طراحی استراتژی پیاده سازی متوازن تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیرۀ تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
70 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف: زنجیره های تأمین بیش از پیش به فناوری اطلاعات و به روزرسانی اطلاعات بی درنگ در شبکه ها وابسته هستند. فناوری های نوظهور چهارمین انقلاب صنعتی را شکل داده اند و در این میان، زنجیره تأمین هوشمند، جزء ضروری آن محسوب می شود. تکنولوژی هوشمند فناوری با ترکیبی منحصربه فرد از ویژگی های هوشمند، برای تبدیل عملکردهای زنجیره تأمین از منشأ تا ارتقای عملکرد، پتانسیل بسیار زیادی دارد. این ترکیب با مفاهیم بسیاری مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، واقعیت توسعه یافته، بلاکچین و... بیان می شود و از طریق نظارت بر تجهیزات زنجیره تأمین، به عملکرد زنجیره تأمین کمک می کند.
روش: این پژوهش با هدف طراحی استراتژی پیاده سازی متوازن تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیره تأمین، به شیوه توصیفی اجرا شده است. در راستای این هدف و تعیین استراتژی، برای جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر، از طریق روش نمونه گیری هدفمند و معیارمحور خبرگانی انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته ای انجام شد. خبرگان مشارکت کننده دارای تحصیلات دانشگاهی در حوزه های مدیریت بازرگانی در گرایش های مختلف بازاریابی، استراتژیک و تجارت الکترونیک بودند. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. تعداد شرکت کنندگان در بخش کیفی، پس از رسیدن به اشباع نظری، ۱۱ نفر بود. بعد از تحلیل داده ها با کمک تحلیل سوات، عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی زنجیره بررسی شد. بر اساس نتایج کیفی، برای رتبه بندی و تعیین میزان اثرهای هر یک از عوامل، از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد.
یافته ها: مفاهیم به دست آمده، بر اساس ماتریس سوات (فرصت، قوت، ضعف و تهدید)، در قالب ۴ معیار محوری و ۲۸ زیرمعیار ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و دسته بندی ﺷﺪند. نتایج تحقیق نشان داد که در بین مضامین فرصت، همگام سازی مدیریت جریان های مادی، مالی و اطلاعاتی با وزن 517/0 در رده نخست اهمیت قرار دارد. در بین مضامین قوت، اولوی ت با تضمین شفافیت در تعامل شرکت کنندگان زنجیره تأمین با وزن 80/0 است. در بین مضامین ضعف، افزایش هزینه، به دلیل راه اندازی تکنولوژی هوشمند با وزن 557/0 در اولویت قرار گرفت. در بین مضامین تهدید، عدم وجود استاندارد جهانی برای تضمین امنیت زنجیره تأمین با وزن 460/0 در اولویت قرار گرفت. بدین صورت فرایند ایده گیری و تعیین مجموعه کلی راهبردها برای مدیریت، توسعه و بهبود تکنولوژی هوشمند در مدیریت زنجیره تأمین مشخص شدند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در طول مطالعه، پتانسیل بالای تکنولوژی های هوشمند را برای بهینه سازی مدیریت زنجیره تأمین تأیید می کند. اجرای یک رویکرد سیستماتیک، امکان ارزیابی چشم انداز (مزایا و مشکلات) و اجرای آن را در یک مجموعه فراهم می کند. توسعه راهبردهای جایگزین نتیجه اجرای یک رویکرد سیستماتیک برای انجام مطالعات جامع عوامل خارجی و داخلی و روابط بین آن ها، در ارزیابی فرصت ها و تهدیدهای بالقوه است. این مقاله با نشان دادن اینکه چگونه تکنولوژی های هوشمند مدیریت زنجیره تأمین را بهبود می بخشد، به طور برجسته ادبیات کنونی بازاریابی را غنی می کند، موضوعی که در مطالعات قبلی نادیده گرفته شده است.