مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
فمنیسم
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
178 - 206
حوزههای تخصصی:
خانواده مهم ترین نهاد در رشد و شکوفایی افراد جامعه است. توجه به این نهاد و بررسی راهکار های مدیریتی آن در رشد شخصیت فردی و اجتماعی افراد و سلامت جامعه مؤثر است. بروز تفکرات متفاوت مانند فمنیسم باعث تغییر نگرش در ساختار و مدیریت خانواده و بروز انواع نابسامانی ها در این نهاد در برخی از جوامع شده است. پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به آیات قرآن کارکرد های مدیریتی دین در خانواده را بیان و در مقایسه با فمنیسم بررسی کند. آنچه از این پژوهش به دست آمده، بیانگر آن است که قرآن کریم با توجه به نگاه همه جانبه، به جهت نظم امور خانواده، مدیریت اخلاق مدار بدون سلطه بر اعضای خانواده را با اختیارات و وظایف مشخص معرفی و وظایف هریک از اعضای خانواده را بیان کرده است. در فمنیسم با طرح مسئله مساوات در خانواده و نادیده گرفتن استعدادهای افراد، باعث بروز نابسامانی ها در خانواده و اجتماع شده است. توجه به دستورالعمل های دین می تواند در سامان بخشیدن به خانواده و نحوه مدیریت آن و سلامت خانواده و جامعه مؤثر باشد.
تحلیل گفتمان مرد در شعر فروغ فرخ زاد و غاده سمّان
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۷
149 - 164
حوزههای تخصصی:
در عصرما، عصردانش و آگاهی که زنان نیز در ساختن آن سهم قابلتوجّهی دارند، برآنند تازن را به جایگاه اصلی و طبیعی آن در کنار مرد ارتقا دهند. درگذشته های دور جهل و توحش، زن را به حیوانی خانگی بدل کرده بودکه نمی توانست هم پای مرد در جامعه، منشأ اثرباشد. بدین جهت زن، در محدوده ی خانه به روزمرگی تن داده بود. جنبش اصالت زن که در اروپا محصول انسان گرایی و رنسانس بود به زودی سراسر اروپارافراگرفت و بعدهابه سرزمین های مشرق زمین نیزسرایت کرد. در سرزمین های اسلامی، فمنیسم افراطی دیده نمی شودزیرازن در مکتب اسلام،برخلاف کلیسای قرون وسطی، از حقوق مدنی (به جز در ارث و شهادت)، برخوردار بود؛ فروغ فرخ زاد شاعرایرانی و غادهسمان شاعر معاصر عرب،در برخورد با مسأله ی مرد و آزادی زن و حقوق او، همانندند. در گفتمان فروغ و غاده، مرد دو چهره دارد؛ غارت گر گذشته و امیدبخش و کامل کننده ی زندگی امروز.
خوانشی نشانه شناختی از پیرنگ داستان کودکانه «مداد بنفش»: با رویکرد نوشتار زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیکسو(Cixous) مانند لکان، زبان را قضیب محور می داند؛ ازهمین رو با دعوت به «نوشتار زنانه» قصد واسازی زبان را دارد. سیکسو با الهام از دریدا منکر تمامیت زبان و خواهان نفیِ دال های دارای مدلولِ ثابت و روشن است؛ بر همین اساس مهمترین ویژگی نوشتار زنانه را ابهام و استعارات کثیرالمعنا می داند. با توجه به اینکه «نوشتار زنانه» رویکردی پساساختگرا است و هدف پساساختگرایی، دگرخوانی متن، لذا مقاله حاضر در پی آن است که با رهیافتی نشانه شناختی و در چهارچوب فمنیسمِ سیکسویی، دگرخوانشی از داستان «مداد بنفش» ارائه دهد. در همین راستا، در عناصر اصلی داستان مذکور (در شخصیت ها، کنش ها، روابط علّی حوادث) دال های سیال و چندمدلولی را کشف و وفقِ پارادایم های نظریه «نوشتار زنانه» تعبیر می کند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی نشان می دهد که: اولا، نوشتار زنانه صرفاً قائم به سبک و صورت نوشتار (روساخت داستان) نیست؛ بلکه از طریق شخصیتی سیکسویی و روابط علّیِ حوادث می تواند نمودِ پیرنگی (در ژرف ساخت داستان) داشته باشد؛ ثانیا، راه برون رفت از سرکوب جنسیتی، از زبان می گذرد. پژوهش هایی که تا کنون وفق رویکرد سیکسویی انجام شده اند، اغلب سبک بیان و شگردهای شاعرانه سازی فُرم را مورد توجه قرار داده اند. نوآوری پژوهش حاضر این است که اولا، نوشتار زنانه را نه صرفا در سطح سبک و سیاقِ بیان، بلکه در سطح پیرنگ و درون مایه مطالعه می کند. ثانیا، با استفاده از رویکرد پساساختاریِ «نوشتار زنانه»، خوانش مسلطِ مردسالارانه متن را واسازی می کند. ثالثا، برای نخستین بار از رویکرد نوشتار زنانه سیکسو برای خوانش ادبیات داستانی کودک بهره می جوید.
