خدا کندی فلسفه وجود حق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۴۹۴
کندی نخستین فیلسوف مسلمان، مترجم از یونانی به عربی در نهضت ترجمه، و معاصر با معتزله است. تلقی کندی از متافیزیک با الهیات گره می خورد به نوعی در تعریف موضوع فلسفه، آنرا دانش به حقیقت و علل می داند و مفاهیم او در موضوع فلسفه با رویکرد الهیاتی مطرح می شود. براین اساس مسئله این نوشتار تلقی کندی از مفهوم خدا است تا حدود استقلال اندیشه او از اندیشه یونانی و تأثیر رویکرد اسلامی و قرآنی درباره مفهوم خدا روشن شود. بنابر تعریف کندی از فلسفه اولی، خدا در فلسفه کندی چه جایگاهی دارد؟ آیا خدای کندی خدایی فلسفی متأثر از نگاه اسلامی- قرآنی است یا خدایی متأثر از نگاه یونانیان است؟. خدا برای کندی در موضوع فلسفه چه به عنوان علت و چه به عنوان حق جایگاه مهمی دارد. باتوجه به نگاه فلسفی کندی و تعریف او از فلسفه، تاحدی متأثر از یونان و رویکرد اسلامی است. «حق» و «واحد» دو مشخصه خدای قرآنی در کندی، و «انیّت محض» و «علت نخستین» و «فاعل نخستین» نیز مشخصه خدای فلسفی و متأثر از یونان نزد کندی است. در اینجا با توجه به تعریف فلسفه اولی و موضوع آن نزد کندی به بررسی مفهوم خدا می پردازیم.
۲۹.

بررسی نسبت نظر و عمل ابن سینا در مقایسه با ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل نظری عقل عملی انتخاب عمل عادت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۸ تعداد دانلود : ۴۴۹
فیلسوفانی مانند ارسطو و ابن سینا اندیشه ورزی را بالاترین فعالیت سعادت برای آدمی می دانستند. پرسش این است رابطه اندیشه و تأمل نظری با عمل چگونه است؟ بر اساس دیدگاه ایندو اندیشمند رابطه نظر و عمل در چه زمینه هایی مطرح می شود؟ آیا ابن سینا صرفا شارح ارسطو است یا آراء او را بسط نیز داده است؟ اگر بسط داده آیا در همه جوانب بسط داده یا در جوانبی آنرا مغفول گذاشته است؟ «نسبت علی» نظر و عمل در ارسطو و ابن سینا چگونه است؟ در این نوشتار رابطه نظر و عمل را ذیل دو مسئله بررسی کردیم: نخست رابطه قوه نظری و عملی را از حیث معرفت شناسی؛ دوم رابطه معرفت و عمل که تجلی آن در عرفان، سعادت، سیاست، اخلاق و نبوت است که با عنوان حکمت عملی از آن سخن می گوییم. بنابر مبانی ابن سینا می توان گفت رابطه نظر و عمل از سنخ رابطه علّی است و نظر علت عمل است. ابن سینا در بعضی جوانب آراء ارسطو را بسط داده و در بعضی جوانب مغفول گذاشته است. براین اساس رابطه عقل نظری و عقل عملی و سپس حکمت عملی نزد ارسطو و ابن سینا را با تکیه بر رویکرد «علّی» بررسی می کنیم.
۳۰.

بررسی تطبیقی مفهوم کمال اول و ثانی نزد ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال اول کمال ثانی صورت فعلیت علت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۵ تعداد دانلود : ۵۳۲
بحث کمال در اندیشه ارسطو و ابن سینا جایگاه های متفاوتی دارد. هم ارسطو و هم ابن سینا کمال را به کمال اول و کمال ثانی تقسیم کرده اند. ایندو چه تفاوتی باهم دارند و هریک این مفاهیم را به چه معانی بکار برده اند و حوزه استفاده از آن ها کجاست؟ آیا ابن سینا از ارسطو متأثر شده یا از او فراتر رفته است؟ ارسطو برای بحث از کمال از دو واژه «انرگیا و انتلخیا» بحث کرده است و در جایگاه های متفاوتی در مابعدالطبیعه، علم النفس، طبیعیات و اخلاق از آن بحث کرده است؛ او در علم النفس و بحث حرکت از کمال اول و کمال ثانی سخن گفته است؛ برای او کمال اول مرحله مقدماتی کمال ثانوی است؛ در علم النفس کمال اول جنبه ای از قوه دارد و در حرکت کمال ناقص است؛ ابن سینا در آثار مختلفش کمال اول و ثانی را مرتبط با موضوعات طبیعی مانند حرکت، نفس، و بعضا درباره خداوند و نسبتش با مخلوقات بکار برده است. درمورد نفس، با دو نگاه به نفس از حیث ارتباطش با بدن و نیز از حیث مجرد دانستن آن دو نگاه به بحث کمال دارد و کمال برای او وجودی و اشتدادی است و کمال ثانی تابع کمال اول است. قصد این نوشتار بحث درباره این تقسیم بندی به کمال اول و ثانی و موضع آن در ارسطو و ابن سیناست.
۳۱.

