مطالب مرتبط با کلیدواژه

توالی فضایی


۱.

بررسی تجربه فرد از فضای جغرافیایی بازار کفاش های تهران بر اساس توالی فضایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بازار بازار سنتی توالی فضایی تجربیات فرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
بازارها به عنوان کانون های اولیه بشری جهت اجتماعات انسانی و مکانی برای مبادله کالاها بوده است. افراد در بازارها با علایق و خواسته های مختلف گرد هم می آیند و میزان موفقیت این فضاها با میزان استفاده و حضور آن ها متناسب است. ساختار بازارهای سنتی ایرانی و اجزاء و اندام های آن دارای هویتی مستقل و دارای پیوندی معنادار باهم و همچنین بستری برای بروز ابراز همبستگی، وحدت، احساسات فردی و جمعی در اختیار افراد قرار می دهد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ابعاد و مولفه¬های تأثیرگذار بر تجربه فرد از فضای جغرافیایی بازار کفاش های تهران بر اساس توالی(تداوم) فضایی می باشد. این پژوهش از نوع ترکیبی کاربردی- توسعه¬ای است. که با روش بررسی اسنادی، گردآوری اطلاعات به صورت میدانی، تهیه فیلم و صداها از محیط بازار، نقشه نگاری و مشاهده غیر مداخله ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته و تدقیق مطالب به صورت پرسشنامه (298 نفر پاسخ دهنده) و با استفاده از GPS بر روی تلفن همراه در طول مسیر بازار کفاش ها جهت مطالعه رفتاری افراد می پردازد. تا مشخص شود چه پارامترهایی براساس توالی فضایی در فضای بازار موجب ایجاد تجربیات متفاوت در افراد می گردد. نقاط مشترکی که میان افراد دارای مکث بیشتر بود به عنوان ایستگاه های اصلی در نقشه ثبت گردید.نتایج پژوهش نشان می دهد؛ حواس پنج گانه تحت تاثیر ادراکات حسی و محرکه های محیطی قرار دارد که بعضی از آنان ماندگاری بیشتر و رابطه آن ها با توالی فضایی رابطه ای مستقیم تر دارند که موجب ایجاد یک تجربه اثر بخش در فرد می گردد.
۲.

بازنگری جای فضا در فلسفۀ دیرند برگسن و دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیرند توالی فضایی همبودی فضایی سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۶
دیرند در فلسفه برگسن به نحوی مفهوم سازی شده است که گویا مفهومی غیرفضایی و بدون فضا قابل تصور است و در فلسفه دلوز به نحوی کاملاً مستقل از فضا و به مثابه علت تمام تفاوت یابی و کثرت کیفی خود مفهوم سازی می شود، گویی که فضا فاقد اثر علی بر فرایند تفاوت یابی کیفی دیرند است. این شیوه مفهوم سازی باعث می شود که فضا دارای موقعیت فرعی در فلسفه دیرند برگسن و دلوز باشد و از سوی دیگر، دیرند در چارچوب رویکرد اتمی، فردگرایانه و فارغ از مناسبات اجتماعی و قدرت مطرح شود. هدف مقاله حاضر این بود که با قراردادن برگسن علیه دلوز و دلوز علیه برگسن، دیرند را با اتکاء به دیدگاه دلوز به مثابه یک همبودیِ فضایی مطرح کند تا از این طریق، ابعاد فضایی دیرند برجسته شود و از سوی دیگر، با اتکاء به دیدگاه برگسن، علت تفاوت یابی دیرند را نه آن گونه که دلوز مدعی است تماماً درونی، بلکه بخشی از آن را بیرونی و در فضا قرار بدهد. این استراتژی موجب می شود تا در گام اول جای فضا در فلسفه دیرند با تأکید بر فضا به مثابه علت تفاوت یابی دیرند برجسته شود و درگام دوم دیرند از حوزه خصوصی وارد حوزه عمومی، سیاست و برساخت گرایی اجتماعی شود.