طراحی و تدوین الگوی یکپارچه موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش می کند موانع مشارکت سیاسی در ایران را با رویکرد فراترکیب شناسایی، دسته بندی و برای رفع آنها پیشنهاداتی ارائه نماید. روش پژوهش از نوع فراترکیب کیفی است که دربازه زمانی 1401-1383 به روش تعمدی غیر احتمالی با حجم نمونه 23 سند تحقیقی انجام شده است. این اسناد برحسب اعتبار و روایی تحقیق، کیفیت پژوهش، معیار علمی- پژوهشی بودن و ارتباط با موانع مشارکت سیاسی زنان انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد موانع اصلی مشارکت سیاسی زنان در ایران به شش دسته موانع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، روانی و جمعیتی تقسیم می شوند که موانع اجتماعی شامل فضای مردانه جامعه، تبعیض اجتماعی و جنسیتی شدن مشاغل؛ موانع فرهنگی مانند سنت و هنجار های فرهنگی، نظام آموزشی، الگوهای طایفه ای- مردسالاری؛ موانع سیاسی شامل انسداد سیاسی، باورهای سیاسی، سلطه سیاسی مردان، فرهنگ سیاسی پایین؛ موانع اقتصادی دربرگیرنده نابرابری اقتصادی، آنومی اقتصادی، وابستگی مالی و موانع روانی هم شامل خودباوری پایین، باورهای روانی، احساس آنومی روانی و جمعیتی شامل اقلیمی، مکانی، خانوادگی، فیزیولوژیکی است. مشارکت سیاسی زنان به عنوان بخش اعظمی از جمعیت کشورها موجب بهبود اوضاع تصمیم گیری، درک بهتر از زندگی سیاسی- اجتماعی، ایجاد ارزش ها و نگرش های جدید سیاسی، کاهش نابرابری های سیاسی و اجتماعی و در نهایت توسعه سیاسی و اجتماعی جامعه می شود.