ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: عبدالله-دوامی حذف فیلترها
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

الگوی برش شعر در ردیف آوازی عبدالله دوامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برش شعر عبدالله دوامی آواز وزن توازی ملودیک شعر عامیانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
در مطالعات مربوط به پیوند شعر و موسیقی، به موضوع برش شعر در موسیقی آوازی ایران چندان توجه نشده است. مقاله حاضر، درپی معرفی شیوه و الگوی برش شعر در ردیف آوازی عبدالله دوامی است. روش گردآوری داده های این مقاله کتابخانه ای و روش پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر دیدگاه امید طبیب زاده درباره وزن شعر عامیانه است. می توان گفت عبدالله دوامی در برش اشعار، بیش از همه تابع شیوه خوانش عامیانه آنهاست. خوانش عامیانه شعرهای عروضی یا کلاسیک فارسی، موجب می شود تا وزن شعر عامیانه بر این اشعار تحمیل، و تعیین جایگاه های برش شعر نیز همسو با این وزن انجام شود. این شیوه برش، بیش از آنکه در گرو معنای شعر باشد، تابع وزن تکیه ای-هجاییِ شعر به منزله یک ویژگیِ صوری است. این الگو به سادگی می تواند تمامی برش های نامعمولی را توجیه کند که بی توجه به معنای شعر، گاه یک واژه یا عبارت را به یک یا چند بخش کاملاً بی معنا تقسیم می کنند. نقش این الگو را در برخی توازی ها و تکرارهای خاص ملودیک در ردیف آوازی دوامی نیز می توان دید؛ چنان که توازی های ملودیک در ردیف دوامی، میان پاره هایی شکل می گیرند که حاصل برش بر مبنای خوانش عامیانه شعرند. به نظر می رسد این الگو می تواند رویکردی جدید در برابر رویکردهای معنامحورِ کنونی در حوزه پیوند شعر و موسیقی محسوب شود.
۲.

بررسی پیوند آواشناسی و معناشناسی در موسیقی آوازی بر مبنای مقایسه ی آوازهای دشتی و ماهور ردیف آوازی عبدالله دوامی: رویکردی زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آواز دشتی آواز ماهور کشش وزن هجا معنای شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۲۴۲
این مقاله به بررسی رابطه ی عناصر آوایی و معنا در موسیقی آوازی از منظری زبان شناختی، بر مبنای مقایسه ی دو نمونه آواز دشتی و ماهور برگرفته از ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی پرداخته است. هدف از این پژوهش تشخیص عناصر آوایی (تولیدی) تأثیرگذار و چگونگی استفاده از آن ها در زنجیره ی آوایی آوازها باهدف انتقال هرچه بهتر حس هر آواز و مضامین اشعار استفاده شده در ساختمان گوشه هاست. در اینجا مشخصه های آوایی تولیدی مانند زیروبمی، کشش، وزن و عناصری مانند سکوت و نوع هجا را در هر آواز مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج نشان داد که ساختمان آوایی گوشه ها، همانند ساختمان آوایی جمله ها در زبان، از الگوهایی ثابت و از پیش تعیین شده تبعیت می کنند و رخداد عناصر آوایی، با کیفیتی خاص و در جایگاه های تعیین شده در ساختار ملودیک گوشه، باعث انتقال و برانگیختن حس و معنای خاص در شنونده و تقویت مضامین شعری می شوند؛ به طوری که آواز دشتی در مقایسه با آواز ماهور با استفاده ی بیشتر از زیروبمی افتان، حفظ روند زیروبمی در گستره ی هجا، استفاده چشمگیرتر از عنصر سکوت و تمایل به استفاده از سکوت های طولانی تر، بهره بردن فراوان از کشش واکه ای، سرعت پایین تر ملودی گوشه ها و درنتیجه وزن و ریتم کندتر گوشه ها حس اندوه را به شنونده القاء می کند.
۳.

واکاوی امکانات بالقوّه و بالفعلِ هم آمیزی مُدال برای گسترش کارگان موسیقی کلاسیک ایرانی؛ مطالعهٔ موردی «داد و بیداد» و دستگاه شور به همراه متعلّقات آن از روایت عبدالله دوامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موسیقی دستگاهی ردیف دستگاهی داد و بیداد زیرکش سلمک هم آمیزی مُدال موسیقی کلاسیک ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۳۹
یکی از امکانات بالقوّهٔ موجود در کارگان، هم آمیزی دو موجودیّت مُدال و حصول یک موجودیّت مُدال مستقل از آن ها است. یکی از نمونه های شاخص این امکان، «مقام داد و بیداد»، ابداع حسین علیزاده است. این مورد که در ادبیات موسیقی شناسی از نمونه های شاخص خلّاقیت در موسیقی کلاسیک ایران محسوب می شود، با استفاده از هم آمیزی امکانات مُدال دو موجودیّت مُدال «داد» از دستگاه ماهور و «بیداد» از دستگاه همایون پدید آمده است. بررسی لایه های زیرین و نهان ردیف نشان می دهد که امکان مذکور به صورت کاملاً سنّتی در بطن ردیف نیز به کار رفته است. مقالهٔ حاضر با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و تطبیقی در راستای تلاش برای گسترش کارگان، با مطالعهٔ دو گروه نمونهٔ مطالعاتی امکان و چگونگی حصول موجودیّت های مُدال جدیدی را از طریق هم آمیزی های مُدال، استخراج و معرّفی کرده است. اطّلاعات لازم از طریق بررسی آثار صوتی و مکتوب، مطالعات کتابخانه ای و همچنین تجربیات عملی نگارنده گردآوری شده اند. این پژوهش نشان می دهد هم آمیزی فضا های مُدال فرایندی متمایز از «مُدگردی» یا «مرکّب نوازی/خوانی» در موسیقی کلاسیک ایرانی است. در چنین فرایندی موجودیّت های مُدال فرضی «الف» و «ب»، فضایی را به وجود می آورند که بسته به توانایی و ذوق خالق آن، از لحاظ موسیقایی معادل «اب»، «با» یا حتّی عنوان مستقل «ج» خواهد بود.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان