مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
امنیت انرژی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۸ دی ۱۳۹۹ شماره ۱۰ (پیاپی ۸۱)
79 - 84
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، جزیره «خارک» اصلی ترین پایانه صادرات نفت خام ایران است، به طوری که 80 درصد صادرات نفت خام کشور از این جزیره انجام می شود. این جزیره در جریان جنگ ۸ساله عراق با ایران، به شدت آسیب پذیر بود. از آن زمان تمرکززدایی از پایانه های صادراتی و متنوع کردن آنها به یکی از مهم ترین اهداف ایران تبدیل شد. اکنون طرح خط لوله نفتی گوره به جاسک با هدف انتقال نفت خام سبک و سنگین صادراتی و نفت خام حوزه غرب کارون به جاسک، ذخیره سازی این نفت در جاسک و همچنین صادرات نفت خام از این منطقه در دستور کار قرار گرفته است. با احداث این خط لوله، ضمن توسعه صنایع پتروشیمی منطقه مکران، اهداف تمرکززدایی از پایانه نفتی خارک و انتقال میعانات گازی مازاد پارس جنوبی مشروط به احداث مخازن ذخیره سازی مورد نیاز در پایانه صادراتی جاسک می تواند محقق شود. نظر به اینکه به لحاظ امنیتی توسعه در کناره های دریا می تواند اهمیت راهبردی برای کشورمان داشته باشد، تکمیل این پروژه ملی مشروط به نظارت دقیق بر مناقصه های در حال برگزاری، احداث مخازن ذخیره سازی نفت و میعانات گازی به عنوان فاز تکمیلی پروژه و استفاده حداکثری از ظرفیت و توان شرکت های بومی می تواند امنیت انرژی را ارتقا دهد.
تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای بازارهای انرژی؛ تهدیدهای بالقوه امنیت انرژی ایران
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۸ اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۸۳)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
بازار جهانی انرژی در حال تجربه کردن طیفی از تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای است که تهدیدهای مختلفی را متوجه کشورمان خواهد کرد. عدم توجه به تحولات جهانی و به طور ویژه در حوزه انرژی می تواند امنیت اقتصادی کشورمان را با تهدیدهای عدیده ای در میان مدت و بلندمدت مواجه کند. در این راستا، بررسی ها نشان می دهد، مهم ترین تحولات فرامنطقه ای حوزه انرژی عبارت اند از: 1- افزایش بی سابقه تولید و صادرات نفت خام و گاز طبیعی ایالات متحده آمریکا و استقلال نسبی انرژی این کشور، 2- بازگشت ونزوئلا به بازار نفت با تکیه بر رشد تولید نفت سنگین در بلندمدت، 3- افزایش نقش محوری استرالیا در بازار ال ان جی جنوب و شرق آسیا و 4- برنامه ریزی کشورها و صنایع اساسی برای تطبیق با پدیده ناگزیر «گذار انرژی». همچنین مهم ترین تحولات منطقه ای حوزه انرژی عبارت اند از: 1- رشد تولید گاز روسیه و افزایش صادرات آن به صورت خط لوله و ال ان جی به آسیا اقیانوسیه و خاورمیانه، 2- رشد تولید گاز طبیعی و افزایش صادرات ال ان جی قطر از میدان مشترک پارس جنوبی، 3- رشد قابل توجه تولید گاز عراق در بلندمدت، 4- رشد تولید و صادرات نفت سنگین از میادین مشترک غرب کارون و کاهش قدرت چانه زنی ایران، 5- سرمایه گذاری گسترده عربستان برای افزایش صادرات محصولات پتروشیمی و 6- اکتشاف و توسعه میادین گازی جدید در شرق دریای مدیترانه و تقویت جایگاه ترکیه به عنوان کریدور انرژی منطقه در بلندمدت. در خاتمه به منظور مدیریت و کاهش تهدیدهای مترتب بر تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای حوزه انرژی راهکارهای زیر پیشنهاد می شود: تلاش مضاعف برای صادرات محصولات نهایی و خدمات فنی و مهندسی به جای تمرکز بر صادرات گاز و برق به بازار عراق، برنامه ریزی در راستای تولید محصولات پتروشیمیایی هوشمند و با فناوری بالا متناسب با نیازهای آتی تقاضای جهانی. تلاش برای متنوع سازی بیشتر اقتصاد و کاهش وابستگی درآمدهای دولت به نفت و گاز. برنامه ریزی برای تنوع بخشی به سبد تولید و مصرف انرژی در راستای پدیده گذار انرژی و لزوم فعال سازی دیپلماسی اقتصادی به منظور حفظ مهم ترین شریک اقتصادی کشور (چین).
