مطالب مرتبط با کلیدواژه

اعتباریت ماهیت


۲۱.

مداقه ای در مبنای اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۵۷
ملاصدرا در مسئله اصالت وجود با نفی قسم مفهومی وجود، وجود لابشرط مقسمی را دارای وحدت مصداقی و تکثر فردی می داند. حقیقت وجود دارای وحدت جمعی و انبساطی است و لذا مبنای اصالت وجود و موضوع فلسفه قرار می گیرد. در نگاه ادق، وجود لابشرط مقسمی علاوه بر افراد خارجی خود، مقسم تقسیمات مفاهیم ذهنی و حتی عدمی و هر آنچه که بهره ای از وجود داشتن دارد، نیز می گردد. ملاصدرا در بحث اعتباریت ماهیت، دو نگرش متفاوت به نحوه وجود ماهیت بشرط شیء دارد. حاصل این بحث، تفکیک اصالت وجود به دو معناست؛ در معنای اول، اصل حقایق خارجی و آنچه عالم خارج را پر کرده، وجود لابشرط مقسمی است و ماهیت یا همان حدود و قیود حقیقت لابشرطیِ وجود به تبع متحقق می گردد. در نگرش دوم و نهایی، صدرا با نفی هر گونه تمایز خارجی وجود و ماهیت، اعتباریت ماهیت را به معنای ذهنیت صرف آن لحاظ کرده و وجود ماهیت را تابعی از وجود نفس و اذهان انسانی و اعتبارات آن می داند.
۲۲.

نحوه اِسناد وجود به ماهیت در اندیشه علامه حسن زاده آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۱۵۱
تبحّر علامه حسن زاده آملی در حل مناقشات علمی و تجمیع نظرات مکاتب علمی در مسیر نیل به حقیقت، می تواند کمک بسزایی در فهم و تفسیر صحیح از اصالت وجود و معنای اعتباریّت ماهیت و امتداد آن در عصر حاضر داشته باشد. نوشته حاضر با واکاوی آثار علامه به روشی توصیفی تحلیلی، علاوه بر تنظیم مقدمات مهم در فهم معنای اعتباریت و اِسناد وجود به ماهیت، دو جمع را برای معنای موجود بودن و موجود نبودن ماهیت قابل طرح می داند: در جمع اول، اسناد موجودیت به ماهیت به واسطه در عروض و حکم به نبودن به سبب صحت سلب از آن است؛ در جمع دوم، ماهیت به حسب وجود رابطی یا همان ربطی معدوم و به حسب وجود رابط، یعنی مفاد کان ناقصه، موجود است. در پایان نیز در ضمنِ دو نکته اساسی، به توضیح وجود مجازی ماهیت یا همان حکم عرفانی آن، از دیدگاه استاد حسن زاده آملی پرداخته شده است.
۲۳.

ماهیت؛ حکایت از وجدان یا فقدان؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت اعتباریت ماهیت حکایت ماهیت حد وجود نفادِ وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۹
اصالت وجود و اعتباریت ماهیت این گمان را به بار می آورد که ماهیت از حدّ و عدم وجود انتزاع شده و از آن حکایت می کند. بررسی این دیدگاه و نقد آن را می باید در دو مقام پی گرفت: (1) معدومیت ماهیت؛ بنابر تقریری که از اصالت وجود و اعتباریت ماهیت به دست می آید ماهیت معدوم است. (2) منشأ انتزاع ماهیت؛ اگر واقعیت اشیا به هستی آن هاست، ماهیت چگونه از آن به دست آمده و بر آن دلالت می کند؟ بررسی دو مقام مذکور هم انگاره نفادیتِ ماهیت و حکایت آن از فقدان را کنار خواهد زد و هم نحوه انتزاع ماهیت از واقعیت و چگونگی دلالت آن بر واقعیت را آشکار خواهد ساخت. جستار کنونی سخن را با تفسیر دقیق اعتباریت ماهیت آغاز می کند و معنای عدمیت ماهیت را برپایه آن شرح و بسط می دهد. آنگاه دو دیدگاه مشهور درخصوصِ منشأ انتزاع ماهیت را بر می رسد و دلایل هر دو دیدگاه را طرح و ارزیابی می کند و، در پایان، به این پرسش پاسخ می دهد که ماهیت در نشان دادن واقعیت به چه نحو مأخوذ است، لابشرط یا بشرط لا؟ با بررسی دقیق آشکار خواهد شد که، اولاً، ماهیت حکایت از وجدان و مقدار دارایی اشیا دارد و، ثانیاً، در این حکایت بشرط لا مأخوذ است.