مطالب مرتبط با کلیدواژه

نمایش نامه


۲۱.

بررسی تاریخی زبان و ترجمه در تئاترهای مشهد: از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئاتر مشهد زبان تاریخ ترجمه نمایش نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
اجراهای نمایشی از قبیل مرثیه خوانی، تعزیه یا روحوضی همیشه بخشی از جامعه ایران بوده است و پیشینه ای طولانی دارد؛ امّا تئاتر به مثابه پدیده ای فرهنگی و مدرن از اواخر دوره قاجار به جامعه ایران معرّفی شد. محتوای نمایش، نحوه اجرا یا بازیگری و زبانِ انتقالِ مفاهیم سه عنصر مهم در تئاتر هستند. مطالعات تاریخی و مطالعات ترجمه تاکنون به جنبه های مختلف ترجمه تئاتر پرداخته اند؛ امّا به نقش زبان و ترجمه در تئاتر در مشهد به ویژه از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی توجّهی نشده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که زبان و ترجمه به مثابه دو عنصر اصلی تئاتر در مشهد طی حدود 80 سال از اوّلین اجراها در اواخر دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه تحوّلاتی را پشت سر گذاشته است و بیشتر تئاترهای مشهد با چه زبانی ارائه شده اند و ترجمه چه نقش و جایگاهی داشته است؟ ابتدا با روش کتابخانه ای، منابع اوّلیه، از جمله تمام روزنامه های مشهد از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، نظیر آفتاب شرق، آزادی، بهار، چمن، خراسان، صدای خراسان، نوای خراسان و غیره، مورد بررسی قرار گرفت و همه مطالب مربوط به تئاتر استخراج شد. سپس از پژوهش ها و منابع ثانویه بهره گرفته شد و نتایج مربوط به زبان و ترجمه به شکلی توصیفی‑ تحلیلی ارائه گردید. نتایج پژوهش تأکید بر آن دارد که اوّلین تئاترهای مشهد به زبان ترکی اجرا شدند. سپس ترجمه ترکی به فارسی جای آن را گرفت. در دوره پهلوی اوّل، ترجمه آثار روسی در ایران رونق داشت و پس از شهریور 1320، ترجمه آثار شاخص ترکی، انگلیسی و فرانسه نیز به این جریان اضافه شد. در اواسط دوره پهلوی، شیوه تلخیص جای ترجمه را گرفت و سطح ترجمه در تماشاخانه های مشهد تنزل پیدا کرد. در دهه 1340، با ظهور گروه های تئاتری جدید در مشهد، زبان فارسی زبان غالب این هنر در مشهد شد.
۲۲.

دیالوگ به مثابه زبان نمایش (بررسی کارکردهای هنری و خلاقانه دیالوگ در نمایش نامه های بهرام بیضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیضایی نمایش نامه دیالوگ تیپ سازی خلق موقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۳
بهرام بیضایی از جمله نمایش نامه نویسانی است که از طریق عنصر گفت وگو دنیای معاصر را به زیباترین صورت ممکن تصویر کرده است؛ مُدرنیزه بودن، پیشرفت، تکنولوژی، صنعت و در نهایت دنیای مُضحک و مسخره ای که برای آدم های جامعه ساخته اند. بیضایی با هنرمندی تمام کلمات و اصطلاحات گفت وگو را به گونه ای در کنار یکدیگر قرار داده است که به راحتی می توان تنش و آسیب پذیری شخصیت ها را در موقعیت های خاص، ارزیابی کرد. تکنیک متفاوتی که بیضایی را از دیگر نمایش نامه نویسان متمایز می سازد، این است که او از شخصیت های نمایش به عنوان راویان اثر استفاده می کند و این کار را با گفت وگوی میان شخصیت ها، حدیث نفس و تک گوییِ نمایشی شخصیت های داستان پیش می برد. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا، کارکردهای هنری عنصر دیالوگ در نمایش نامه-های بیضایی بررسی و تحلیل شده است. این نویسنده از طریق افشای کاراکترها، تیپ سازی سمبولیک و خلق موقعیت های جدید در نمایش نامه های خود، کارکردهای دیگرگونه به عنصر گفت وگو بخشیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خلاقیّتی که بیضایی در روایت برخی نمایش نامه هایش به کار برده است، در طراحی پیرنگ و طرح داستانی است که نقطه اوج نمایش را در ابتدای داستان قرار می دهد و این مهم را از طریق گفت وگو و کلام شخصیت-های داستان، انجام می دهد. به عبارت دیگر، بیضایی برای گریز از تکرار در روایت به عنصر گفت وگو متوسّل گردیده است تا بسیاری از ویژگی های اعتقادی و درون مایه های نمایش نامه را در فضایی متفاوت تر به تصویر بکشد.
۲۳.

نشانه ها و آهوی بی نشانی: نابرابرنهادگی و سرگشتگی نام ها و نشانه ها در دو ترجمه ی فارسی از نمایش نامه ی «سالومه» آسکِر وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نمایش نامه نمایش بافت ادبی ترجمه نشانه نام نشانه شناسی دست کاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۷۶
مقاله پیش روی، پژوهشی است کارسنجانه که از دیدگاهی نشانه شناختی و با هدف بررسی کاستی های ترجمه گرا، چیستی و چگونگی الگوی دست کاری های نشانه شناختی را در دو برگردان فارسی از نمایش نامه «سالومه»، نوشته آسکر وایلد، با ترجمه عبدالله کوثری (۱۳۸۵) و ابوالحسن تهامی (۸-۱۳۹۶) مورد بررسی قرار داده است. در این راستا، پرسش کانونی پیش نهاده در این پژوهش بررسیِ چیستی و چگونگیِ دست کاری های نشانه شناختی در دو ترجمه فارسی یادشده با نگاه ویژه به چیستی شناسی برخی نام های ویژه و واژگان کلیدی است. از این روی، روش شناسی به کاررفته در این پژوهش برپایه خوانشی کارسنجانه از دو ترجمه یادشده، خود بر بنیاد و در هم سنجی با بافت ویراست انگلیسی نمایش نامه «سالومه» انجام گرفته است. بر این بنیاد، نخستین و روشن ترین دست آورد پژوهشی در بررسی پیش روی، به گواهِ نمونه های درکاویده از دو ترجمه مورد بررسی، بر رویکرد دو مترجم به بومی سازی و برون گذاری نام های ویژه و نمادها و نشانه های واژگانی کلیدی و پیرو آن بیگانگی زدایی از بافت بُن کار در ترجمه پرتو افکنده است. یک یافته پژوهشی ارزنده دیگر این بررسی این نکته را برجسته می نماید که دست کاری های انجام گرفته در ساختار نشانه شناسی واژه ها و واژه شناسی نام های ویژه این کار ادبی نمایشی، افزون بر دگرشدگی بن مایه های نمایشی بافتاری کلیدی، گسستگی میان بافت ترجمه فارسی و فرابافت فرهنگی زبانی کار را در پی داشته است.