تأثیر مدیریت بدن برکاهش باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۳۳-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
یکی از اولویت های اصلی در سطح مدیریت کلان کشور، کنترل نرخ رشد جمعیت به دنبال افزایش سریع جمعیت در دهه های 50 و 60 بود. هرچند این کنترل، نشان از توانایی های مختلف در عرصه برنامه ریزی و سیاست گذاری بود، اما با تبدیل مساله کنترل جمعیت از یک سیاست موقت و مقطعی به یک شیوه زندگی در سطح جامعه، با مساله جدید شکل گیری فرهنگ تک فرزندی مواجه شدیم؛ به تعبیر دیگر درسبک زندگی جدید یکی از مهمترین کارکردهای خانواده که تولید فرزند و تربیت نسل جدید است، آگاهانه ترک شده است. در این تحقیق به تاثیر فمنیسم، به عنوان یکی از مهمترین تولیدات مدرنیته، در شکل گیری سبک زندگی مدرن زنان پرداخته شده است. سپس با کمک گرفتن از دستاوردهای تحقیقات محققان در ایران، اهمیت مدیریت بدن به عنوان یکی از دغدغه های مهم در سبک زندگی زنان نشان داده شده است و بر این امر تاکید شده که مدیریت بدن از جمله مقولات مهم در کاهش فرزندآوری در ایران است که موجب کاهش نرخ رشد جمعیت در سالهای اخیر در کشور شده است.
بازشناسی عوامل مؤثر بر ظرفیت پذیری جمعیتی سکونتگاه های انسانی حوزه های گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۹۰-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
مناطق گرم و خشک به عنوان مناطقی که با محدودیت هایی در خصوص دسترسی به منابع زیستی روبرو هستند، همواره با تنگناهایی به منظور توسعه سکونتگاه های انسانی روبرو بوده اند؛ از این روی برنامه ریزی برای سکونتگاه های این مناطق می بایست دربرگیرنده عوامل خاص آن باشد. پژوهش پیش روی در پی آن است تا ضمن ارائه چارچوبی به منظور ارزیابی ظرفیت پذیری جمعیتی این مناطق، بکوشد تا مطالعات آمایش سرزمین را به عنوان مهمترین برنامه منطقه ای کشور مورد سنجش قرار دهد. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که می توان با بهره گیری از نظریات الگو واره انسان شناسانی، عوامل مختلف مؤثر بر ظرفیت پذیری جمعیتی در حوزه های گرم و خشک را در کنار یکدیگر قرار داده و با توجه به اهمیت و اثر هریک طبقه بندی نمود. افزودنی است، سنجش مطالعات آمایش سرزمین با استفاده از چارچوب اکتشافی، گویای آن است که هرچند این مطالعات توانسته اند بخش قابل توجهی از حساسیت های مذکور را مورد نظر قرار دهند، ولی به واسطه محدودیت هایی که عموماً برگرفته از رویکرد کل نگرانه آنها است، موفق به حصول کامل به این مهم نگردیده اند. از این روی می بایست این مطالعات از دو جهت فرایندی و مفاهیم تولیدی، متناسب با حساسیت های هر منطقه و به صورت خاص حوزه های گرم و خشک مورد بازنگری قرار گیرند.