محکومیت ایران در چالش گازی با ترکمنستان و ملاحظات امنیت انرژی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۸ اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۸۳)
53 - 66
حوزههای تخصصی:
در سال 1374 توافقی با ترکمنستان برای انتقال گاز حاصل شد که اجرای این قرارداد 25ساله از سال 1376 آغاز شد، اما در طول این مدت، کشور مبدأ چندین بار، انتقال گاز به شمال ایران را به بهانه های مختلف از جمله عدم پرداخت بدهی ها قطع کرد. در نهایت، در سال 1397، شرکت ترکمن با پایان دادن به مذاکرات، اقدام به شکایت به داوری ICC سوییس کرد که به موجب آن ایران موظف به پرداخت 2 میلیارد دلار به شرکت ترکمن شد. اکنون موضوع اصلی لزوم حل این مسئله توسط دو کشور و اتخاذ تصمیم مناسب در مناسبات اقتصادی دو کشور است، زیرا این دو کشور برای تبادل حامل های انرژی نیز به یکدیگر نیازمند هستند و ایران می تواند پل ارتباطی بین ترکمنستان با دنیا باشد. ازاین رو، ایران می تواند با توجه به نزدیکی جغرافیایی با ترکمنستان نگاه جدی تری به فرصت های انرژی ترکمنستان، به ویژه در حوزه گاز داشته باشد. از سویی، تأمین انرژی شمال کشور از طریق ترکمنستان برای ایران هم توجیه اقتصادی دارد. ایران می تواند به منظور بهره گیری از موقعیت استراتژیک خود، از گاز ترکمنستان به منظور ترانزیت یا سواپ گاز استفاده کند و با اتخاذ تصمیمات درست به عنوان هاب انرژی و کریدور گازی عمل و گاز وارداتی از ترکمنستان را در داخل مصرف و گاز تولید شده در خلیج فارس را صادر کند. ازاین رو، توصیه می شود ابتدا ایران دیپلماسی خود را برای گفت و گوهای آتی تقویت کند و سپس، هر دو کشور یک بازاندیشی در سیاست های تجاری خود داشته باشند و همچنین تنش زدایی با جامعه بین المللی برای عقد قراردادهای بلندمدت و مطمئن برای ایران و برنامه ریزی جدی و ارایه پیشنهادهای مناسب به مسئولان ترکمن ضروری می نماید.
وضعیت سرمایه گذاری و استفاده از انرژی های نو در کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
45 - 52
حوزههای تخصصی:
وابستگی رشد و توسعه اقتصادی کشورها به تأمین پایدار انرژی در کنار مسئله پایان پذیری و آلودگی سوخت های فسیلی موجب گرایش هرچه بیشتر کشورها به استفاده از انرژی های تجدید پذیر و سرمایه گذاری در این حوزه شده است. در سال های اخیر وجود برخی مشکلات و چالش ها از جمله: فقدان برنامه جامع و مدون علمی، وجود مشکلات ساختاری مبنی بر حضور چند نهاد دولتی در موضوع انرژی های تجدیدپذیر و کمبود اعتبارات مالی مورد نیاز برای اجرای پروژه ها و عدم تخصیص کامل و به موقع آن ها باعث شده که استفاده و سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر در کشور چندان مورد توجه قرار نگرفته است. لذا به منظور برطرف شدن موانع موجود و بهبود وضعیت سرمایه گذاری در انرژی های نو: 1) تخصیص اعتبارات کافی برای سرمایه گذاری در انرژی های نو، 2) برطرف نمودن مشکلات ورود بخش خصوصی در سرمایه گذاری در انرژی های نو، 3) تأسیس صندوق های ویژه انرژی های تجدیدپذیر، 4) تضمین خرید برق از تولیدکنندگان و 5) تخفیف های مالیاتی و کاهش هزینه های گمرکی پیشنهاد می شود.
