تبیین مضامین رهبری اخلاقی حسابرس با رویکرد رهبری کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی همه مؤسسات حسابرسی افزایش کارایی و اثربخشی است. نیروی انسانی شامل مجموعه ای از افراد با نیازهای بی شمار است. رهبری کوانتومی سبکی از رهبری بوده که اعتماد، امنیت، ارتباط پویا، یادگیری میان رهبران و اعضاء وجود دارد و از ارتباطات عمودی کاسته و به ارتباطات افقی افزوده می شود. در رویکرد کوانتومی مدیران (شرکای حسابرس) برای افزایش اثربخشی عملکرد، نیازمند رویکردی جدید نسبت به انسان، فرایندها و اشیاء هستند. رهبری کوانتومی دیدگاه رهبران را از بالا به پایین و از درون به بیرون سازمان منتقل می کند. همچنین در فرایندی از تعامل دوطرفه، رهبری اخلاقی با اعمال شخصی و برقراری روابط بین فردی، به دیگران الهام می بخشد، تا رفتارهای اخلاقی را به نمایش بگذارند. در این نوع رهبری ارزش های اخلاقی پذیرفته شده برای همه نظیر عدالت، انصاف، صداقت و درستی، محور تمرکز و توجه هستند. روش: پژوهش حاضر به لحاظ رویکرد از نوع کیفی و به صورت تحلیل مضمون، و به لحاظ هدف از نوع توسعه ای می باشد. جامعه آماری شامل مدیران موسسه های حسابرسی بوده و جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق مصاحبه با خبرگان حرفه حسابرسی ایران در سال 1403 انجام شده است . روش نمونه گیری در این مطالعه نمونه گیری مبتنی بر هدف بوده و به شیوه گلوله برفی انجام شده است. بنابراین ، در گام نخست یک نفر از مدیران موسسه های حسابرسی که فعالیت حرفه ای فعال داشته و از دانش و تجربه کافی در این خصوص برخوردار است، به عنوان مشارکت کننده اول انتخاب شد. سپس از نفر اول خواسته شد تا نفرات دیگری که واجد شرایط برای انجام مصاحبه هستند را برای مشارکت در پژوهش معرفی نماید. روند معرفی نفرات بعدی توسط مشارکت کنندگان و انجام مصاحبه تا زمان اشباع نظری به تعداد 15 نفر ادامه یافت . قضاوت ذهنی پژوهشگر مبنای رسیدن به اشباع نظری ، کفایت جمع آوری داده ها را نشان می دهد. در این مرحله از تحقیق، ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان بود. در این پژوهش از حداقل دو نفر برای انجام مصاحبه به صورت جداگانه، اما موازی با یکدیگر و مقایسه یافته های دو و یا چند پژوهشگر جهت بررسی پایایی استفاده شد و کلیه مراحل توسط دو نفر انجام گرفت. کدگذاری مجدد بخشی از داده های حاصل از مصاحبه ها توسط پژوهشگر دوم به این شرح بود: برای این کار حدود 20 درصد از مصاحبه ها (4 مصاحبه) در اختیار پژوهشگر دوم آشنا با روش تحقیق کیفی و آگاه از موضوع تحقیق قرار گرفت و درصد توافق کدگذاری محاسبه شد. این شاخص، توافق درون موضوعی بین دو کدگذار مختلف را نشان می دهد.