از فمینیسم تا فرافمینیسم در نگرگاه مکتب فراساختارگرایی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
231 - 252
حوزههای تخصصی:
فمینیسم نیم نگاهی است ماهیت گرا که جنسیت را مقدم بر وجود می داند. فرافمینیسم نگاهی است که وجود انسانی را مقدم بر تمام نگره های جنسیت گرایانه می داند اما جنسیت را نیز تحقیر و تصغیر و انکار نمی کند. یعنی فرافمینیسم نگرگاهی زنانه نگر انسان گرایانه دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که فرافمینیسم چیست و چه ارتباطی با نگرش زبان شناسی فراساختارگرا دارد؟ با بررسی انجام شده مشخص شد فرافمینیسم سیستمی است بر بنیان خودآگاه ها و ناخودآگاه های جمعی-فردی هفت گانه مکانشی، زمانشی، زبانشی، ژنتیک نژادی، فرهنگی-اندیشه گانی، خودآگاه و ناخودآگاه های جمعی-فردی رسانه ای و خودآگاه ها و ناخودآگاه های روانی-جنسیتی و همچنین فرافمینیسم شاخه ای از مکتب فلسفی-زبان شناسی فراساختارگرا است و همان گونه که کلمه را فراتر از تمام ساختارهای متنی و دستوری می داند؛ وجود انسانی را نیز فراتر از تمام ساختارهای نژادی، روان-جنسیتی، مکانی، زمانی، زبانی می داند.
بررسی روح حاکم بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۳
29 - 54
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام حقوقی ایران، همواره در صدد ارتقاء کیفیت استیفاء حقوق زنان در سطوح مختلف بوده است. در سطح قانونگذاری نیز به صورت متناوب طرح ها و لوایحی در این حوزه مطرح بوده اند. تا زمان نگارش این سطور، آخرین اقدام تقنینی در این حوزه، لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» است. با توجه به ابعاد مختلف و آثار شگرف لایحه، بررسی آن ضروری می نمایاند. پژوهش حاضر در صدد است با واکاوی مفاد لایحه، رویکرد و راهکارهای آن را به چالش بکشد. از این رو، سؤال اصلی چنین طراحی شده است: «چه انتقاداتی بر رویکرد و راهکارهای لایحه وارد است؟» نتایج نشان می دهد لایحه تا حد زیادی تحت تأثیر اسناد بین المللی و مبانی جنسیت گرایی نگاشته شده است. به نظر می رسد این ادبیات سنخیتی با مبانی دینی و الزامات فرهنگ ایرانی-اسلامی جامعه ما ندارد. مسئله شناسی لایحه نیز با اشکال مواجه است و تردیدهای جدی در ضرورت تصویب چنین قانونی بروز یافته است. لذا در نهایت، پیشنهاد شده است که لایحه از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب نشده و حل برخی مشکلات موجود در بستر قانونی جامع در حوزه «خانواده» پیگیری شود و ادبیات «ظلم» و «تعدی» جایگزین ادبیات «خشونت» گردد. روش بررسی توصیفی-تحلیلی است.
تبیین و بررسی نگرشهای فمینیستی بین زنان ایرانی در دوران بعد از انقلاب اسلامی با رویکرد تحلیل کمی (مطالعه موردی بانوان شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
1180 - 1197
حوزههای تخصصی:
با تغییر نگرش نسبت به زن در جریان انقلاب اسلامی، زنان توانستند حضور پررنگی در عرصه اجتماعی و سیاسی پیدا کنند. روش پژوهش حاضراز نوع ترکیبی اکتشافی بود که از دو روش کیفی و کمی استفاده گردید. در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. ابزار گردآور یداده ها مصاحبه نیمه-ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز کدگذاری سه-گانه باز، محور یو انتخابی بود. در بخش دوم از روش پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری این بخش نیز کلیه زنان بالای 18 سال اصفهانی بودند، که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 2000 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از یافته های بخش کیفی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های مربوط به بخش کیفی نشان داد در بین بانوان مورد مصاحبه، چهار گرایش غالب فمینیستی شامل نگرش فمینیستی مارکسیستی، اسلامی، رادیکال و لیبرال بود. نتایج مربو به آزمون فرضیه ها نیز نشان داد؛ نگرش فمینیستی بر بازتعریف هویت اجتماعی تاثیر مثبت دارد. نگرش فمینیستی بر آگاهی از حقوق شهروندی تاثیر مثبت دارد. نگرش فمینیستی بر عضویت در گروه ها و جنبش های اجتماعی-سیاسی تاثیر مثبت دارد.