وضعیت فعلی و چشم انداز انرژی رژیم اشغالگر قدس با رویکرد امنیت انرژی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
53 - 64
حوزههای تخصصی:
رژیم اشغالگر پیش از اکتشاف میادین گازی تامار و لویاتان بین سال های 2009 تا 2013 در آب های عمیق دریای مدیترانه، به میزان قابل توجهی وابسته به واردات انرژی بود. هرچند وابستگی به واردات نفت کماکان ادامه دارد، اما افزایش تولید گاز طبیعی در این رژیم، قدرت مانور این رژیم در عرصه انرژی را از طریق تأمین سوخت مورد نیاز صنایع و نیروگاه ها و ایجاد ظرفیت صادرات گاز، به میزان قابل توجهی افزایش داده است. دیپلماسی انرژی با محوریت صادرات گاز این رژیم نیز ضمن تضمین امنیت انرژی، تلاشی در جهت گره زدن منافع سایر کشورها به ویژه کشورهای همسایه خود با منافع رژیم اشغالگر است تا خطر تهدید موجودیت رژیم اشغالگر را بین شرکای خود به اشتراک بگذارد. تلاش این رژیم برای خروج از انزوای سیاسی به دنبال توسعه فعالیت ها و دیپلماسی بر پایه روابط انرژی با کشورهای منطقه مدیترانه شرقی و ناحیه خزر، باعث کاهش امنیت صادرات گاز جمهوری اسلامی به ویژه پس از سال 2025 همزمان با اتمام دوره قرارداد صادرات گاز کشورمان به ترکیه و نیز کاهش گسترش نفوذ و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی در مناطق مذکور خواهد شد. در این راستا، تعمیق روابط مبتنی بر انرژی با کشورهای همجوار به منظور کاهش نفوذ رژیم اشغالگر در کشورهای منطقه و نیز احیا و افزایش استفاده مؤثر از ظرفیت سوآپ انرژی به ویژه از منطقه خزر می تواند در دستور کار قرار گیرد.
درآمدی بر امنیت انرژی، امنیت ملی و حقوق شهروندی (مطالعه موردی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق انرژی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
211 - 227
حوزههای تخصصی:
شهروندی از مهم ترین مفاهیمی است که رابطه فرد و جامعه را در قالب حقوق، وظایف و مسئولیت ها بازنمایی و دستیابی هر فرد به منابع اجتماعی و اقتصادی را تعیین می کند. همچنین امروزه انرژی در زندگی بشر اهمیت بسیاری دارد و ارتباط مستقیمی با امنیت اقتصادی در چهارچوب توسعه پایدار؛ امنیت محیط زیستی و درنتیجه، امنیت ملی دارد. بر این مبنا، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به رابطه میان امنیت انرژی، امنیت ملی و حقوق شهروندی است و ابعاد مختلف امنیت انرژی را که بر حقوق شهروندی تأثیرگذار بوده اند، بر مبنای حقوق مصرح در منشور حقوق شهروندی و سایر اسناد قانونی مورد توجه قرار داده است. طبق این پژوهش، می توان به رابطه مستقیم میان امنیت انرژی و حقوق شهروندی اشاره کرد؛ یعنی با تأمین امنیت انرژی، بُعدی از حقوق شهروندی محقق شده و محقق نشدن آن به عدم تأمین امنیت انسانی و پیامدهایی بر امنیت ملی می انجامد. نتایج نشان می دهد ناامنی انرژی، ازجمله تهدیدات امنیت ملی است که نگاه به آن از منظر حقوق شهروندی می تواند تعهدات دولت ها را در تضمین تحقق آن برجسته تر کند.
بررسی تطبیقی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۳
81 - 126
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات محوری در تحولات اخیر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران است که میزان اهمیت آن تا حد یک موضوع مهم و مباحثه بین المللی افزایش یافته است. برنامه هسته ای ایران یک هستهای است؛ از سوی « توانایی قانونمند » برنامه کاملا صلح آمیز در چارچوب دیگر در این منطقه رژیم صهیونیستی قرار دارد که دارای برنامه ساخت تسلیحات هسته ای است و شایان ذکر است که این رژیم تنها دارنده تسلیحات هسته ای در منطقه است؛ این در حالی است که اسرائیل در قبال برنامه تسلیحات هسته ای خود با هیچ گونه محدودیت و فشار بین المللی مواجه نیست. این رژیم به شدت طرف معارضه با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است و برای نابودی آن تلاش می کند. در تحقیق حاضر تلا ش خواهد شد تا برنامه ها و فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی به صورتی تطبیقی و مقایسه ای مورد بررسی قرار گیرد.