بررسی مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود صفات خدا واحد انئادها اثولوجیا افلوطین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۴۴۷
بحث از مفهوم خدا با بررسی صفات خدا و نسبت آن با ذات و وجود خداوند به دست می آید. هریک از فلاسفه پیش از افلوطین، بنا بر مبانی خود این مسئله را بررسی کرده اند. پرسش ما این است که مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا چگونه تبیین می شوند؟ چقدر با هم هم پوشانی دارند؟ و چه تفاوتی دارند؟ آیا می توان آن دو را یکی دانست و یک تبیین برای هردو ارائه داد؟ مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا یکی نیست؛ گاه با هم در یک راستا هستند و گاه در تضاد و تقابلند. کتاب اثولوجیا در مسئله «خدا» رویکردی ارسطویی دارد و از وجود، علیت و فعل محض سخن می گوید اما در انئادها، خدا «واحد» و «فراوجود» است. ذکر تمثیل های خورشید، آتش و نور در انئادها بیشتر یادآور افلاطون و متأثر از اوست. در این مقاله باید ابتدا بدانیم مراد از «وجود» در انئادها و اثولوجیا چیست؟ سپس، شاخصه های دیگر خداوند در انئادها و اثولوجیا را بررسی می کنیم تا به فهمی مناسب از مسئله خدا و همچنین، مفهوم خدا در اندیشه افلوطین برسیم.
۳۲.

بررسی جایگاه انرگیا و انتلخیا در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انرگیا انتلخیا فعلیت کمال صورت حرکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۹ تعداد دانلود : ۵۴۷
مفهوم کمال در اندیشه ارسطو در مابعدالطبیعه با کلماتی مانند انرگیا و انتلخیا بیان می شود هر دو در انگلیسی بهactuality ترجمه شده است. ارسطو در مباحث مختلف از «انرگیا» و «انتلخیا» سخن گفته است: در مابعدالطبیعه در بحث صورت، قوه و فعل و علل چهارگانه، در علم النفس در تعریف نفس، و در طبیعیات در بحث حرکت و در اخلاق بحث سعادت به نوعی از «کمال» و «فعلیت» استفاده کرده است. پرسش این است معنای دو واژه انرگیا و انتلخیا چیست و چه نسبتی میان معانی آنها در این مباحث مختلف وجود دارد؟ چرا ارسطو از دو واژه برای بیان مقصود خود استفاده کرده است؟ آیا ایندو واژه به هم قابل تحویل هستند؟ ارسطو برای انرگیا و انتلخیا تعریف واضح و صریحی ارایه نکرده است و در قالب مثال ها در مواضع مختلف تمایز آنها را بیان کرده است. تفاوت میان انرگیا و انتلخیا بسیار ظریف است؛ انرگیا به معنای «کار معین» و انتلخیا به معنای «کمال و تمامیت» است. در این نوشتار در پی آن هستیم ضمن تبیین معنای انرگیا و انتلخیا در اندیشه ارسطو در مباحث مختلفی که ارسطو از آنها سخن گفته است به تحلیل جایگاه و تفاوت آنها دست یابیم. بدین منظور انرگیا را در چهار معنا که به همدیگر قابل تحویل هستند و انتلخیا را در دو معنا که به هم قابل تحویل نیستند دسته بندی نمودیم و به این نتیجه دست یافتیم که «انرگیا» به عنوان معنای مقدماتی برای معنای «انتلخیا» است.
۳۳.

