مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیره معصومان علیهم السلام


۱.

کاربست الگوی پسکاوی تجارب زیست مؤمنانه (مطالعه موردی: بررسی آتش به اختیار در سیره معصومان علیهم السلام)

کلیدواژه‌ها: آتش به اختیار آیت الله العظمی خامنه ای سیره معصومان علیهم السلام الگوی پسکاوی تجارب زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۹۲
الگوی «پسکاوی تجارب زیست مؤمنانه» روشی پیشنهادی برای مطالعه در حوزه علوم انسانی اسلامی با بهره گیری از تجارب زیسته مؤمنان و با لحاظ تأثیرپذیری آنان از معارف دینی در فهم پدیده ها و عملکردهای زندگی است. در این الگو نخست فهم ها یا عملکردهای مؤمنانه شناسایی و سپس به مثابه فرضیه ای ملهم از دین، به دین عرضه و ارزیابی می شود تا در نهایت از این طریق به دانش های جدید و مطابق شرایط جدید و البته مورد تأیید دین برسیم. در این تحقیق با روش تحلیلی توصیفی به دنبال کاربست و نشان دادن نحوه استفاده از این روش برای تحقیق در حوزه علوم انسانی اسلامی و نشان دادن ظرفیت های آن هستیم که مطالعه موردی این روش، بر ایده «آتش به اختیار» انجام شده است؛ ایده ای که از سوی مقام معظم رهبری مطرح گردید. «آتش به اختیار» نمونه بارز تجارب زیست مؤمنانه است که ظرفیت بازخوانی در قالب الگوی پسکاوی برای تولید علم و نظریه دینی را دارد. براین اساس ، دیدگاه «آتش به اختیار» پس از شناسایی دقیق به عنوان فرضیه، به یکی از منابع مهم دینی، یعنی سیره عرضه و ارزیابی گردید. مطابق نمونه های یافت شده از سیره، دیدگاه «آتش به اختیار » در کلیت خود با سیره قابل تأیید است و انجام عمل آتش به اختیار در برخی شرایط اجتماعی مجاز و در هنگام عمل به آن نیز رعایت برخی شروط لازم است.
۲.

بررسی سندی و متنی حدیث سهل خراسانی درباره یاری امام (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام صادق (ع) حدیث خراسانی شیعه تنوری حجیت عقل سیره معصومان علیهم السلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۲۴
حدیث خراسانی یا «شیعه تنوری» از جمله روایات مشهوری است که در متون روایی و تاریخی از معجزات امام صادق (ع) به شمار آمده است. شاید شهرت این روایت موجب گردیده که تا کنون سنجش و ارزیابی مشخصی درباره صحت سندی و متنی آن انجام نشود. با توجه به ضرورت شناخت دامنه اطاعت از معصوم (ع) و با توجه به مغایرت مفاد حدیث با سیره عملی معصومین (ع) که همواره از پیروانشان اطاعتی همراه با تعقل و خردورزی خواسته اند، این پرسش مطرح است که در راستای حل تعارض ظاهری روایت مزبور با سایر روایات چه باید کرد و به چه میزان می توان بر سند و متن این حدیث تکیه نمود؟ بر این اساس پژوهش پیشِ رو به اعتبارسنجی سندی و دلالی این حدیث پرداخته و ضمن واکاوی سلسله سند روایت و تحلیل وثاقت رجال آن در کتب رجالی و حدیثی، به بررسی قرائن درون متنی حدیث توجه نموده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که روایت خراسانی از یک سو فاقد اعتبار سندی بوده، و وثاقت مخبری آن محرز نیست و از دیگرسو با توجه به تعارض محتوای روایت با آیات قرآن، سیره معصومان (علیهم السلام) و مسلمات عقلی، از نظر دلالی نیز مخدوش است. شباهت مضمون حدیث با روایات غالیان، مبهم بودن شخصیت های یاد شده در حدیث و وجود حشو و اضافات غیر لازم در متن حدیث نیز ضعف روایت را تأیید می نماید.