فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایل قشقایی یکی از ایلات بزرگ و کهن جنوب ایران است. استان فارس مرکز اصلی زندگی آنها است ولی از آنجا که زندگی عشایر با طبیعت پیوند خورده است، با توجه به فصل سال برای رسیدن به ییلاق و قشلاق کوچ می کنند. در دوران سلطنت فتحعلی شاه این ایل در ایالت فارس به ایلی قدرتمند تبدیل شد و جانی خان و فرزندانش ریاست آن را بر عهده داشتند که از آنها یک سند، شامل شش وقف نامه باقی مانده است. اما وقف نامه ها چه اطلاعات تاریخی در زمینه مطالعات قشقایی شناسی و سندشناسی ارائه می دهند؟ این مقاله با هدف معرفی و تحلیل شش وقف نامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی اسناد در قالب وقف نامه از خاندان شاهیلو باقی مانده اند. محدوده جغرافیایی وقف نامه ها ایالت فارس و در دوره والی گری حسینعلی میرزا فرمانفرما است. وقف نامه ها مشخص می کنند که اسماعیل خان قشقایی علاوه بر دو پسرش به نام های جانی خان و حاجی حسن خان پسر دیگری به نام رضا خان داشته است. در وقف نامه ها سهم پنج نفر از خاندان شاهیلو از املاکشان در شیراز و بلوکات ایالت فارس مشخص شده است. جانی خان و فرزندانش محمدعلی خان و مرتضی قلی خان رقباتشان را وقف کرده اند. موقوفه ها که با انگیزه های مختلفی انجام شده به صورت خاص و عام- خاص هستند. با جستجوی نام شیخ الاسلام ها و عبارت ثبت و محل های سجع های مهرها و نام محرران و ثَبات می توان فهمید که وقف نامه های قشقایی در محکمه اسلامیه شیراز و با روش خاصی تنظیم و ثبت شده اند.
دگرگونی عدلیه کرمان در عصر مشروطیت 1344-1324ق/1304- 1285ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استقرار نظام مشروطه دگرگونی هایی در برخی از ارکان دیوانسالاری ایران ایجاد شد. تشکیلات قضایی ایران از آن دگرگونی ها برکنار نماند و با تصویب متمم قانون اساسی از نظم جدیدی که در حال استقرار بود، تأثیر پذیرفت. یکی از بخش های تشکیلات قضایی که بر پایه نظم جدید دچار تغییر شد، عدلیه ایالات بود. ایالت کرمان یکی از نخستین ایالت هایی بود که عدلیه نوین پس از انقلاب مشروطیت در آن شکل گرفت. پژوهش حاضر می کوشد با روش مطالعات تاریخی و رویکرد توصیفی تحلیلی ضمن مطالعه تطبیقی تشکیلات عدلیه کرمان در دوره پیش و پس از انقلاب مشروطیت به این پرسش پاسخ دهد که: روند دگرگونی تشکیلات عدلیه ایالت کرمان در عصر انقلاب مشروطیت چگونه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که انقلاب مشروطیت، بر مبنای قانون عدلیه اعظم، مرجعیت قضایی، ساختار تشکیلاتی، ترتیبات دادرسی و منابع مالی تشکیلات عدلیه کرمان را دگرگون کرد. این پژوهش قصد دارد بر پایه اسناد سازمان اسناد ملی، اسناد آرشیوهای خصوصی، اسناد منتشر نشده کنسولگری انگلستان در کرمان، روزنامه ها و منابع دست اول، تأثیر انقلاب مشروطیت بر تشکیلات قضایی ایران را در ایالات با تأکید بر ایالات کرمان تبیین و ارزیابی کند.