تلقی ابن سینا از معنای سلبی صفات واجب تعالی در مقایسه با اریوگنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اریوگنا صفات سلبی بیان ناپذیری صفات الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۳۹۷
از نظر آریوگنا اسناد صفات به خداوند به معنایی که برای مخلوقات به کار می رود نادرست است، اما اسناد آنها به خداوند به معنایی فراتر از آنچه برای مخلوقات به کار می رود بدون اشکال است، زیرا خداوند از سویی علت مخلوقات است و صفات مخلوقات در نهایت از سوی خداوند است، و از سوی دیگر نسبت به آنها تعالی دارد. از آنجا که آریوگنا صفات را توأمان از خداوند سلب و اثبات می کند می توان نظریه او را نظریه سلبی ایجابی دانست که سلب صفات در آن به دلیل برتری خداوند نسبت به مخلوقات است. نظریه ابن سینا نیز درباره صفات خداوند نظریه سلبی ایجابی است. البته نگاه ابن سینا به سلب و ایجاب صفات متفاوت است. او معتقد است که خداوند واجد صفت وجود وجوب است و بقیه صفات خداوند به سلب یا اضافه باز می گردد. از نظر ابن سینا سلبی یا ایجابی بودن ظاهری صفات مهم نیست و تحلیل نشان می دهد که یک صفت سلبی ظاهری می تواند در واقع ایجابی باشد یا بالعکس. این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه آریوگنا تعارضی با بیان ناپذیری خداوند ندارد، اما دیدگاه ابن سینا در تعارض با این مسئله است.
۳۴.

مفهوم خدا در اثولوجیا با تأثیرپذیری از اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفهوم خدا اثولوجیا ارسطو میمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۳۷۸
چیستی و بحث مفهوم خدا از بحث های مهم خداشناسی فلسفی است. در تاریخ فلسفه خدا با وجود و علت و خیر و عقل تبیین شده است. وجود با فعل و علت بودن همراه است اثولوجیا در تبیین چیستی خدا در میمر پنجم، با وجود خدا آغاز می کند. اما از نور و روشنایی نیز برای تبیین بهتر خدا بهره گرفته است در تبیین وجود او، صفات دیگر ازجمله علت وجود بخش بودن و علت اندیشه نیز می آید. باتوجه به نسبتی که میان فعلیت و علت با وجود هست و باتوجه به اینکه خدا در اثولوجیا با بحث وجود مطرح شده مسئله ما این است آیا می توان گفت خدای اثولوجیا خدای وجودی و قابل بیان است و در این زمینه متأثر از نگاه ارسطویی است؟ برای بررسی این مسئله پرسش هایی مطرح می شود که وجود به چه معناست چه دلایلی برای اطلاق فعل و علت به وجود در مبحث خداوند در اثولوجیا است؟ نسبت وجود و فعلیت و علیت چگونه تبیین می شود؟آیا می توان نور را نیز وجودی تفسیر کرد و نورالانوار بودن را در راستای وجود بودن خداوند تلقی کرد؟ در اثولوجیا وجود و فعل و نور یکی هستند و همه به عنوان مبدأ و منشأ موجودات لحاظ شده اند خدای اثولوجیا وجودی است که جوهر نیست و فعلی است که صورت نیست و از این حیث با ارسطو متفاوت می شود؛ اما چون علت العلل است و با نظر به خود ایجاد می کند متأثر از ارسطو است. در ذیل بطور مفصل درباره آن بحث می کنیم.
۳۵.

مفهوم کمال در علم النفس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعلیت نفس آنالوژی کمال ارسطو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۸ تعداد دانلود : ۴۹۶
مفهوم «کمال» در اندیشه ارسطو به طور کلی با دو واژه «انرگیا» و «انتلخیا» بیان شده است که هر دو در انگلیسی به (Actuality) ترجمه شده است. ارسطو در بحث علم النفس برای تعریف نفس یکبار نفس را به صورت بدن طبیعی تعریف کرده است و در ادامه آن را به «کمال اول» تعریف کرده است و «کمال نخستین» را در برابر کمال نهایی یا ثانوی قرار داده است. او در تبیین کمال بودن نفس و چرایی «کمال نخستین» برای نفس از آنالوژی تناسب بهره می گیرد. پرسش این است چرا در تعریف نفس از صورت به کمال گذر کرده است؟ معنی کمال در تعریف نفس چیست؟ مراد از «اولی» بودن در «کمال» در تعریف نفس چیست؟ چرا ارسطو نفس را کمال نخستین معرفی کرده است؟ مؤلفه های کمال نخستین نسبت به کمال نهایی چیست؟ بهره ارسطو از آنالوژی ها در تعریف نفس چه بوده است؟ در این نوشتار با بیان آنالوژی ها در تعریف نفس در صدد تحلیل این مسئله و پاسخگویی به این پرسش ها هستیم.
۳۶.

