منطقه اورامان از توابع والی نشین اردلان در دوره ناصری صحنه شورش گسترده ای گردید که حدود یک دهه والیان اردلان و بعد از آن حاکمان قاجاری را به خود مشغول داشت که سیاست انتخاب حاکمان غیربومی و فشارهای مالیاتی نقش موثری در شکل گیری این شورش داشت. بیشتر منابع دوره قاجار- جز معدودی از منابع محلی- اشاراتی ولو گذرا به شورش اورامان نکرده اند. از این رو، مقاله حاضر، فتح بابی در شناسائی و مطالعه شورش مذکور و همچنین بررسی زمینه ها و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بروز شورش و استمرار آن است. این پژوهش در پی پاسخ به این دو سوال است؛ اول اینکه چه علل و عواملی باعث به وجود آمدن شورش اورامان شدند؟ و سوال دوم اینکه شورش اورامان چه پیامد و نتایجی را در پی داشت؟ در مقام پاسخ به سؤال اول می توان این فرضیه را مورد توجه قرار داد که عدم نظارت حکومت مرکزی برحکمرانی والیان خراج گذار، همچنین مشکلات اقتصادی و حضور والیان غیر بومی، موجب جذب توده مردم به سوی رهبران شورش شده است، و در توضیح فرضیه دوم نیز باید یادآور شد، تأثیر این شورش بر روابط ایران و عثمانی به شکل ناآرامی و درگیری هایی منجر گشت و این درگیری ها روابط دولتین و مناسبات سیاسی را دستخوش تغییر و تحولات گسترده ای ساخت. البته باید اشاره کرد که نتایج این تحقیق فرضیات مذکور را تأیید می نماید. روش تحقیق انجام شده از نوع نظری و مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات و داده های لازم، روش کتابخانه ای استفاده شده است.
هیچ واقعه گذشته فی نفسه واجد اهمیت نیست.شناخت آن تنها از این جهت ارزشمند است که ما را به بررسی و ارزیابی دقیق و عینی آینده هدایت کند.تاریخی که به این هدف کمک نکند به اندازه بلیط باطله اتوبوس، بی ارزش است. توماس ماکائولی چکیده هم سرنوشت بودن داستان و تاریخ، معمای غامضی نیست.زیرا اندکی دقت در مفهوم واژه تاریخ می تواند چاره ساز باشد.بی گمان این نکته پذیرفتنی است که جهان تشکیل شده از رویدادهای بسیار است.اما میان رویدادهای معطوف و رویدادهای به شمار نیامده، تفاوت بسیار است.تاریخ به معنای پژوهش درباره رویدادهایی است که در یک دوره زمانی خاص از سوی افراد پژوهشگر به شمار آمده، به چشم دیده شده و در ذهن، مورد عطف توجه قرار گرفته و به کار ساختن سازه ای از روایت درباره همان رویدادها آمده اند.واقعیت فزون بر تاریخ است و با فاصله ای بسیار از حیث عدد و رقم، پیشتاز است.این امر به زایش هویت می انجامد.هویت در این معنا یکی از محک هایی است که می توان با تکیه بر آن، رخداد تاریخی شده را مورد بررسی قرار داد.هنگامی که از هویت به مثابه فرآیند سخن می گوییم در حقیقت از استمرار پدیده های تاریخی شده ای سخن به میان آورده ایم که یک فرد، گروه، قوم یا ملت در مقام پاسخ به پرسش هایی که از او درباره گذشته اش پرسیده اند برمی آید.نگارنده با واکاری پنج اثر تاریخی در صدد بررسی عنصر فرنگی در گزارش های تاریخی روزگار قاجاران برآمده است.