بررسی تحولات بهداشت عمومی اصفهان در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصفهان در عصر قاجار فاقد بهداشت مناسب بود. نبود آب شرب مناسب، وجود حمام های غیربهداشتی و مسئله دفع فاضلاب از مسائل مهم در این زمینه بودند. در دوره حکومت ظل السلطان در اثر برخی اقدامات اصلاحی وضعیت بهداشت و درمان شهر تا حدودی بهبود یافت. این نوشتار بر آن است که با تکیه بر اسناد، روزنامه ها و نشریات مرتبط با موضوع و با شیوه توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای، به این مسئله پاسخ دهد که بهداشت عمومی اصفهان در حدود سال های 1285-1325ه.ق چه تحولاتی را پشت سر گذاشت و دریافت و رویکرد نخبگان و اجتماع نسبت به این مسئله چه بوده است؟ یافته های این پژوهش حاکی از آن است که حکومت با کمک نخبگان به اصلاحاتی چون انتقال مراکز تولیدی آلوده مثل دباغ خانه ها به خارج از شهر، سنگفرش کردن کوچه های خاکی، منع حمل جنازه به عتبات، ایجاد انجمن اطباء شهر، ساخت بیمارستان و تلاش در جهت بهداشت آب و فاضلاب و حمام های اصفهان پرداخت. اما باوجوداین اقدامات و تلاش روزنامه ها در جهت رشد آگاهی عمومی درزمینه بهداشت نوین، این ساختار چندان پایدار نبود که دلیل آن را می توان در نوع دریافت و رویکرد کلی جامعه به ویژه حکام و نخبگان به مسئله بهداشت دانست چراکه اقدامات بهداشتی حکومت در این بازه زمانی را باید در قالب فلسفه کهن، وظیفه سلطان در حفظ رعایا و آبادانی کشور و در زمره امور خیریه و سنت دیرپای وقف در جامعه شرح داد نه به عنوان یکی از وظایف و کارکردهای پایدار و زیرساختی حکومت.
نمودهای سیاسی مریوان در دوره ی اردلان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نگاهی به تاریخ سیاسی شهر مریوان از زمان پیدایی این واژه در منابع تاریخی انداخته شده است. در اینجا، معیار و مبدأ پردازش اطلاعات پیدایی واژه مریوان با عناوین مختلف در متون تاریخی است. مسالمسئله اساسی پژوهش حاضر این است که چه عواملی محل یا شهر امروزی مریوان را در بستر اعتباریابی سیاسی قرار داد. منابع و گزارش های موجود حکایت از آن دارد که نمود سیاسی شهر مریوان، با این عنوان، در منابع تاریخی همزاد با قدرت گیری و رویدادنگاری خاندان اردلان در سده هفتم هجری قمری است. از آن به بعد است که می توان ردی از مریوان در روند تحولات مرزی میان دو امپراتوری ایران و عثمانی و همچنین در رقابت میان خاندان های حکومتگر کُرد اردلان (در پیرامون مریوان و بعدا در سنندج) و بابان (در سلیمانیه) به دستبه دست داد. به این ترتیب، در پژوهش حاضر به ذکر سرنوشت سیاسی شهر مریوان از دوره مغول تا دوره پهلوی بر اساس منابع تاریخی و به روش کتابخانه ای پرداخته شده است. عوامل اثرگذار بر اعتباریابی سیاسی مریوان عبارت اند از: حضور خاندان حکومتگر اردلان در مریوان در مقطعی از حیات سیاسی خود، پیدایی دو دولت قدرتمند صفویه و عثمانی در پیرامون آن و فعل و انفعالات سیاسی دو دولت در این منطقه ی ه مرزی در مقاطع زمانی مختلف.
نقش اصلاحات ارضی در افزایش تنش های اجتماعی طی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ ش، در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت انجام تحقیق و هدف: طرح اصلاحات ارضی در آغاز دهه ی ۱۳۴۰ ه.ش بخشی از پروژه ی نوسازی و تغییر ساختار اجتماعی ایران دوران پهلوی بود. این طرح، پیامدهای زیادی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال داشت. اصلاحات ارضی در اصفهان، اگرچه یک نظم سنتی و کهن را فروریخت؛ اما نتوانست نظام نوینی را جایگزین آن سازد و منجر به تنش های اجتماعی مابین ملاکین، زارعان و مجریان اصلاحات ارضی (دولت). شد. هدف از این پژوهش بررسی اسنادی تنش های اجتماعی حاصل از اصلاحات ارضی در استان اصفهان است.روش: با روش اسنادی و تحقیق تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و بر پایه اسناد و مدارک آرشیوی به بررسی این موضوع پرداخته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: اجرای طرح اصلاحات ارضی در اصفهان، نه تنها تعادل اجتماعی ایجاد نکرد، بلکه موجبات خرد شدن اراضی، عدم تقسیم عادلانه ی زمین و به تبع آن بیکاری، فقر و اختلافات عمیق میان ملاکین، زارعین و دولت پهلوی شد. این امر روستائیان را درگیر کرد و موجب برهم خوردن تعادل شهری و پدیده مهاجرت و حاشیه نشینی شد.
