آینده پژوهی ارتقای بهره وری نیروی کار در بستر اقتصاد دانش بنیان در پهنه سرزمین ایران (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقای بهره وری نیروی کار در پهنه سرزمین ایران در بستر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان است. در اقتصاد دانش بنیان، تولید، توزیع و بازدهی دانش، محرک اصلی رشد اقتصادی، ثروت و اشتغال در تمامی سطوح سازمان می باشد. دانش، موجب بهبود و ارتقای بهره وری، افزایش تولید و رشد پایدار اقتصادی می شود. در تحقیق حاضر که تأثیر چهار مؤلفه تحت عنوان مؤلفه های ترکیبی اقتصاد دانش بنیان و متغیرهای توضیحی مانند تولید ناخالص داخلی، مخارج دولت و تورم، روی ارتقای بهره وری نیروی کار در سی ویک استان ایران بررسی شده است، جهت دستیابی به نتایج تحقیق، از روش اقتصادسنجی پانل دیتا (حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده) و نسخه ۱۲ نرم افزار EViews استفاده شده است. به منظور بررسی پویایی و ایستایی متغیرها، همبستگی و رابطه بلندمدت میان آن ها از آزمون های ریشه واحد و کائو و برای سطح معناداری، اثرات ثابت و تصادفی مدل از آزمون های اف لیمر و هاسمن استفاده شده است که با سطح اطمینان ۹۵ درصد پانل بودن و اثرات ثابت مدل تأیید شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های ترکیبی اقتصاد دانش بنیان بر بهره وری نیروی کار در استان های ایران، تأثیر مثبت و معنی دار داشته و متغیرهای تولید ناخالص داخلی و مخارج دولت نیز تأثیر مثبت و معنی دار بر بهره وری نیروی کار دارند اما میان تورم و بهره وری نیروی کار، رابطه منفی و معنی دار برقرار است. نتیجه می گیریم که ارتقای بهره وری نیروی کار در پهنه سرزمین ایران در آینده، متأثر از مؤلفه های ترکیبی اقتصاد دانش بنیان بوده است؛ بنابراین سیاست گذاران اقتصادی جهت ارتقای بهره وری در استان های ایران می بایست در آینده توسعه پارک های علمی و فناوری، توسعه مراکز رشد و کارآفرینی، مهارت نیروی انسانی، توسعه زیرساخت های فناوری و توسعه دوره های آموزشی و پژوهشی را در دستور کار خود قرار دهند.Future research on enhancing labor productivity within the framework of a knowledge-based economy across the expanse of Iran
The primary objective of this research is to enhance labor productivity across the Iranian territory through the components of a knowledge-based economy. In a knowledge-based economy, the production, distribution, and utilization of knowledge are the main drivers of economic growth, wealth, and employment at all organizational levels. Knowledge leads to improved productivity, increased production, and sustainable economic growth. This study examines the impact of four components categorized as composite components of a knowledge-based economy, along with explanatory variables such as Gross Domestic Product, government expenditures, and inflation, on improving labor productivity in 31 provinces of Iran. To achieve the research goals, the panel data econometrics method (Fully Modified Least Squares) and version 12 of the EViews software were used. To examine the dynamics and stationarity of the variables, the unit root and Kao tests were employed. For the significance level, the fixed and random effects model was tested using the F-Limer and Hausman tests. With a 95% confidence level, it was confirmed that the model was panel data-based and had fixed effects. The results of this study indicate that the composite components of the knowledge-based economy have a positive and significant impact on labor productivity in the provinces of Iran. Moreover, the variables of Gross Domestic Product and government expenditures also have a positive and significant impact on labor productivity, while a negative and significant relationship exists between inflation and labor productivity. We conclude that enhancing labor productivity across the Iranian territory is influenced by the composite components of the knowledge-based economy. Therefore, economic policymakers aiming to improve labor productivity in the provinces of Iran should prioritize the development of science and technology parks, expansion of growth and entrepreneurship centers, human resource skills development, technological infrastructure development, and the promotion of training and research programs.
تبلیغات
