حاشیه نشینی: تحلیل جامعه شناختی مسائل اجتماعی سیاست های مسکن و پدیده ی غیر رسمیت (بررسی نمونه ی میان آباد، اسلامشهر، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
209 - 231
هدف اصلی این مقاله تحلیل جامعه شناختی مسائل اجتماعی سیاست های مسکن و پدیده ی غیررسمیت است. پدیده ای که به صورت تدریجی و با گذشت زمان رخ می نماید، به گونه ای که سیاست های مسکن در دهه های گذشته که خود جزیی از نظام برنامه ریزی ملی کشور در قالب برنامه های توسعه ی 5 ساله و قوانین و طرح های منتج از آن ها بوده اند، به بخشی از مکانیسم بازتولیدکننده ی فرایندهای غیررسمی تبدیل شده اند. بر این اساس در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از شیوه های تحلیل کیفی و با بهره بردن از روش مطالعات اسنادی و مشاهده، چگونگی برآمدن پدیده ی مورد نظر را در بستر تحولات تجربه شده در تهران- اسلامشهر- میان آباد مورد واکاوی قرار دهیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که به واسطه ی چنین بستری، سیاست های مسکن، در قالب رژیم های شهری جدید مبتنی بر کاسب کارسالاری شهری و با حمایت نهادها و سازوکارهای دولتی و جهانی، خود ماهیتی غیررسمی پیدا کرده و بر گسترش حاشیه نشینی دامن زده اند. در حقیقت با عقب نشینی فزاینده ی دولت به عنوان رسمی ترین نهاد مداخله در حوزه ی سیاست گذاری مسکن، نهادهایی غیررسمی پا به میدان گذاشته اند که با ابتنای بر یک سازوکار از پیش موجود یعنی بازار، و سوق دادن آن در راستای اهداف و منافع خود، فرایند غیررسمی سازی را تشدید و بر گستره ی حاشیه نشینی افزوده اند. در این وضعیت، سیاست های مسکن، خود ماهیتی غیررسمی ساز یافته و تبدیل به سازوکاری برای بازتولید غیررسمیت و حاشیه نشینی در میان آباد اسلامشهر شده اند.