ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) که سالهای 1357 1335 فعالیت میکرد مهمترین و تاثیرگذارترین نیروی اطلاعاتی امنیتی دوره سلطنت و حکومت محمدرضا شاه پهلوی محسوب میشد. ساواک با هدایت و راهبری سیا و آمریکاییان تکوین یافت و تقریبا سرعت دامنه فعالیتهای خود را در ایران و بسیاری دیگر از نقاط جهان گسترش داد و بالاخص از اوایل دهه 1340ش رابطه بسیار نزدیکی با موساد (دستگاه اطلاعاتی اسرائیل) برقرار نمود که تا واپسین سالهای عمر رژیم پهلوی، روندی روزافزون پیدا کرد. هر چند ادارات کل دهگانه ساواک، فعالیتهای اطلاعات، امنیتی، حفاظتی و حراستی گوناگونی در داخل و خارج از ایران انجام میدادند اما برخوردهای خشن و غیرانسانی اداره کل سوم این سازمان با مردم ایران از اقشار و گروههای مختلف طی 3 دهه 1330، 1340 و 1350 نام این سازمان را در ردیف تبهکارترین سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جهان جاودانه ساخت و در واقع عملکرد و فعالیتهای اداره کل سوم (امنیت داخلی) دیگر اقدامات و فعالیتهای ساواک و سایر ادارات کل آن را تحتالشعاع قرار داد.
محمد ولیالله قرنی فرزند میرزا آقاخان در سال 1292 ش در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی خود را در دبیرستانهای دارالفنون و نظام به پایان رسانید و در سال 1309 به دانشکده افسری رفت و 2 سال بعد با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل شد.1
این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی به تبیین زمینه ها و اهداف مهاجران و گونه شناسی رفتار سیاسی عالمان در این پدیده پرداخته است. مهاجرت، همبستگی گروهی و توانمندی های بسیج سیاسی آنان را به نمایش گذاشت و آنان را در به چالش کشیدن قدرت حاکم موفق نشان داد که تثبیت مرجعیت دینی و سیاسی آنان بویژه آیت الله خمینی از آن جمله بود. به علاوه بروز عینی تنوع و تعدد دیدگاه و رفتار سیاسی عالمان نیز در این پدیده آشکار گردید. البته نقش حاکمیت را در دامن زدن به این تعدد و شکل گیری جبهه بندی بعدی نباید نادیده انگاشت. اهمیت این پدیده نیز در ویژگی های متناقض نمای رفتاری آن است. یعنی رفتار عالمان در این واقعه، در عین وحدت ظاهری، دچار گسست بنیادی گردید و بحران نهفته ای بر مناسبات آن حاکم ساخت.
احمد کسروی که در بیستم اسفندماه سال 1324 خورشیدی بدست گروه فدائیان اسلام به قتل رسید، جان خود را بر سر عناد با مذهب تشیع و توهینهای مکرر به مقدسات آن از دست داد.
این مقاله با اتکاء به برگه هایی از اسناد دفتر مخصوص شاهنشاهی در اوایل دوره سلطنت رضاشاه، اسناد آرشیو ملی بریتانیا در لندن و اسنادی از آرشیو ملی امریکا در مریلند، موضوع گسترش موازنه تجاری و سیاسی ایران با شوروی را به بحث می گذارد و نقش عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه را در این زمینه بررسی می کند. این اسناد علل و عواملی را که بعدها باعث فروگرفتن تیمورتاش شد، در روندی تاریخی به بحث می گذارند و روایتی جدید از این موضوع عرضه می کنند. مسأله اصلی مقاله حاضر به نقش تیمورتاش در برقراری توازن در مناسبات خارجی با قدرت هایی مانند انگلیس، شوروی و آلمان اختصاص دارد، اما مخالفان داخلی و خارجی او را هم معرفی می کند و تأثیر این مخالفت ها را بر سرنوشت آتی وی به اختصار شرح می دهد.