تبیین جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان زن دوره مدرنیسم (مطالعه موردی نمونه هایی از آثار هریت بِکر و لورا نایت)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
3 - 13
حوزههای تخصصی:
مخاطـب همچـون اثـر هنـری و هنرمنـد، یکی از حوزههـای مهم در شـناخت هنر هـر دوره به حسـاب میآید که در طـول تاریـخ هنـر، کمتر به آن پرداخته شـده اسـت. همچنین دوره مدرنیسـم بـه دلیل تحـولات بنیادینش، از هرآنچـه در گذشـته خـود داشـت، گسسـت و از یکسـو پارادایم نوینـی به نام «هنر مدرنیسـم» را بـه وجود آورد و از دیگرسـو، همزمـان بـا تغییـر در نقـش اجتماعـی زنان، «هنرمند» زن را به رسـمیت شـناخت. هـدف پژوهش حاضـر ایـن اسـت کـه در راسـتای پرداختـن به نقـش مخاطب، در شـناخت هنـر دوره مدرنیسـم، پاسـخگوی این پرسـش باشـد کـه بـا ظهـور هنرمنـدان زن، مخاطبـان آثارشـان، چـه تأثیـری در تغییر عمـل آنها در طـول این دوره داشـتهاند؟ ایـن پژوهـش، بـه روش توصیفـی- تحلیلـی، پارادایم مدرنیسـم را در محدوده سـالهای 1870 تا 1945 میلادی در قالـب دو دوره مجـزا، قبـل و بعـد از جنـگ جهانـی اول، مـورد مطالعه تطبیقی قـرار میدهد و آثـار دو هنرمنـد زن نقـاش، هریـت بِکر و لـورا نایـت، از دو دوره مذکور را بهعنوان شـاهدی بر یافتههـای تاریخی، مـورد تطبیـق و تحلیـل قـرار میدهـد. طبـق یافتههـای پژوهـش میتـوان گفـت کـه در دوره نخسـت (1870 تا 1914)، هنرمنـد زن و مخاطـب آثـارش هـر دو نقشـی منفعلانـه در برابـر یکدیگر دارنـد امـا در دوره دوم (1914 تا 1945) بـه واسـطه رویدادهـای اجتماعـی در تغییر جایـگاه زن در جامعه، هنرمنـد زن، نقشـی فعالانه به خود میگیـرد و مخاطـب آثـارش نیـز از جایـگاه اُبژگـی به سـوبژه تبدیل میشـود، تا جایی کـه عمل آنها بـر یکدیگر تأثیـر میگذارد.
فمنیسم و رمان های سعودی از نظریه تا تطبیق (با نقدی بر رمان «انثی العنکبوت») (عنکبوت ماده)(مقاله علمی وزارت علوم)
فمنیسم، مکتبی است که در راستای بازیابی حقوق از دست رفته زنان شکل گرفته و بر پایه برابری و گاهاً برتری زنان نسبت به مردان بوده است. پس از اوج گیری این پدیده در کشورهای غربی، اندیشه های آن در کشورهای اسلامی به ویژه عربستان نیز گسترش یافت. «قماشه العلیان» نویسنده سعودی، در رمان خود «أنثی العنکبوت»، به بیان مشکلات زنان و چالش های پیش روی جریان فمنیسم در کشور خود پرداخته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، در پی بررسی تفاوت های میان ساختار اجتماعی کشورهای غربی و اسلامی در رابطه با توجه به رویکردهای فمنیستی بوده و ضمن کشف و تبیین موانع پیش روی این مکتب در کشورهای اسلامی، خصوصاً عربستان سعودی، معضلات اجتماعی زنان در این کشور را با تکیه بر رمان «أنثی العنکبوت» بیان نماید. نتیجه حاصل این است که آراء فمنیسم به دلیل وقوع انقلاب صنعتی و بالتبع ورود زنان به عرصه کار و فعالیت، مجال ظهور یافت اما این نظرات در کشورهای اسلامی، خصوصاً عربستان، به دلیل اختلاف مبانی دو مکتب فمنیسم و اسلام و عادی سازی مردسالاری در این کشورها، فرصت بروز و ظهور نیافت؛ هرچند که در این کشور تفاسیر مردسالارانه از قوانین نیز منجر به محدودیت زنان در حوزه های گوناگون گشته است.