نسبت صفات سلبی خداوند با بیان پذیری او در اندیشه ابن سینا و علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجوب وجود صفات سلبی صفات ایجابی وحدت صفات الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۳۸۵
برای سخن گفتن از اوصاف الهی از دیرباز طریقه هایی مطرح بوده است و به دو دسته کلی سلبی و ایجابی تقسیم می شود که این دو خود دارای زیرمجموعه ها و تقسیمات فرعی اند ؛ ازجمله تقسیم سلبی به طریقه سلب و سکوت ، طریقه سلبی تفضیلی و طریقه سلبی- ایجابی است. آن چه در این نوشتار مدنظر ماست بررسی درباره طریقه سلبی- ایجابی و نسبت آن با بیان پذیری خداوند است ؛ زیرا این طریقه دارای تفاسیر و معانی مختلف نزد اندیشمندان است و برخی از این معانی با بیان ناپذیری خداوند تضاد دارد. حال معنای طریقه سلبی- ایجابی نزد ابن سینا و علامه حلی چگونه است؟ رابطه طریقه سلبی-ایجابی با بیان ناپذیری خداوند نزد این دو اندیشمند چگونه است؟ ابن سینا در باب ذات و صفات الهی صفات واجب تعالی را به سلب ها و اضافه بازمی گرداند و با بیان ناپذیری صفات و ذات الهی موافق نیست. علامه حلی به نوعی بازگشت از ایجابی به سلبی قائل و صفات ایجابی را از راه سلب اضداد آن ها می شناسد و بیان پذیری در صفات را نیز به توقیفیّت صفات محدود می کند. در این نوشتار ضمن بررسی معانی مختلف طریقه سلبی- ایجابی نزد اندیشمندانی چون ابن سینا و علامه حلّی ، موضع کلی ابن سینا را که بازگشت همه صفات الهی به سلب و اضافه است، بیان می داریم.
۳۷.

بررسی مسئله تجرد نفس در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
اندیشه ارسطو درباره تجرد نفس یکدست نیست و بحثی صریح و واضح دراین باره نداشته است؛ با تعریف نفس به طور کلی و نیز بیان ویژگی های نفس می توان به نظری درباره آن دست یافت. آیا نفس برای ارسطو مجرد است یا خیر؟ اگر نفس مجرد است تجرد آن به چه معناست؟ آیا نفس به صورت کلی مجرد است یا جزیی از اجزای آن چنین است؟ برای ارسطو تجرد نفس به دو معناست: بسیط بودن و غیرجسمانی بودن. در این نوشتار برآنیم با دو روش سلبی و ایجابی دلایلی برای تجرد نفس نزد ارسطو ارائه کنیم. با سلب جسمانیت و ویژگی های جسمانی از نفس مانند بی مکان بودن، بی مقدار بودن، جسم نبودن و ترکیب نداشتن، و ایجاب مدبر بودن، حیات داشتن، بسیط بودن و مفارق بودن عقل، دلایل را در سه دسته بندی نقد ارسطو از پیشینیان، ویژگی های نفس و نیز مفارق بودن عقل بیان کنیم.
۳۸.

