انجمنهای ایالتی و ولایتی نیز مانند پارهای از دیگر دستاوردهای انقلاب مشروطیت ایران، از جمله مواردی بود که در خلال دشواریها و مشکلاتی که بعدها برای نظام مشروطه پیشآمد به دست فراموشی سپرده شد . تنها در سالهای بعد از شهرور 1320، یعنی در پی فروپاشی استبداد رضاشاهی بود که در جریان تلاشهایی که برای اعاده پارهای از ارزشهای مشروطیت آغاز شد، بار دیگر لزوم تشکیل یک چنین نهادهایی مطرح گردید. در این بررسی طرح این موضوع در دو مقطع مختلف از این دوره – سالهای بحران آذربایجان و دوره نخست وزیری حاجعلی رزمآرا- مورد بررسی قرار گرفته است.
برای رویارویی با اقبال روزافزودن حزب توده، بسیاری از سازمانهای سیاسی ملیگرا و مذهبی تحرکات جدیدی را در دهه 1320 در ایران آغاز کردند . الگوی بسیاری از این تحرکات، ادغام برخی جوانب مادی گرایانه در اندیشههای شان بود برای آنکه بتوانند به تحلیل و ارزیابی مسائل روز بپردازند . "جنبش خداپرستان سوسیالیست" که یکی از این گروهها بود تلاش کرد . فلسفه ماتریالیسم را با خداپرستی ادغام نماید . با اینهمه، علیرغم کسب محبوبیت اولیه، نتیجه تفکر این گروه جز رادیکالیسم روزافزون نبود و به همین دلیل نیز نتوانست نقش موثری در سیاست ایران در این سالها ایفا کرد