۳.
کلیدواژهها:
ادبیات تطبیقی فارسی و عربی نظریه دریافت حافظ شیرازی الشواربی زلیخه
ادبیات تطبیقی از گرایش های جذّاب و بسیار با ارزش و مفیدِ عرصه نقد ادبی است و چون شیوه های پژوهش در ادبیات تطبیقی مختلف و متعدّد است؛ به گونه ای که هر پژوهشگر بر اساس شیوه پژوهشِ خویش، مکتب یا منهجِ مناسب را برمی گزیند. با پیدایش نظریه دریافت در سال 1989م ، به نقش خواننده توجه بیشتری شد و منهجِ تلقی یا دریافت محوری، رسمیت یافت. از موضوعات پژوهشی در عرصه نظریه دریافت، برداشت صاحبانِ فن و ادیبانِ عربی زبان از شعر فارسی است. در این زمینه، حافظ شیرازی توجه ادیبان و پژوهشگران عرصه ادبیات در زبان های دیگر را جلب کرده است و ادیبان عربی زبان در برداشت از شعر حافظ، سهم بسزایی دارند. ابراهیم امین الشواربی و علی عباس زلیخه از ادیبانی هستند که به شعر حافظ توجه ویژه ای داشته و برداشت خویش را به صورتِ شعر و نثر عرضه داشته اند. در این پژوهش دریافت دو ادیب از غزل 175 حافظ (بر اساس نسخه غنی قزوینی) عرضه شده و مورد بررسی و تحلیل و مقایسه قرار گرفته و در نهایت برداشت نگارنده نگارش می شود. بطور عموم می توان گفت، دریافتِ الشواربی از ابیات غزل حافظ، جامع تر از دریافتِ زلیخه است؛ ولی از نظر عاطفی و احساسات، دریافتِ زلیخه برتر از دریافتِ الشواربی است