نقش ژئواکونومی انرژی در پیوند ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره پنجم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۴
75 - 104
حوزههای تخصصی:
ایران در سه دهه ی اخیر همواره در پی گزینه هایی برای مقابله با تحریم های اقتصادی غرب بوده است از دیگر سو در میانه ی این دهه با توجه به انجام اصلاحات در چین، این کشور شروع به رشد فزاینده ای نمود تا اینکه به دومین قدرت اقتصادی بدل گشت. ظهور چین به عنوان قدرتی اقتصادی، گشایشی استراتژیک برای ایران پدید آورد، بنابراین به سبب نیاز متقابل دو کشور به یکدیگر، مناسبات و تعاملات ایران و چین در حوزه های وسیعی بخصوص در بخش انرژی رو به رشد بوده است. همانطور که ایران ، چین را بازار مناسبی جهت فروش انرژی خود یافت این کشور نیز ایران را کشوری دارای منابع نفتی فراوان یافته که تحت نفوذ امریکا نیست. بدین ترتیب انرژی نقش مهمی را در ایجاد وابستگی متقابل میان دو کشور ایفا می کند وابستگی متقابل در حوزه ی نفت را می توان به عنوان پیوند مستقیم و مثبت منافع دولت های ایران و چین دانست.
دیپلماسی انرژی اسرائیل: مبانی و اهداف منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۲
27 - 58
حوزههای تخصصی:
کوشش برای افزایش امنیت همواره مهم ترین دغدغه سران رژیم اسراییل بوده است. حفظ امنیت به مثابه یک نیاز حیاتی و یکی از مهم ترین نگرانی های تل آویو از مهم ترین اولویت های سیاست خارجی آن است. یکی از ابزارهای که می تواند تا حدودی به رفع تهدیدات امنیتی این رژیم کمک نماید، دیپلماسی انرژی فعال برای کاهش مخاطرات امنیتی و بهبود امنیت انرژی است. با توجه به این که رژیم صهیونیستی از دیپلماسی انرژِی در جهت ارتقای جایگاه منطقه ای و رفع یا تقلیل تهدیدات امنیتی خویش بهره می جوید، این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که مبانی و اهداف دیپلماسی انرژی رژیم اسراییل در محیط منطقه ای چیست و این کشور چگونه از دیپلماسی انرژی برای بهبود امنیت و ارتقای جایگاه منطقه ای خود بهره می گیرد؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد دیپلماسی انرژی رژیم اسراییل در سه محیط منطقه ای خاورمیانه، اوراسیا و مدیترانه فعال بوده و در هر یک از سه محیط فوق اهداف خاص و معینی را دنبال می کند. فصل مشترک اهداف تل آویو در هر سه محیط، تأمین انرژی، ارتقای جایگاه منطقه ای، کاهش دغدغه های امنیتی و کسب مشروعیت سیاسی است.
امنیت انرژی چین و ژئواکونومیک انرژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۲
85 - 123
حوزههای تخصصی:
صاحب نظران حوزه ی اقتصاد سیاسی و معرفت روابط بین الملل با استناد به روندهای جاری در اقتصاد سیاسی بین الملل، قرن 21 را قرن « ژئواکونومیک» نامیده اند؛ چراکه براین باورند یکی از چالش های مهم جهانی در این قرن، چالش بر سر منابع انرژی با تأکید بر نفت و گاز است و مسأله ی«امنیت انرژی» از مسائل مهم پارادایم اقتصاد سیاسی این قرن خواهد بود. هم چنین در این قرن میان امنیت انرژی و میلیتاریسم جهت حفاظت از محموله های نفتی و حفظ بازارهای تجاری انرژی، پیوندی ناگسستنی برقرار است و امنیت عرضه ی انرژی یکی از اجزای محوری سیاست انرژی تلقی شده و رقابت بر سر تصاحب منابع و بازارهای انرژی از طریق به کارگیری ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نیروی نظامی به مسأله ای اساسی در روابط و مناسبات بین المللی تبدیل شده است. در این میان تأمین امنیت انرژی برای کشوری هم چون چین -که بیشترین رشد شتابان مصرف انرژی را تجربه می کند- به یکی از ارکان مهم سیاست انرژی و نیز سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است. با توجه به این مهم، این مقاله تلاش می کند تا از این منظر به مقوله ی مورد نظر در این پژوهش بپردازد و موقعیت ژئواکونومیک ایران را در همین ارتباط بررسی کند.
عوامل و موانع گسترش روابط جمهوری آذربایجان و اسراییل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط جمهوری آذربایجان به عنوان عضوی از سازمان کنفرانس اسلامی با دولت اسراییل، بسیار سریع پس از استقلال این کشور ایجاد شد. در زمانی کوتاه، با وجود اعتراض ها و برخی موانع داخلی و منطقه ای؛ روابط سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی دو کشور گسترش یافت. در این نوشتار عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی که این دو کشور را به هم نزدیک ساخته و همکاری گسترده آنها را شکل داده، مطالعه شده است. روابط میان دو کشور با زمینه های متفاوت تاریخی، جغرافیایی، مذهبی مختلف، نمونه قابل توجهی از توسعه سیاسی- اقتصادی و تکنولوژیک را نشان می دهد. پرسش اصلی این است که اهداف، انگیزه ها و اولویت های سیاست خارجی دو کشور که موجب ترغیب باکو و تل آویو به گسترش روابط به سطح موجود شده، چیست؟ با توجه به نبودِ سفارت جمهوری آذربایجان در تل آویو، موانع موجود در راه دو کشور برای رسیدن این روابط به سطح دیپلماتیک عادی بررسی می شود. روش مورد استفاده نویسندگان در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده است.
سیاست امنیت انرژی امریکا و ژئوپلیتیک انرژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط انرژی ایران و امریکا، روندی کاملا متفاوت با روابط انرژی ایران با سایر مصرف کنندگان انرژی جهان دارد. ایران از لحاظ ذخایر هیدروکربنی، دومین کشور دنیا، و امریکا بزرگ ترین مصرف کننده انرژی جهان، روابط انرژی میان خود را متناسب با مشکلات سیاسی موجود، بر مبنای تقابل دنبال می کنند و هم اکنون تأثیرگذارترین گزینه بر روابط انرژی ایران، الزامات سیاسی است. جایگاه استراتژیک امنیت انرژی برای امنیت ملی هر دو کشور ایران و امریکا و تأثیرپذیری شدید ایران در روابط انرژی به علت اقتصاد مبتنی بر فروش نفت و مخاصمات سیاسی، باعث حساسیت بیشتر دو کشور نسبت به اقدامات یکدیگر در این زمینه شده است. براین اساس، مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی تأثیرگذاری سیاست امنیت انرژی ایالات متحده امریکا را بر ژئوپلیتیک انرژی ایران در زمینه های تحریم انرژی(فروش، سرمایه گذاری خارجی و خطوط لوله انرژی) و افزایش تولید جهانی بررسی و تحلیل کرده است. جایگاه دو کشور در ساختار قدرت نظام ژئوپلیتیک جهانی، مؤید این واقعیت است که در بیشتر موارد کنش های ایالات متحده در راستای کاهش منزلت ژئوپلیتیک کشورمان و در مقابل واکنش ایران برای خنثی کردن و یا کاهش اثرهای کنش های امریکا بوده است.
لوله های فرامرزی گاز و امنیت انرژی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت انرژی یکی از مسائل مهم برای همه دولت هاست. ایران به دلیل داشتن منابع عظیم گاز طبیعی و موقعیت ژئوپلیتیک خاص، از پتانسیل بالایی در حوزه تجارت بین المللی گاز از طریق لوله های فرامرزی برخوردار است. هدف این مقاله، تبیین چالش هایی است که ایران برای تامین امنیت انرژی خود از طریق لوله های فرامرزی با آنها روبه روست. مسأله اساسی این است که مهم ترین چالش های ایران در زمینه تجارت گاز از طریق لوله های فرامرزی چیستند و چه راهکارهایی برای حل آنها قابل ارائه است؟ بررسی توصیفی– تحلیلی موضوع نشان می دهد که ایران در هر سه حوزه امنیت عرضه، تقاضا و ترانزیت با چالش مواجه است. ایران به عنوان کشور صادرکننده، با مقوله امنیت عرضه و به عنوان کشور ترانزیت نیز با مقوله امنیت ترانزیت مواجه است؛ ولی مهم ترین چالش ایران، امنیت تقاضاست. در راستای حفظ تقاضای موجود و ایجاد تنوع در تقاضا، راهکارهای مطلوب ایران، افزایش جذب سرمایه گذاری و انتقال دانش فنی، ارتقای میزان آمادگی عرضه در شرایط فوری و کاهش اختلافات بین المللی در زمینه عرضه گاز است.