مفهوم خدا در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود وجوب «انیّتت» ماهیت واجب الوجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲۶ تعداد دانلود : ۶۷۳
ابن سینا بر اساس وجودشناسی، خداشناسی را تبیین می کند و برای اثبات خدا استدلالی مبتنی بر وجودشناسی بیان می کند. اصل مهم وجودی او تمایز میان وجود و ماهیت است. بر اساس این تمایز، موجودات به دو قسم واجب و ممکن تقسیم می شوند. در واجب الوجود تمایز وجود و ماهیت بی معناست و در ممکنات چنین تمایزی برقرار است. پرسش اولیه این است که ابن سینا چه تصوری از خدا دارد؟ مفهوم خدا نزد او چیست؟ ویژگی های آن کدام است؟ مفهوم خدا نزد ابن سینا با دو بیان مطرح شده است «الحقیقه الأول الإنیه» و نیز «واجب الوجود ماهیته آنیته». حال پرسش اصلی این است که این دو عبارت در نتیجة بحث چه تفاوتی باهم دارند؟ آیا این که یک بار ابن سینا واجب تعالی را «انیّت محض» می داند و در جای دیگر از عینیت وجود و ماهیت او سخن می گوید به تناقض گویی دچار نشده است؟ در این نوشتار برآنیم پس از بررسی این دو عبارت به حل این مسئله بپردازیم و برای این امر، از تحلیل ویژ گی های واجب الوجود نیز بهره می گیریم.
۳۹.

معانی وجود در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موحود وجود خاص وجود عام اشتراک معنوی وجودشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۵۲۳
موجود نخستین اصل شناخت و  به طریق اولی، موضوع مابعدالطبیعه است. لفظی که در وجودشناسی ابن سینا به تبع ارسطو  نقش کلیدی دارد ، «موجود» است. موضوع فلسفه « موجود به ماهو موجود و عوارض ذاتی آن» است. مفهوم «موجود» مفهوم عامی است که حاکی از مطلق واقعیت است و تنها مفهومی است که دربرگیرنده همه چیزهاست. از نظر ابن سینا می توان موجودی را در خارج تصور کرد که صرف وجود و بدور از ماهیت است (خداوند)؛ می توان موجودی را در خارج در نظر گرفت که مرکب از «وجود» و «ماهیت» است (مخلوقات). بنابراین ابن سینا با مفهومی به عنوان «موجود» سروکار دارد که از اصل واقعیت حکایت می کند و می تواند ماهوی و غیر ماهوی باشد. درباره خداوند «وجود محض» است و درباره مخلوقات مرکب از وجود و ماهیت و  «موجود» است. بنابراین وجود در اندیشه ابن سینا در پنج معنا بکار می رود: وجود خاص؛ وجود اثباتی؛ فعل وجود دادن؛ فعل بودن و وجود رابط. وجود یا به معنای اسمی بکار می رود بر سرشت اشیاء و موجودات اطلاق می شود  (وجود خاص) یا به معنای عام دلالت دارد که صفت مشترک میان موجودات است ( وجود اثباتی) یا به معنای «فعل وجود دادن » است که دررابطه با وجودبخشی خداوند به مخلوقات بکار می رود یا به معنای «فعل بودن» است  به معنای عارض بودن وجود بر ماهیت که در آن منشأیت آثار خارجی مدنظر است یا در حمل میان موضوع و محمول به صورت رابط لحاظ می شود. در این نوشتار  ضمن گذار از موجود به وجود، معانی پنج گانه وجود را بررسی می کنیم.
۴۰.

روی آورد وجودشناسانه «اوصاف الهی» در اندیشه کلامی علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجوب وجود صفات ذات عینیت سرمدیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۴
موضوع صفات خداوند در علم کلام از دو جنبه وجود شناسی و معنا شناسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. جنبه وجودشناسی به ارتباط صفات و ذات الهی می پردازد. ذات خداوند عین وجود اوست؛ بر این اساس صفات برآمده از حقیقت وجود و وجوب وجود اویند . دیدگاه های وجودشناسانه اوصاف الهی به شش دسته کلی تقسیم می شود . پرسش این است که علامه حلی چه روی آورد وجودشناسی در اثبات ذات و صفات انتخاب کرده است که از یک سو اشکالات متکلمان بر فیلسوفان بر اندیشه او وارد نشود و ازجهت دیگر اشکالات و نقدهای فیلسوفان بر متکلمان نیز بر دیدگاه ایشان وارد نشود و آیا روش ایشان با نقل نیز منطبق است؟ علامه حلی با تلفیق روش فلسفی و کلامی و تطبیق آن با نقل، روشی در اثبات ذات و صفات به وجود آورده که در این روی آورد اشکالات غزالی بر فیلسوفان(قدم عالم و علم خدا به جزئیات) رفع می شود و از طرف دیگر اشکالات فیلسوفان بر متکلمان در مورد هماهنگی نظام فکری شان مرتفع می گردد. وی در این راه قدم به قدم نظام خود را با نقل تطبیق می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان