مطالب مرتبط با کلیدواژه

تجربه های نزدیک مرگ


۱.

تجربه های نزدیک مرگ به عنوانِ بحرانی در پارادایم علوم زیست-پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۶
تجربه های نزدیک مرگ حکایت اشخاصی است که، در آستانه مرگ بالینی، با تلاش کادر درمان یا عواملی دیگر به زندگی بازگشته اند و، پس از بازگشت، گزارش هایی حیرت انگیز از وضعیت نزدیک مرگ روایت می کنند. این تجربه ها اغلب با مشخصه هایی در اقصی نقاط جهان گزارش شده است که، براساسِ بررسی های آماری پژوهشگران، دارای مؤلفه هایی با هسته مشترک است و، به دلیلِ وجود هسته مشترک و فراگیر بودن تجربه ها، به عنوانِ مقوله مهم تجربی در پارادایم زیست-پزشکی حاضر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بااین حال و به رغمِ توجه جامعه پزشکی به این تجربه ها، این سؤال همچنان مورد بحث است که آیا پارادایم حاضر تبیین موفقی از علت پدیدارشدنِ این تجربه ها ارائه می دهد؟ اگر پارادایم حاضر در تبیین موفقِ این تجربه ها ناکام باشد، آیا می توانیم این تجربه ها را اعوجاج پارادایم علوم زیست-پزشکی بدانیم؟ در این پژوهش برآنیم تا موضوع تجربه های نزدیک مرگ را به عنوانِ یک نمونه موردی در ساختار پارادایم زیست-پزشکی و باتوجه به تفسیر انقلاب های علمی تامس کوهن ارزیابی کنیم.  نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که موضوع تجربه های نزدیک مرگ در ساختار پارادایم زیست-پزشکی به اعوجاجی مقاوم  تبدیل شده و پارادایم حاضر در مواجهه با این تجربه ها در دوران فوقِ عادی به سر می بَرد. زیرا به رغمِ فرضیات گوناگونی که در 48 سال گذشته و پس از انتشار کتاب ریموند مودی در تبیین این تجربه ها مطرح شده است، هیچ فرضیه ای تاکنون پدیده منسجم تجربه کنندگان را با تمام ملزومات آن توضیح نداده است. علاوه براین، تکثر مفصل بندی ها و منطق های بدیعی که به منظورِ حل معمای تجربه کنندگان مطرح شده است نشان می دهد که پارادایم حاضر در ارائه الگوی حل به دانشمندانی که بر موضوع تجربه های نزدیک مرگ متمرکز شده اند دچار ابهام شده و هرچند هنوز پارادایمی وجود دارد، اما هیچ اتفاق نظری درباره چیستی آن در میان آزمایش ها و نظریه پردازی پژوهشگران مشاهده نمی شود. 
۲.

تبیین فلسفی دلالت تجربه های نزدیک مرگ بر تجرّد نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه های نزدیک مرگ تجرد نفس ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۷
هدف این مقاله تبیین دلالت «تجربه های نزدیک به مرگ» بر تجرّد نفس است. پس از تعریف تجربه های مذکور، تبیین مولفه های آن و پاسخ به اشکالات وارده، چنین استدلال شده است که این تجربه ها دلالت آشکاری بر تجرّد نفس (ذهن) دارند. ایدئولوژی هایی نظیر فیزیکالیسم، طبیعت گرایی و علم باوری که هیچ مبنایی علمی و فلسفی ندارند دلیل انکار تجربه های مذکور توسط طبیعت گرایان و انتساب آنها به توهم و تغییرات شیمیایی مغز است. اما داشتن ادراکاتی بسیار واضح هنگام ناهشیاری و یا مرگ بالینی که فرد فاقد ادراکات است چه توجیه علمی دارد؟! لذا اگر در تفسیر تجربه های مذکور پیش فرض ها و پیش داوری های ذهنی کنار گذاشته شود، به نظر می رسد پذیرش بعد مجردی برای انسان چندان مشکل نیست. همچنین تجربه های نزدیک مرگ چالشی جدی در باب نظریه های فیزیکالیستی در باب «آگاهی» است که در فلسفه ذهن باید جدی گرفته شود.