شیرین قادری
مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
دانلود اکسل نتایج
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
واکاوی تطبیقی ساختار روایی تراژدی داستان سیاوش و هیپولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
کلیدواژهها: تراژدی شاهنامه فردوسی ارسطو «داستان سیاوش» «هیپولیت»
حوزههای تخصصی:
تراژدی نوعی ادب نمایشی از یونان باستان است که به شکل نمایش، بر روی صحنه اجرا می شود. ارسطو فیلسوف بزرگ یونانی از نخستین کسانی بود که در کتاب فن شعر، درباره تراژدی، به طور کامل بحث کرده و به معرّفی و توضیح آن پرداخته است. وی عناصر و اجزایی را برای تدوین تراژدی معرّفی نموده که در کیفیّت، جذابیّت و برتری تراژدی نقش مهمّی را ایفا می نمایند. در ادبیّات فارسی آثاری وجود دارد که بازتابی از تراژدی های یونان باستان و دیدگاه ارسطو در این باره است؛ از جمله شاخص ترین این آثار، شاهنامه فردوسی است با داستان هایی که همسویی و شباهت زیادی به تراژدی های یونان باستان دارد پژوهش حاضر با هدف نشان دادن این شباهت در زمینه تراژدی و با روش توصیفی – تحلیلی به مقایسه داستان سیاوش از شاهنامه و تراژدی هیپولیت اثر اوریپید، به عنوان مطالعه موردی پرداخته است و این همسویی را نشان داده است.
مؤلفه های تراژدی ارسطویی در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 24
کلیدواژهها: شاهنامه فردوسی تراژدی بوطیقا هامارتیا کارتارسیس
حوزههای تخصصی:
تراژدی به عنوان شاخه ای از ژانر ادب نمایشی، یکی از مهم ترین اجزای اندیشه ارسطو در فلسفه هنر و در کتاب «فن شعر» اوست. از نظر ارسطو تراژدی دارای مؤلفه های متعددی است که به فهم هرچه بهتر پدیده ادبی- هنری کمک می کند و دارای ویژگی هایی است که با ایجاد تعادل و توازن روحی در بیننده، آن را در جایگاهی برتر از حماسه قرار می دهد. شاهنامه فردوسی دارای داستان هایی است که ویژگی های تراژدی ارسطویی را در آن می توان دید و می توان گفت همسویی هایی با تراژدی های یونان باستان دارد که به ریشه و خاستگاه اسطوره ای مشترک برآمده از فرهنگ باستانی مشترک ملت ها بازمی گردد. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه های تراژدی ارسطویی در شاهنامه و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نشان داده است که بسیاری از این اجزا در شاهنامه وجود دارد. این نتیجه همسو با نظرهای ارسطو در بوطیقاست و نوعی اشتراک با ادب یونانی را تأیید می نماید؛ هرچند برخی تفاوت های جزئی دیده می شود که ریشه در اختلافات اساسی همچون تفاوت در نوع ادبی و تفاوت های اقلیمی، مذهبی و... دارد.