معرفی ژانر تأدیب نامه های زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱۸
113 - 147
حوزههای تخصصی:
تأدیب نامه هایی که از اواخر دوره صفویه تا مشروطه بر اثر رویارویی گفتمانی زنان و مردان به نگارش درآمد، از مؤلفه های صوری و محتوایی یک ژانر مجزا برخوردار است. «باهم آیی مفاهیم تأدیب و جنسیت در عنوان رساله های تأدیبی»، «باهم آیی رساله های منفرد تأدیبی در مجلدات واحد» و «نقش جنسیت نویسنده در سوگیری تربیتی رساله» از عمده ترین مشخصه های پیرامتنی و صوری رساله های تأدیبی اند. در کنار مؤلفه های صوری، «هم سویی جهان متن با عنوانِ تأدیب نامه ها»، «نقش روابط بینامتنی و بیناگفتمانی در تکوین تأدیب نامه ها»، و «منابع مشروعیت بخش گفتمان مردسالار و زن سالار» در شمار مؤلفه های محتوایی رساله های مزبور قرار می گیرند. مجموعه مشخصه های صوری و محتوایی رساله های تأدیبی آنها را از متونی که تحت عنوان ژانر تعلیمی طبقه بندی می شوند، کاملاً متمایز می سازد. متون متعلق به ژانر تأدیب نامه های زنان و مردان به جهت سبک و گفتمان از تنوعی برخوردار است که بر روی پیوستاری از گفتمان مردسالار، مردمَدار، زن مَدار و زن سالار قابل شناسایی هستند.
نمایشی از آن دیگری: بررسی مردسالاری و زن ستیزی با خوانشی فمنیستی در سه نمایش نامه بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردسالاری از مفاهیم کلیدی گرایش های فمنیستی به شمار می آید. فمینیست ها معتقدند که درجامعه مردسالار، مردها قدرت و حاکمیتی برتر نسبت به زن ها دارند. آن ها علت فرودستی زنان را در جامعه مردسالار، دسترسی بیشتر مردان به مزایای ساختارهای قدرت، تقسیم نابرابر امتیازات اجتماعی و روابط نادرست مرد و زن می دانند. مسأله مردسالاری در متون ادبی بازتاب چشم گیری دارد. آثار زیادی به ویژه در حوزه نمایش نامه نویسی با این رویکرد خلق شده اند. نخستین اعتراض و نقدها به این نابرابری را، زنان وارد حوزه ادبیات کردند؛ اما همراه آن ها نویسندگان مردی هم به این جنبش پیوستند و از این نابرابری سخن گفتند. در ایران و در حوزه ادبیات نمایشی، بهرام بیضایی از جمله این نویسندگان است و اغلب نمایش نامه های او با محوریت نقش زن نوشته شده است. هدف این مقاله، تبیین موقعیت زن در اندیشه و بستر مردسالاری، در دنیای نمایش نامه های اوست. بدین منظور نمایش نامه های پرده خانه، ندبه و مرگ یزدگرد بیضایی انتخاب و به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که بیضایی، نشانه ها و مؤلفه های مردسالاری و عوامل مؤثر بر پیدایی و گسترش آن را در آثار یاد شده ترسیم می کند. مقاله حاضر عناصر این یافته ها را بازیابی و تحلیل کرده است.
