محمدمهدی پرهیزگار

محمدمهدی پرهیزگار

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه مدیریت، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۳ مورد از کل ۴۳ مورد.
۴۱.

بررسی رابطه سرمایه فکری و عملکرد نوآوری با میانجیگری قابلیت های پیکربندی مجدد دیجیتال و چابک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه فکری عملکرد نوآوری قابلیت پیکربندی مجدد دیجیتال قابلیت پیکربندی مجدد چابک نظریه قابلیت های پویا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
در محیط پویای امروز که شاهد عصر دیجیتال و چهارمین انقلاب صنعتی هستیم، نوآوری در محصولات و فرآیندهای شرکت به یک ضرورت تبدیل شده است. نظریات اخیر بیان می کنند؛ سرمایه فکری به عنوان یک منبع دانش راهبردی نقش کلیدی در دستیابی به عملکرد نوآوری برتر دارد و همچنین برخورداری از قابلیت های پویا برای پیکربندی مجدد منابع دانش و پاسخ به فرصت های نوآوری حیاتی است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط سرمایه فکری، عملکرد نوآوری محصول و عملکرد نوآوری فرآیند است و در این رابطه نقش میانجی قابلیت های پیکربندی مجدد دیجیتال و چابک مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر رویکرد در زمره تحقیقات کمی و از حیث شیوه گردآوری داده از نوع توصیفی-همبستگی است. داده های پژوهش با شیوه پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه از مدیران ارشد 127 بنگاه تولید کننده تجهیزات پزشکی گردآوری شده است. برای ارزیابی روایی و پایایی مدل اندازه گیری از روش تحلیل عاملی تاییدی و برای ارزیابی مدل ساختاری و فرضیه های پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری کمترین مربعات جزئی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد سرمایه فکری به عنوان یک منبع دانش راهبردی دارای تاثیر مثبت بر عملکرد نوآوری محصول و عملکرد نوآوری فرآیند است و قابلیت های پیکربندی مجدد دیجیتال و چابک دارای نقش میانجی جزئی در این روابط هستند. درواقع، سرمایه فکری برای ارتقای عملکرد نوآوری محصول و فرآیند ضروری است اما برای بهره برداری موثر از این منبع دانش، شرکت های تولید کننده تجهیزات پزشکی باید از قابلیت های پویای مکمل همچون قابلیت پیکربندی مجدد دیجیتال و چابک برخوردار باشند.
۴۲.

طراحی و تبیین الگوی ارتباطات بازاریابی یکپارچه الکترونیکی در صنایع با شیوه نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: صنعت لبنیات کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباطات بازاریابی یکپارچه ارتباطات بازاریابی یکپارچه الکترونیک در صنایع آمیخته ارتباطات یکپارچه بازاریابی در صنعت بازاریابی رابطه مند صنعت لبنیات کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۷۷
هدف: پژوهش حاضر به طراحی و تبیین الگوی ارتباطات بازاریابی یکپارچه الکترونیکی در صنعت لبنیات کشور با شیوه نظریه پردازی داده بنیاد می پردازد. روش شناسی پژوهش: این تحقیق در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد (رویکرد اشتراوس و کوربین) انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق بوده و به منظور گردآوری داده ها با به کارگیری روش نمونه گیری گلوله برفی هدفمند با 21 نفر از متخصصین و صاحب نظران که در حوزه صنایع لبنی سوابق و تجربه غنی داشتند مصاحبه انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA 10 صورت پذیرفته است. یافته ها : نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 82 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی شد که در قالب مدل پارادایمی شامل (1 مقوله) به عنوان مقوله محوری، شرایط علی (4 مقوله)، عوامل زمینه ای (4 مقوله)، شرایط مداخله گر (3 مقوله) ، راهبردها (3 مقوله) و پیامدها (5 مقوله) قرار گرفت . اصالت/ارزش افزوده علمی: پیشنهادهای کاربردی پژوهش بر اساس مهم ترین عوامل توسعه یافت. برخی پیشنهادها عبارت بودند از شرکت ها باید بر تلاش هایی تمرکز کنند که هویت برند را بر اساس ابزارهای ارتباطاتی به کار گرفته شده به طور منسجم و یکپارچه تعریف می کند. کلیه مدیران و کارمندان مربوطه باید در درون شرکت و در چارچوب استراتژی های هم افزا، بر انتقال هویت تثبیت شده برند به هر فردی که مسئول تلاش های ارتباطات بازاریابی شرکت است، تمرکز کنند.
۴۳.

شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های بازاریابی خیرخواهانه با تمرکز بر اصول اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی بازاریابی خیرخواهانه مسئولیت اجتماعی اخلاق شاخص های اخلاقی بازاریابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۶۵
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی مؤلفه های مدل بازاریابی خیرخواهانه با رویکرد اخلاقی و مسئولیت پذیری و بر اساس نظر های متخصصان حوزه اخلاق و مسئولیت اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش برحسب نوع داده ، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه آماری برای شناسایی مؤلفه ها شامل مدیران فعّال در حوزه بازاریابی خیرخواهانه بود. بر اساس اصل اشباع داده ها ۱۵ نفر از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند و ملاک محور انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای اطمینان از روایی پژوهش از روش تطابق همگونی و برای بررسی پایایی از دو روش باز آزمون و دو کدگذار بهره گرفته شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل مضمون مبتنی بر رویکرد Braun & Clarke (2006) و به کمک نرم افزار MaxQDA 2024  تحلیل شد. یافته ها شامل 46 مضمون اولیه، 12 مضمون پایه، 4 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر بود که محورهای اصلی مانند همکاری ها و مشارکت های خیرخواهانه، مسئولیت اجتماعی شرکت، استراتژی بازاریابی و عوامل فرهنگی-اخلاقی را شناسایی کرد. در بخش دیگر پژوهش برای سطح بندی مؤلفه ها از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی بود. این افراد با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بر اساس اصل اشباع داده ها با 12 نفر از این افراد انجام گرفت. در این مطالعه از پرسشنامه ساختاری-تفسیری (ISM) به منظور تحلیل روابط عناصر مدل به صورت ماتریس n×n استفاده شد. بر اساس یافته های این روش مؤلفه های شناسایی شده تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارد که همکاری با سازمان های خیریه و پایداری محیط زیستی را به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل می کند. در سطح اول، صداقت، عدالت و فرهنگ سازمانی به عنوان پایه های اصلی شفافیت شناخته می شوند و نقشی کلیدی در ایجاد اعتماد و ارتباط مؤثر با ذی نفعان دارند. در سطح دوم، شفافیت، رسانه ها و شبکه های اجتماعی، تکنولوژی و تبلیغات به عنوان ابزارهایی مؤثر در تقویت همکاری ها و ایجاد شبکه های مشارکتی عمل می کنند. درنهایت، در سطح سوم، این عناصر به عنوان عوامل کلیدی در تصمیم گیری های مرتبط با فعالیت های خیریه و پایداری محیط زیستی مطرح می شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان