سنجش ویژگیهای روابط اقتصادی ایران و امریکاهمواره در هاله غبارآلودی از تنشهای سیاسی صورت گرفته است. از همان واپسین سالهای عصر قاجاریه که زمزمه های کشاندن پای مردم ینگه دنیا به عرصه های توسعه و ترقی ایران گه گاه به گوش می رسید تا هم اکنون که بحث رابطه با امریکا از زاویه ها و با سلیقه های مختلف طرح می شود، این موضوع در چنبره اوهام و خیالات و شعارزدگی ها و احساسات مثبت و منفی محصور مانده است. به ویژه تلاش های آکادمیک و منسجم چندانی درخصوص تشریح علمی منافع یا مضر ات اقتصادی رابطه با امریکاصورت نگرفته است.حتی در صورت مهیا شدن شرایط عادلانه در مذاکره با لحاظ تامین منافع ملی ایران، جبران خسارتهای گذشته، احترام متقابل و سایر پارامترهای اساسی و غیرقابل اغماض در یک مذاکره مثبت و منصفانه، باز هم این فرضیه که رابطه با امریکاموجب رشد و توسعه اقتصادی بیشتر خواهد شد، باید با روشهای علمی و مطالعات کاملاً پژوهشی رد یا اثبات شود. مقاله حاضر درصدد ارزیابی رابطه اقتصادی ایران و امریکا می باشد.مقاله حاضر با این هدف و با توجه به لزوم پرهیز از ساده انگاری های شعاری به رشته تحریر درآمده است که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم.
یکی از عرصه های مهم در بحث از انقلاب اسلامی سیاست های فرهنگی نهادها و مواضع فرهنگی رهبران و مسئولان انقلاب است. بدیهی است که در نخستین سال های پس از پیروزی هر انقلابی شیب تند تحولات ممکن است سبب موضع گیری ها و اقدامات عجولانه یا سطحی گردد، اما بسیاری از این مواضع و اقدامات در اصول شکل گیری انقلاب ریشه دارند که به عنوان سیاست های کل یا قوانین اساسی نمایان می گردند. با مروری بر نخستین دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی می توان دریافت که رهنمودهای فرهنگی بنیان گذار جمهوری اسلامی سبب شد مسیر دشوار راه انقلاب فرهنگی همواره شود و اصول و سیاست های خردمندانه ای در این عرصه اتخاذ گردد و به ویژه تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و ایجاد تحولات ساختاری در عرصه های آموزشی و پژوهشی رهاوردها و دستاوردهای ارزشمندی در این زمینه برای جامعه و انقلاب داشت.