امنیت انرژی چین در راستای طرح «یک کمربند- یک جاده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۳
51 - 75
حوزههای تخصصی:
طرح «یک کمربند-یک جاده» که در سپتامبر سال 2013 توسط «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین مطرح شد، از دوبخش کمربند اقتصادی «جاده ابریشم جدید و جاده ابریشم دریایی» تشکیل شده است. چین با این طرح، اهداف بزرگی را در زمینه رشد اقتصادی، به خصوص امنیت انرژی، گسترش حوزه نفوذ و تأثیرگذاری در مناطق مختلف، دسترسی به بازارهای جهانی و نیز ایجاد راه های ارتباطی و حمل ونقل مقرون به صرفه تر دنبال می کند. این ایده به دنبال تسهیل و تأمین انتقال انرژی، کالا و نزدیک گردانیدن نقاط مختلف کره خاکی به سوی کشور چین است. طرح یادشده شامل دو مسیر است: یک مسیر از سمت سواحل چین و از طریق دریای چین جنوبی و اقیانوس هند به اروپا و دیگری از سواحل چین به اقیانوس آرام جنوبی. پرسش اصلی مقاله حاضر، این است که «با در نظرگرفتن فرصت ها و چالش های مختلف در اجرای طرح "یک کمربند- یک جاده" این مهم چگونه برای امنیت انرژی جمهوری خلق چین سودمند خواهد بود؟» فرضیه پژوهش حاضر بر این مبناست که چین درنظر دارد با اجرایی شدن این طرح و با برقراری روابط حسنه؛ به ویژه با کشورهای دارنده انرژی، ایجاد مسیرهای مختلف خشکی و دریایی و متنوع سازی مبادی واردات انرژی، به تأمین، تسهیل و افزایش امنیت انتقال انرژی در جهت تأمین منافع و منابع مورد نیاز آینده خود بپردازد. برای بررسی این مسأله که با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام می شود، ابتدا به بررسی وضعیت انرژی چین و سپس ایده جاده ابریشم جدید، بررسی مسیرهای مختلف آن در انتقال و تأمین انرژی، کشورها و مناطق تأثیرگذار در باب انتقال و امنیت خطوط در این طرح و همچنین، به توضیح چگونگی تأمین امنیت انرژی چین از این طریق پرداخته خواهد شد. در پایان، به این نتیجه می رسیم که چین در تلاش است تا با ایجاد مسیرهای مختلف خشکی و نیز مسیرهای مختلف دریایی و همچنین، واردات انرژی از مناطق گوناگون، از خطرهای احتمالی در مسیر انتقال یا در تامین انرژی خود در آینده دوری کند.
استراتژی امنیت انرژی معاصر چین در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
627 - 658
حوزههای تخصصی:
با عنایت به وضعیت شکننده سیاسی امنیتی غرب آسیا، چین که اکنون نزدیک به نیمی از نفت و حدود 10 درصد از گاز وارداتی خویش را از این حوزه راهبردی تهیه و تأمین می کند، در خصوص چشم انداز امنیت انرژی خود بسیار نگران است. حضور ایالات متحده، کنترل ضعیف کریدورهای انرژی، مثلث منازعات و تنش های میان کشورهای منطقه و ایران و آمریکا و جهت گیری سیاسی کشورهای غرب آسیا را باید به معمای امنیت انرژی چین در منطقه مورد اشاره اضافه کرد. در این راستا، چین به تدریج راهبرد کلی خود را برای تأمین امنیت انرژی در منطقه غرب آسیا مشخص تر ساخته است. بر این اساس نگارنده این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی درصدد بوده است در پرتو مفاهیم و معناها به چرایی این پرسش پاسخ گوید که «راهبرد امنیت انرژی چین در آوردگاه راهبردی غرب آسیا متأثر از چه مواردی است؟» و فرضیه ای که از معبر پرسش اصلی پژوهش مطرح گردیده، ناظر بر آن بوده است که جمهوری خلق چین با تمرکز بر سه مفهوم «امنیت دسترسی»، «امنیت انتقال» و «روند گذار انرژی»، تلاش دارد ضمن ایجاد تنوع در سبد واردات خود، موجبات ایجاد وابستگی متقابل انرژی، پیگیری سیاست محتاطانه و متوازن در رقابت های منطقه ای و فرامنطقه ای، تأسیس خطوط امن انتقال انرژی، حضور مستقیم نظامی در مناطق شکننده و پیگیری همکاری های اقتصادی مبتنی بر گذار انرژی را در منطقه فراهم کند.