سرزمین بین النهرین: پیوستگی جغرافیایی - تأثیرپذیری تاریخی در آستانه فتح ایران توسط مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم تحلیل های تاریخی متعددی که درباره روند فتح ایران توسط مسلمانان ارائه شده، اهمیت و تأثیر تعیین کننده تحولات مناطق و شهرهای مرزی بین النهرین اواخر عهد ساسانی چندان مورد توجه واقع نشده است. در نخستین مرحله فتوح مسلمین در قلمرو ساسانیان در سال 12ه ، که مطابق با شرایط جغرافیایی و اقلیمی عراق و عمدتا در مناطق بیابانی جنوب و غرب بین النهرین دنبال شد، مرزبانان و سپاهیان ساسانی در اغلب رویارویی های میدانی با سپاهیان مسلمان در کاظمه(حفیر)، مذار، ولجه، ألیس، حیره و انبار مغلوب شدند. بنابر یافته های این پژوهش تاریخی جغرافیایی، در این مرحله از فتح قلمرو ساسانیان، با توجه به اینکه اکثر این جنگ ها در نواحی بیابانی یا حاشیه صحرا روی داد، اعراب مسلمان به خوبی از انطباق پذیری خود با چنین شرایط جغرافیایی بهره گرفتند و با جابجایی های سریع در نواحی بیابانی و غافلگیر کردن مرزبانان ساسانی قدرت و برتری خود را بر آنها تحمیل کردند. علاوه بر اینکه این پیروزی های برق آسا اُبهت و شکوه نظامی و سیاسی ساسانیان در برابر اعراب مسلمان را فروریخت . با تسلط مسلمانان بر دو شهر مهم و سوق الجیشی حیره و انبار و تسلط بر نواحی بیابانی ماوراء فرات، حضور مسلمانان در بین النهرین تضمین شد و زمینه برای فتح سراسری عراق و سپس ایران فراهم شد. با عنایت به اهمیت، تأثیر و پیامدهای این مرحله از فتحِ غرب و جنوب قلمرو ساسانی، می توان آن را مقطعی دانست که در حملات اعراب مسلمان به مناطق مرزی و تسط آنها بر شهرهای مرزی، دروازه فتح سرزمین ایران عملا به روی اعرابِ مسلمان گشوده شد.
پیامدهای اشغال قزوین توسط متفقین در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است که در هر دو جنگ جهانی مورد اشغال متفقین قرار گرفت. در جنگ جهانی دوم نیروهای هر سه کشور شوروی، بریتانیا و آمریکا در این شهر حضور یافتند و قزوین به عنوان یکی از مراکز فرماندهی نیروهای شوروی و پایگاه اصلی آنها برای کنترل پایتخت مورد استفاده قرار گرفت. حضور نیروهای متفقین در قزوین، مشکلات زیادی را برای ساکنان آن به وجود آورد که آثار و نشانه های آن در اسناد و منابع تاریخی قابل مشاهده است. هدف پژوهش حاضر که با روش تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام می شود بررسی وضعیت قزوین در جنگ جهانی دوم است و می خواهد به این سوال پاسخ دهد که اشغال قزوین توسط نیروهای متفقین چه پیامدهایی را برای این شهر و ساکنان آن داشته است؟ نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد حضور متفقین در قزوین که از اولین روزهای ورودشان به ایران تا ماه های بعد از اتمام جنگ جهانی ادامه یافت، سبب بروز ناامنی، هرج و مرج، قتل، غارت، دزدی، قحطی، گرانی، قاچاق، احتکار، بیماری، اختلاف و درگیری در قزوین و اطراف آن شد. هر چند با اتمام جنگ و خروج متفقین از ایران وضعیت در ظاهر به حالت عادی برگشت، اما برخی از پیامدهای آن همچون تشکیل حزب توده و دخالت های آن در امور داخلی و اختلافاتش با گروه های دیگر سیاسی همچنان ادامه یافت.
