در پی بمباردمان(بمباران) مجلس شورای ملی، بی درنگ انبوهی از مقاومت ها و مخالفت های داخلی و خارجی علیه محمدعلی-شاه آغاز شد. اوضاع کشور از جنبه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رو به وخامت نهاد و شاه که مشروعیتش زیر سؤال رفته بود، از هر سو تحت فشار آزادی خواهان قرار گرفت. او که به هیچ وجه نمی خواست تجربه «ناخوشایند» مجلس شورای ملی را تکرار کند، به تأسیس یک پارلمان خاص موسوم به «مجلس شورای مملکتی» روی آورد؛ مجلسی که به جای ملت، بر برخی از طبقات اجتماعی خاص تکیه داشت. حال مسئله این است که مجلس شورای مملکتی چه بود و چرا تأسیس شد و چه نقشی ایفا کرد؟ چه ترکیبی از نیروهای اجتماعی در آن حضور داشتند؟ برای پاسخ به این پرسش ها، در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی تحلیلی، این مجلس به مثابه مهم ترین راه برون رفت از بحران در دوره پرتلاطم استبداد صغیر، مورد بررسی قرار گیرد؛ از مدافعان و پشتیبانان آن سخن گفته شود و کامیابی ها و ناکامی آن را مورد ارزیابی قرار گیرد. در نهایت، نگارنده به این نتیجه رسیده است که محمدعلی شاه با استفاده ابزاری از دین و با هدف نابودی مشروطیت و دستاوردهای آن، یک مجلس تشریفاتی و انتصابی موسوم به مجلس شورای مملکتی را جایگزین مجلس شورای ملی کرد تا به سبک ناصرالدین شاه حکمرانی کند، اما با مقاومت آزادی خواهان و سقوط او از تخت سلطنت، تلاش های مزبوحانه او ناکام ماند.
دلایل توسعه نیافتگی ایران، در چند دهه اخیر ذهن مورّخان و عالمان سایر علوم را مشغول کرده و دورة قاجار، به سبب حیطه مشخص و حساسیت زمانی، بسیار مورد توجه بوده است. نکات اصلی این مقاله عبارتند از: نبود امنیت لازم برای تجمّع سرمایه ؛ خصلت ایرانیِ مغایر با فعالیت جمعی اقتصادی؛ نبود آمادگی های علمی و فنی برای کارخانه داری و نیز نبود راه های مواصلاتی به عنوان زیرساخت فعالیت اقتصادی در دوره قاجار. تجمّع سرمایه و تشکیل شرکت، محصول مستقیم فضایی امن برای سرمایه گذاری است. در دورة قاجار و در نبود این پیش فرض، سرمایه متراکم از سوی حکام قاجاری و راهزنان داخلی تهدید می شد. تشکیل شرکت نیز، به لحاظ درونی، شرایط دیگری از جمله داشتن روحیه کار جمعی نیاز دارد که در ایرانیان آن دوره به حد کفایت وجود نداشت. همچنین اگر شرکتی برپا و یا کارخانه ای تأسیس می شد، با مشکلات دیگری مواجه می شد، که آن را ناکام می نهاد؛ مشکلاتی که ریشه در عقب ماندگی علمی و فنی داشت. فزون بر این، نامناسبی راه های کشور مانع از ورود تولید به مرحله توزیع شده و چرخه کامل نمی شد. حاصل این فرآیند آنکه این مشکلاتِ درونزا در کنار مشکلات برونزای دیگر (رقابت سرسختانه خارجی)، مانع از آن بود که ایران قاجاری از مرحله تولید سنتی به تولید صنعتی عبور کند.