ملاحظات امنیت انرژی ناشی از کشف ذخایر جدید گازی در دریای مدیترانه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۹ اسقند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۵)
31 - 38
حوزههای تخصصی:
ترکیه سالانه تقریباً بین 40 تا 50 میلیارد دلار برای خرید و واردات انرژی مصرف می کند. کشف منبع گازی «تونا 1» در دریای سیاه توسط ترکیه و آغاز استخراج گاز که احتمالاً از اواخر سال 2023 عملیاتی خواهد شد، موجب تقویت موقعیت این کشور در معادلات منطقه ای خواهد شد. ترکیه هم اکنون سالانه حدود 12 میلیارد دلار گاز به صورت طبیعی و ال ان جی (عمدتاً از روسیه، جمهوری آذربایجان، ایران، آمریکا، قطر و الجزایر) وارد می کند. در صورت تولید سالانه 10 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از میدان گازی ساکاریا، یک پنجم گاز مورد نیاز ترکیه در بیست سال آینده از این میدان تأمین خواهد شد. این در حالی است که هنگامی که خط لوله انتقال گاز طبیعی ایران به ترکیه منف جر شد، ترکیه به مدت سه ماه بدون هیچ وارداتی از ایران، با مشکل خاصی روبه رو نبود و امنیت انرژی این کشور مختل نشد. به نظر می رسد تنوع بخشی به منابع انرژی نقش مهمی در سیاست ملی انرژی ترکیه ایفا می کند و این سیاست در سال های آینده نیز ادامه خواهد یافت. با توجه به اینکه قرارداد ۲۵ساله صادرات گاز ایران به ترکیه در سال ۲۰۲۶ (۱۴۰۵) به پایان می رسد، لزوم برنامه ریزی برای مواجهه هوشمندانه با آن ضروری است. در این راستا، تنوع بخشی به بازارهای صادراتی گاز برای افزایش قدرت چانه زنی، توجه به نظم جدید بازار گاز و برنامه ریزی برای تولید و صادرات ال ان جی و تغییر رویکرد کشور در زمینه مصرف گاز از سطح داخلی به سطح بین المللی و کاهش ناترازی گازی کشور پیشنهاد می شود .
پیامدهای سیاسی-اقتصادی مدیریت ژئوپلیتیک تنگه هرمز در سیاست خارجی ج.ا.ایران بر امنیت خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه ارزش های ارتباطی، اقتصادی و ژئواستراتژیک تنگه هرمز به آن موقعیت راه بردی وی ژه ای داده اند که مورد توجه قدرت های جهانی قرار دارد هر یک از آن ها برای گسترش اقتدار و کنترل خود بر تنگه می کوشند. از همین رو، مسئله امنیت و مدیریت ژئوپلیتیک تنگه هرمز توسط ایران بحثی در ساختار امنیتی منطقه است و در ساختار امنیتی منطقه خلیج فارس جمهوری اسلامی ایران رویکرد دفاعی-تهاجمی را با توجه به حضور آمریکا در خلیج فارس به عنوان به عنوان تهدید امنیتی اتخاذ کرده است. به گونه ای که عوامل تنش زا در تنگه هرمز چنانچه تبدیل به تهدیدی جدی شود و امنیت ایران را با خطر مواجه کند بازدارندگی امنیتی در خلیج فارس از نظر ایران با امنیت عبور انرژی از تنگه هرمز ربط می یابد. در همین راستا، پرسش پژوهش حاضر این است که مدیریت ژئوپلیتیک تنگه هرمز در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه پیامدهای سیاسی اقتصادی بر امنیت خلیج فارس دارد؟ فرضیه این پژوهش بیان می دارد که تنگه هرمز می تواند نقش نظامی و دفاعی برای در امان ماندن از تهاجم نیروهای فرامنطقه ای داشته باشد و برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان نقطه فشار بر اقتصاد جهانی (اگر منافعش دچار بحران شود)، استفاده خواهد کرد. با توجه به وابستگی قدرتهای جهانی به نفت خلیج فارس، قطع نفت از این تنگه به اقتصاد آنان ضربه جبران ناپذیری وارد می کند.
