مطالب مرتبط با کلیدواژه

ژئوپلیتیک انتقادی


۲۱.

تحلیل منافع متعارض ترکیه وروسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئو پلتیک انتقادی2022-2001(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک انتقادی قفقاز جنوبی منافع متعارض قدرت های منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۰
قفقاز جنوبی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیکی است که در طول دو دهه گذشته عرصه منافع متعارض قدرت های منطقه ای از جمله ترکیه و روسیه است. این تحقیق به دنبال تبیین منافع متعارض ترکیه و روسیه در قفقاز جنوبی از منظر ژئوپلتیک انتقادی است و این فرض را مطرح می کند که منافع متعارض دو کشور مذکور در قفقازجنوبی با فاصله گرفتن از ژئوپلیتیک سنتی، در قالب استعاره های قدرت، فضا و هویت قابل تبیین است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از نظریه ژئوپلیتیک انتقادی این موضوع را بررسی کرده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ذهنیت مقامات روسیه در قفقاز جنوبی بر مبنای تسلط بیش از دو قرن بر این منطقه، لزوم باقی ماندن در حوزه نفوذ مسکو، و لزوم دور نگه داشتن غرب از آن است. گفتمان سازی مقامات ترکیه در قفقاز جنوبی بر مبنای عمق استراتژیک، مسیر اتصال به اروپا و آسیای مرکزی و موازنه سازی است. بر اساس استعاره قدرت، روسیه و ترکیه قفقاز جنوبی را منطقه نفوذ ژئوپلیتیک خود می دانند. در استعاره فضا روسیه به وسیله حضور در سرزمین های اوراسیا که قفقاز نیز بخشی از آن است و ترکیه با نوعثمانی گرایی و ژئوپلیتیک تمدنی سعی می کنند فضای منطقه را به نفع خود مدیریت کنند. در استعاره هویت روسیه این منطقه را عرصه «هویت روسی» و حضور روس تباران می بیند. برای ترکیه نیز کنشگری بر مبنای اسلام گرایی میانه رو و عرفی گرایی اهمیت دارد.
۲۲.

روابط ایران و اتحادیه اوراسیا از منظر نظریه ژئوپلیتیک انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران اوراسیا ژئوپلیتیک انتقادی اتصال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۷
امروزه کشورها تلاش می کنند از طرق مختلف و با اتکا به روش های نوین ازجمله توجه به مزیت های رقابتی ای که از آن بهره مند هستند، مسائل منطقه ای خود را حل وفصل کنند. در این راستا، همگرایی منطقه ای به عنوان یک استراتژی مهم می تواند آن ها را علاوه بر دستیابی به بازارهای منطقه ای و جهانی در حل وفصل مسائل مبتلابه تجاری و اقتصادی یاری دهد. پس از شکل گیری همگرایی منطقه ای، گام بعدی کم رنگ کردن خطوط مرزی و تشکیل بلوک های تجاری با کشورهای هدف است که این امر زمینه ساز توسعه روابط تجاری و همگامی با فرایند جهانی شدن شده و موجب باز شدن اقتصاد کشورها می شود به نحوی که می توان از این مزیت در مراحل بعد نیز بهره برد. در همین راستا، به نظر می رسد تشکیل یک شبکه جهانی که در آن نقشه کریدورهای متصل، جایگزین نقشه های سنتی مرزهای ملی شده در دستورکار جهانی قرار گرفته است. این شبکه ها در حال ایجاد سیستم های پیچیده ای هستند که از مرزهای ملی فراتر می روند و روابط ژئوپلیتیکی را بازتعریف می کنند. به همین جهت، در این شکل نوین، از منطقه گرایی تنها برای تکمیل یا ادغام اقتصادهای محلی آن هم صرفا برای پیشبرد سیاست خارجی استفاده نمی شود، بلکه می توان آن را درراستای تقویت راه های ترانزیتی و اتصالی یا همان زنجیره انتقال منطقه ای کالا به عنوان یک هدف مهم به کار برد. به عبارت دیگر، کشورها با بهره برداری مطلوب از موقعیت مناسب ژئواستراتژیک خود می توانند با محوریتی که در اتصال راه های مبادلاتی و ترانزیت کالا ایجاد کرده اند علاوه بر توسعه روابط با کشورهای منطقه، از آن برای پیشبرد اهداف اقتصادی و نیز سیاسی و امنیتی خود استفاده بهینه کنند. در این راستا، مقاله پیش رو با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و پس از توصیف عناصر اصلی نظریه ژئوپلیتیک انتقادی و بررسی نقش آن در ارتباطات اقتصادی و همگرایی منطقه ای تلاش می کند به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه می توان از اتصال به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف اقتصادی در گسترده روابط ایران و اوراسیا استفاده کرد؟ مقاله حاضر در پاسخ به این سوال مهم معتقد است؛ موقعیت ویژه و کم نظیر جغرافیایی ایران ظرفیت و فرصت بسیار مناسبی را در اختیار این کشور قرار داده است تا بتواند با بهره مندی از موهبت قرارگیری در مسیر کریدورهای شمال- جنوب و شرق- غرب به عنوان شاهراه ژئوپلیتیکی منطقه ای و جهانی نقش مهمی در اتصال خاورمیانه، آسیا و اروپا داشته باشد و در پرتو محوریتی که در ترانزیت و اتصال کالا پیدا می کند، اقتصاد خود را نیز سروسامان ببخشد.