مرد سالاری و موضع فمنیستی زنان در یکی از رمان های مریم جهانی و رد پای آن در نقاشی های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
202 - 220
مردسالاری از مفاهیم کلیدی گرایش های فمنیستی به شمار می آید. فمینیست ها معتقدند که در جامعه مردسالار، مردها قدرت و حاکمیتی برتر نسبت به زن ها دارند. آن ها علت فرودستی زنان را در جامعه مردسالار، در دسترسی بیشتر مردان به مزایای ساختارهای قدرت، تقسیم نابرابر امتیازات اجتماعی و روابط نادرست مرد و زن می دانند. مسأله مردسالاری در متون ادبی بازتاب چشم گیری دارد. آثار زیادی به ویژه در حوزه رمان نویسی با این رویکرد نوشته شده اند. نخستین اعتراض و نقدها به این نابرابری را زنان وارد حوزه ادبیات کردند. در میان نویسندگان زبان فارسی، مریم جهانی رمان «این خیابان سرعت گیر ندارد» را با نگاه فمنیستی نوشته است. نمودها و شاخصه های فمنیستی این رمان نخست به خاطر زن محور بودن، سپس گرایش ستیزه جویانه این رمان با نظام مردسالاری، آن را در ردیف رمان های فمنیستی قرار داده است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که مریم جهانی، عوامل سلطه در نظام مردسالاری و شیوه های مبارزه زنان را در آن به نیکی تصویر کرده است. عواملی که از فرهنگ و سنت برخاسته در این رمان در تقابل با نوگرایی فمنیستی قرار گرفته است. اهداف پژوهش: بررسی کنش های ضد مردسالاری در رمان «این خیابان سرعت گیر ندارد» از مریم جهانی. بررسی مسئله مردسالاری جامعه ایران با تکیه بر نقاشی های ایرانی. سؤالات پژوهش: کنش های فمنیستی چه جایگاهی در رمان «این خیابان سرعت گیر ندارد» از مریم جهانی. در نقاشی های ایرانی چه نشانه های از مردسالاری و فمنیسم وجود دارد؟
بررسی مثلث آسایش در مجرمان یقه سفید و یقه صورتی در حقوق نروژ و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
221 - 244
با رشد پژوهش ها و مطالعات بین رشته ای فمنیسم، عدالت کیفری و سیاستگذاری چشم اندازهایی جدید جهت بهبود عملکرد بوروکراسی دولتی و سازمان های غیر دولتی گشوده شده است در این راستا به طور غالب تحقیقات درباره نقش جنسیت زنان در جنایات یقه سفید بر عدم انگیزه مالی، فرصت سازمانی و تمایل کمتر آن ها به رفتارهای مجرمانه متمرکز شده است. این پژوهش دیدگاه مخالف تحقیقات جنسیتی سنتی در مورد جنایت یقه سفید را از نظر انگیزه، فرصت و تمایل ویژه زنان به کار می گیرد و تحقیقات قبلی در مورد دخالت زنان در جرائم یقه سفید را به چالش می کشد. این پژوهش موضوعات مثلث آسایش که مخصوص جنسیت به نفع مجرمان یقه صورتی است را مشخص می کند. در بعد انگیزشی بر اساس نظریه آسایش، احساس نگرانی برای دیگران و فشارهایی را که باعث افسردگی و اضطراب می شوند، و زنان و مردان را برای ارتکاب جرم قانع می کند پیدا می کنیم. در بعد فرصت، متوجه می شویم که موقعیت زنان در سازمان ها این مزیت را دارد که در مقایسه با مردان کمتر مورد سوظن به انجام جرم توسط دیگران قرار بگیرند. در بعد تمایل، به این نتیجه می رسیم که زنان اعمال جنایتکارانه خود را بهتر از مردان می توانند توجیه کنند، روش پژوهش در این مقاله روش تبینی که به رابطه متغیر مستقل جنسیت بر متغیر وابسته جرائم در بوروکراسی دولتی و سازمان های غیر دولتی می پردازد.
