مقایسه اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی و مداخله شناختی- رفتاری بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی (مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: اختلال اضطراب جدایی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی در کودکی است که در صورت عدم درمان موجب اختلالات شدید در بزرگسالی خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مادران بر اساس مداخله مبتنی بر دلبستگی و مداخله شناختی- رفتاری بر ابعاد چندگانه اضطراب کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری ۳ ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مقطع ابتدایی مدارس ناحیه یک شهر ساری در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 45 دانش آموز انتخاب، و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری (15 نفر در گروه مداخله مبتنی بر دلبستگی، 15 نفر درگروه شناختی- رفتاری، و 15 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم والد پرسشنامه اضطراب جدایی (هان و همکاران،۲۰۰۳)، پرسشنامه اضطراب چندبعدی کودکان (مارچ و همکاران، 1997) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده ازنرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو مداخله مبتنی بر دلبستگی و مداخله شناختی- رفتاری تفاوت معنادار درکاهش ابعاد چندگانه اضطراب (0001/0P=، 207/4F=) وجود دارد. همچنین، در مرحله پس آزمون هر دو روش درمانی به یک اندازه اثر معناداری بر ابعاد چندگانه اضطراب داشته اند و تداوم اثربخشی هر دو مداخله در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (001/0>P). نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، مداخله مبتنی بر دلبستگی با تمرکز بر بهبود روابط عاطفی و کاهش نگرانی های مربوط به جدایی و مداخله شناختی- رفتاری به دلیل تمرکز بر تغییر الگوهای فکری ناکارآمد و ارتقاء مهارت های مقابله ای، می تواند به عنوان روش های مؤثری برای کاهش ابعاد چندگانه اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین استفاده از هر دو شیوه بسته به شرایط مراجع، پیشنهاد می شود.