تحلیل اقتصادی امنیت انرژی (ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک نفت و گاز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت انرژی موضوع اقتصادی - سیاسی است، به همین مناسبت از یک طرف، بخش های مهمی از اقتصاد از حصول در دسترس بودن،کمبود منابع، عملکرد بازارها و شکل گیری قیمت ها، تجارت انرژی و توسعه اقتصادی کشورها سخن به میان می آورند و از سوی دیگر، امنیت انرژی را محیط ژئوپلیتیکی و روابط بین المللی تعیین می کند. این تحقیق با روش تحلیلی توصیفی به دنبال آن است که سطح دسترس به انرژی داخلی، سطوح مصرف و سیاست های انرژی را تحلیل اقتصادی مورد ارزیابی قرار دهد و با توصیفات مربوطه اثبات نماید، نظم بین المللی اقتصادی بازار انرژی را کنترل می کند. این چارچوب نظری تعاملات بین اقتصاد و سیاست در نظام بین الملل و به طور خاص بین دولت ها و بازارها را تحلیل می کند، در راستای تبیین، تحلیل اقتصادی، اقتصاد سیاسی بین المللی و روابط بین الملل پایه مفهومی و نظری ایده آل برای موضوع مورد تجزیه و تحلیل خواهند بود. به همین مناسبت در راستای تبیین موضوع پرسش هایی مطرح می گردد که دقت در واکاویی آنها می تواند ، تاثیر و تاثرپذیری را به صورت منطقی پاسخ دهد، پرسش اول این است که چگونه اقتصاد بر مسائل سیاسی تأثیر می گذارد؟ و پرسش دوم در راستای پرسش اول مطرح می گردد این است که سطح باز بودن و یکپارچگی در اقتصاد بین الملل چگونه بر سیاست های ملی ، منافع و تصمیمات بازیگران مختلف تأثیر می گذارد؟
پیوند میان بخش انرژی و مقررات سازمان جهانی تجارت تحلیلی حقوقی از واقعیات و چشم اندازی حقوقی از تحولات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۱۶
255 - 288
حوزههای تخصصی:
عدم حضور مهم ترین و تأثیرگذارترین صادرکنندگان نفت در مذاکرات دور اروگوئه، علی رغم اهمیت فراوان این مسأله، اساساً زمینه ای را فراهم آورد تا فرآورده های بخش انرژی از شمول کلی مقررات تجاری استثنا شوند؛ این در حالی است که اخیراً بحث عضویت برخی عمده ترین صادرکنندگان نفت در سازمان جهانی تجارت مانند عربستان و فرصت های پیش روی سایر تولیدکنندگان عمده مانند ایران، نه تنها زمینه تجدیدنظری جدی در مقررات بخش انرژی در کشورهای عضو و همچنین سازمان را فراهم آورده، دغدغه ای جدی در بازار انرژی برای تولیدکنندگان در مسیر رفع محدودیت های تجاری در این بخش و همچنین برای واردکنندگان جهت تبعیت از مقررات داخلی دارندگان این ذخایر را نیز فراهم آورده است. به علاوه عضویت توأمان برخی کشورها در سازمان های اقتصادی با اهدافی به ظاهر متعارض مانند اپک، علاوه بر ضرورت توجه به مسائل مذکور دغدغه تعارض تعهدات سازمانی اعضا را نیز به ذهن متبادر می سازد. این مقاله ضمن تأملی کوتاه در برخی مسائل مرتبط، ضرورت تأملی جدی در این خصوص در تکمیل فرایند الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت را یادآور می شود.
ابتکار جادۀ ابریشم و امنیت انرژی چین در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی هدف های ابتکار جاده ابریشم در حوزه انرژی در منطقه غرب آسیا هدف این نوشتار است. از این رو، پرسش این است که چین با ابتکار جاده ابریشم چه هدف هایی را در غرب آسیا دنبال می کند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که چین با تلاش برای اجرای ابتکار جاده ابریشم، به دنبال تأمین امنیت انرژی خود با قراردادها و سرمایه گذاری های بلندمدت با کشورهای غرب آسیا است. امنیت انرژی متضمن تداوم رشد اقتصادی و ارتقای موقعیت چین در نظام بین الملل است. بنابراین، اطمینان از اختلال نداشتن در تأمین انرژی، اصلی خدشه ناپذیر در پیگیری منافع ملی این کشور محسوب می شود. چین به عنوان یکی از مهم ترین کشورهای مصرف کننده انرژی جهان با سازوکارهای ابتکار جاده ابریشم، روش های متفاوتی مانند سرمایه گذاری های سنگین در اکتشاف و استخراج میدان های نفتی و گازی، تقویت زیرساخت های انرژی برای بهبود بهره وری و مشارکت گسترده در طرح های نفت وگاز کشورهای غرب آسیا را در پیش گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، چین در قالب کمربند جاده ابریشم با سرمایه گذاری و امضای قراردادهای بلندمدت انرژی در منطقه غرب آسیا، ضمن تقویت حضور و نفوذ فزاینده در منطقه، امنیت انرژی و توسعه اقتصادی خود را تضمین کرده است. روش پژوهش این نوشتار، روش کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و مفهوم امنیت انرژی است