خوانش رمان «سیدات القمر» بر اساس نظریه تقابل های دوگانه هلن سیکسو(مقاله علمی وزارت علوم)
در سال های اخیر، نظریه معاصر، مفهوم تفکر دوگانه را که ریشه در نظریات سوسور و ساختارشکنی دریدا دارد، بررسی کرده است. هلن سیسکو نویسنده فمنیست فرانسوی به تأسی از لاکان و دریدا در نظریه تقابل های دوگانه خود به وارونه سازی این تقابل ها اعتقاد دارد. او با برقراری ارتباط بین زن و نوشتار، به دنبال براندازی نظم مردسالارانه است. جوخه الحارثی در رمان سیدات القمر، تغییرات سریع اجتماعی و پیامدهای آن را از طریق یک خانواده عمانی، با گذشته و تاریخ واقعی عمان پیوند می دهد. این رمان، داستان سه خواهر از یک طبقه متوسط را در روستای کوچک العوافی عمان و در یک فرهنگ مردسالار به تصویر کشیده و تلاش می کند با وارونه سازی تقابل های دوگانه، شخصیت های زن رمان را از وضعیت موجود رهانیده و به آنها فردیت و هویت ببخشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا تغییرات ساختار فرهنگی را با توجه به رویکرد هلن سیکسو در نظریه تقابل های دوگانه که تجلی آن از طریق ترکیب سنت با مدرنیته، تغییر الگوهای نقش جنسیتی، شکستن تابوها، ساختار اجتماعی، نگرش به آموزش و روابط عاشقانه است، تبیین کرده و با خوانش رمان سیدات القمر، نحوه ترسیم شخصیت های زن و چالش تفکر دوگانه مردسالارانه در جامعه عمان را بررسی کند. یافته های تحقیق نشان می دهد الحارثی تلاش کرده است شخصیت های زن رمان با به چالش کشیدن تقابل های دوگانه در جامعه مردمحور و وارونه سازی آن ها، فردیت و نقش زنانه جدیدی را بپذیرند.
بررسی شخصیت زن و اندیشه های فمینیسم در رمان زنان بدون مردان شهرنوش پارسی پور
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
271 - 291
رمان زنان بدون مردان نوشته شهرنوش پارسی پور، نویسنده مشهور ایرانی، از رمان های مطرح ادبیات معاصر ایران است. داستان این رمان بر اساس تجربیات زندگی پنج زن ایرانی در سنین مختلف و طبقات گوناگون جامعه شکل می گیرد و مسائل حقوق و منافع زنان ایرانی در جامعه مردسالار را نشان می دهد. به خاطر این که پنج زن در این رمان ویژگی های شخصیتی و سابقه های مختلفی دارند و نمایانگر سنین و طبقات اجتماعی مختلف هستند، تجارب زندگی آنها نمونه ای از گروه های مختلف زنان در جامعه ایران بوده است. آگاهی از استقلال زن که در این کتاب تجسم یافته است، نشانگر بیداری اندیشه های فمینیسم است. بدین منظور در این مقاله کوشیده شده تا بر اساس شیوه تحلیلی- توصیفی به تبیین شخصیت های زن پرداخته شود و با استفاده از تئوری فمینیسم اندیشه های فمینیسم تجسم یافته در این رمان بررسی شود.در این مقاله تلاش می شود تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی رمان زنان بدون مردان بر مبنای نقد فمینیستی مورد واکاوی قرار گیرد. بعد از تبیین شخصیت های زن بر شیوه توصیفی-تحلیلی، در بستر نقد فمینیستی ابعاد گوناگون عوامل فمینیستی در این رمان استخراج می شود و با استفاده از تئوری فمینیسم اندیشه های فمینیسم تجسم یافته بررسی می شود.
مقایسه تطبیقی اخبار زنان در سایت های واحد مرکزی خبر، بی بی سی فارسی و صدای آمریکا در سال 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجله جهانی رسانه دوره ششم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
130-150
این مقاله، به مطالعه مقایسه ای عملکرد سایت های خبری واحد مرکزی خبر، بی بی سی فارسی و صدای آمریکا پرداخته است و اخبار زنان را از بعد تکنیک های تبلیغی و اقناعی، که در سایت های مذکور در بازه زمانی سال 1388 استفاده شده، مورد تحلیل قرار می دهد. چارچوب نظری این تحقیق، از نظریه برجسته سازی برای مطالعه و تبیین چرایی شیوه های استفاده شده در نوع پوشش خبرهای مربوط به زنان در سایت های مذکور می پردازد. این مقاله با روش تحلیل محتوا به ارزیابی چگونگی برجسته سازی و پرداخت اخبار زنان در سایت واحد مرکزی خبر و بخش فارسی سایت های بی بی سی و صدای آمریکا می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین سایت های مورد مطالعه در مورد نحوه استفاده از اقناع، رعایت عینیت در خبر و نوع دیدگاه فمینیستی وجود دارد. به لحاظ طرح مشکلات نیز یافته ها حاکی از تفاوت بین سایت ها از نظر پرداخت به مشکلات در خبرهای مربوط به بانوان است. سایت بی بی سی فارسی و صدای آمریکا بیشتر از واحد مرکزی به مشکلات سیاسی، مذهبی، اجتماعی و حقوقی توجه کرده اند و سعی در دامن زدن و پررنگ نشان دادن آن دارند.
بررسی مقایسه ای نقشِ زنان در پایگاه مادری در اندیشه علامه طباطبایی و امینه ودود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مادری همواره یکی از شایان توجه ترین مفاهیم در ارتباط با زنان است، با وجود آیاتی در شرح و توصیف کیفیت رابطه ی زنانگی و مادری ، به نظر می رسد تا چند دهه ی اخیر با در نظر گرفتن منحصر به فرد بودن این ویژگی بیولوژکی برای زنان، این رابطه، امری بدیهی و روشن انگاشته می شد. اما با به چالش کشیدن مفهوم مادری از جانب اندیشه ها و اندیشمندان فمنیستی، متفکران مسلمان با ارجاع به تفاسیر آیات قرآن که در ارتباط با موضوع تربیت و مراقبت از کودک قرار می گیرد بیش از پیش تلاش کرده اند تا ارزش ها و اصول رویکرد اسلامی را نسبت به این مسئله به طور دقیق مشخص کنند. بسیاری از پاسخ ها به چالش های فمنیستی منجر به ارائه ی تفاسیر جدیدتر و حتی به گونه ای همسوتر با تفکرات فمنیستی شده است. بنابراین پرداختن به ابعاد گوناگون مفهوم مادری و مشخص کردن جایگاه آن در وضعیت پیش رو امری ضروری است .در این مقاله نگارنده پس از تعریف، تجزیه و تحلیل مفهوم مادری، با استفاده از روش مقایسه ای به گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و بررسی مقایسه ای نقش زنان در پایگاه مادری از دیدگاه علامه طباطبایی و امینه ودود پرداخته است.
تأملی بر تحول پارادایمی مسئله «مادری» در اندیشه فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
551 - 579
حوزههای تخصصی:
تجربه زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آن ها، به شیوه ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته می شود. این مقاله به موضعی که جریان های مختلف معرفت فمینیستی به مسئله «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ می کنند می پردازد تا معانی، مفروضات و دلالت های مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئله یابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریان های سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئله مادری در اندیشه فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئله مادری نشان می دهد. پارادایم طرد و ذات گرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربر می گیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود می آورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوت ها مبتنی است و در نهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریه تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوه های خلاقانه و مخربِ شناختِ آن ها معرفی می کند که می تواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعه فراگیر صلح و دنیایی انسانی تر بینجامد.
رابطه گرایش های فمنیستی با خودشیءانگاری، درونی سازی لاغری ایدئال و هویت جنسی (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
469 - 486
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه گرایش های فمنیستی با خودشیء انگاری، درونی سازی لاغری ایدئال و هویت جنسی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 1856 نفر دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار در سال تحصیلی 1396 1397 بود که با استفاده از جدول مورگان 318 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های گرایش های فمنیستی برگاد و هاید (1991)، خودشیءانگاری نل و فردریکسون (1997)، درونی سازی لاغری استیک و گراس (1998) و هویت نقش جنسیتی شرتزر، لوفر، سیلورا و مک براید (2008) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 20 و روش های آمار توصیفی، همبستگی و رگرسیون تک متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین گرایش های فمنیستی با خودشیءانگاری رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما با درونی سازی لاغری ایدئال همبستگی منفی و معنادار و با هویت جنسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که گرایش های فمنیستی توانست حدود 4 / 5 درصد واریانس درونی سازی لاغری ایدئال و 6 / 5 درصد واریانس هویت جنسی را تبیین کند. بنابراین، افزایش گرایش های فمنیستی می تواند سبب کاهش درونی سازی لاغری ایدئال و افزایش هویت جنسی دانشجویان دختر شود.