بازتاب وضعیت زوار هندی حرم امام رضا(ع) در دوره قاجاریه در اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضاً در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سؤالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتاً به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تأمین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تأثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.
تحولات تاریخی یهودیه اصفهان: گذار از عصر باستان به دوره ی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«یهودیه» نامی است که به دلیل اسکان گروه هایی از یهودیان مهاجر یا تبعیدشده در برخی شهرهای تاریخی ایران، قبل و بعد از اسلام، به این شهرها یا قسمتی از آنها اطلاق شده است. این یهودیان به سبب پیوندهای مستحکم درونی و تلاش برای حفظ استقلال و جدایی از اقوام دیگر، هرگز در جوامع میزبان ادغام نشدند و به شکلی هم بسته در قسمتی جدا اما نزدیک از محل استقرار مردم بومی، اقامت گزیدند و به این ترتیب هسته ی اولیه ی یهودیه ها را شکل دادند. مهم ترین و نامدارترین آنها، یهودیه ی اصفهان بود. آنها قرن ها پیش از ورود اسلام، به این منطقه مهاجرت کردند و در کنار هسته ی اصلی اصفهان بعدی که در آن زمان به جی موسوم بود، یهودیه را بنیان گذاردند. در مقاله ی حاضر تلاش شده تا با روش توصیفی تحلیلی تحولات تاریخی یهودیه ی اصفهان و گذار آن از عصر باستان به دوره ی اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنا بر یافته های پژوهش، یهودیه ی اصفهان به رغم همه ی محدودیت های تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فقهی، پس از ورود اسلام به این منطقه، نه تنها اهمیت و اعتبار خود را از دست نداد، بلکه از سده ی چهارم به بعد به اوج توسعه و ترقی رسید.
نقد و آسیب شناسی تاریخ نگاری لرستان در دوره پهلوی دوم (1320- 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه ی تاریخ نگاری لرستان دوره ی پهلوی، تاکنون پژوهشی برای تعیین حوزه های موضوعی و روش شناسی صورت نپذیرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و آسیب شناسی آثار به جا مانده درباره ی تاریخ لرستان دوره ی پهلوی (1320- 1357) و نقد سبک های نگارشی رایج آن زمان از جهت روش و محتوا است. ویژگی عمومی تاریخ نگاری موجود، بررسی شخصیت ها، نهادها و سازمان ها است که بیشتر تاریخ سیاسی را پوشش می دهد و کمتر به تاریخ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری می پردازد. لذا نقد و ارزیابی علمی این آثار به منظور تولیدات علمی مطلوب و ارتقا پژوهش های حوزه ی تاریخ محلی لرستان حایز اهمیت است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سه گونه ی اصلی تاریخ نگاری قابل شناسایی است: تاریخ نگاری شخصیت محور یا تک نگاری، تاریخ نگاری رسمی با محتوای آثار و تألیفات (کتب) و تاریخ نگاری شفاهی. در این آثار از تاریخ اجتماعی مردم لرستان ازجمله عرایض مردمی به نمایندگان مجلس که منبع نیکویی در این باره هستند، غفلت شده است. مشکل دیگر در عرصه ی تاریخ نگاری این دوره، پراکندگی داده ها و منابع اطلاعاتی است. نبود پایگاه اسنادی مستقل خاص استان، دسترسی به داده های کافی برای تولیدات علمی را با مشکلات بی شماری روبرو کرده است.
بررسی نقش انجمن های زرتشتی بر حیات فرهنگی، اجتماعی زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تأسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تأسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تأسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.
بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی استرآباد در عصر قاجار تا سال 1324 هـ ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.
مقایسه تطبیقی اقدامات دوگانه تیمور و شاهرخ در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دوره ی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دوره ی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گسترده ای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دوره ی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیت های انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیض آمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیش تر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.
کارکردهای انجمن ملی انزلی در عصر مشروطه (از محرم سال1325 تا شعبان 1325 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر مشروطه شمار فراوانی انجمن در سراسر ایران و از جمله در شهرهای گیلان؛ مانند رشت، انزلی، لاهیجان و آستارا تشکیل شدند. شکل گیری انجمن ها؛ همانند دیگر نهادها و سازمان های مردمی، تلاش برای استقرار نظم جدید و اهمیت دادن به نقش و جایگاه مردم در عرصه سیاست و امور اجتماعی با هدف مشروطه خواهی و حاکمیت بخشیدن به قانون و آزادی بود. انجمن ملی انزلی در بندر کوچکی بر کنار سواحل دریای خزر تاسیس شد، شهری که در آشنایی ایرانیان با غرب سهیم بود. موقعیت خاص جغرافیایی بندرانزلی بر فعالیت و تحرک انجمن ملی انزلی هر چه بیشتر افزود. با وجود نقش های متعدد و مهمی که این انجمن ایفا نمود، اما تاکنون پژوهشی مستقل درباره آن صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با محور قرار دادن انجمن ملی انزلی درصدد پاسخ به این پرسش است که انجمن ملی انزلی چه کارکردهایی داشت؟ این انجمن کارکردهای مختلفی را در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امور عام المنفعه به اجرا گذاشت. تبین و بررسی مسأله مزبور بر پایه داده های تاریخی که از خلال اوراق روزنامه ها و کتب به روش کتابخانه ای فراهم آمد، با عنایت به رویکرد توصیفی تحلیلی هدف پژوهش حاضر است. یافته های تحقیق نشان می دهد، انجمن ملی انزلی با یاری و همراهی مردم و دیگر انجمن ها، نه تنها از مشروطه خواهی و نهادهای آن دفاع نمود بلکه با توجه به درخواست های مردمی ترتیب و ساماندهی امورات مختلف اجتماعی و اقتصادی را وجه همت خود قرار داد؛ و به توفیقاتی هم نائل شدند.
تأثیر قم در تمدن اسلامی از قرن دوم تا پایان قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل تأثیرگذار در تمدن اسلامی از موضوعات حائز اهمیت است. در شکوفایی تمدن اسلامی مردم شهرهای مختلف از جمله قم به عنوان یکی از شهرهای مهم مذهبی شیعه تأثیرگذار بوده اند. این نوشتار با بهره گیری از رویکرد توصیفی_تحلیلی در صدد پاسخ به این سؤال است که قم از قرن دوم تا چهارم (ه.ق) چه تأثیراتی بر تمدن اسلامی داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد، مردم قم اعم از بومیان محلی و اشعریان شیعی عرب با استفاده از نیروی انسانیِ کارآمد و برنامه ای منسجم در مدت زمان کوتاهی توانستند با خودکفایی در بخش های مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری، صنعتی، کشاورزی، دامداری، قضایی، نظامی، علمی، معماری و هنر، صادرات کالاهای مرغوب و باکیفیت به بلاد اسلامی، تأمین نیروی کارآمد سیاسی برای دیگر شهرها، اعزام تجار و بازرگانان به شهرهای مختلف اسلامی، تأمین امنیت راه های مواصلاتی و ابداع و انتقال سبک هنر و معماری به دیگر شهرهای اسلامی بر تمدن اسلامی تأثیرگذار باشند.
تحولات اداری لرستان در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشکیلات اداری ایران در عصر پهلوی اول، به گونه ای اساسی متحوّل گشت. رضاشاه با الگو قرار دادن غرب و به کمک برخی روشنفکران سرخورده از مشروطه، برای ایجاد دولتی مدرن و تمرکزگرا، سعی در تأسیس دوایر مختلف دولتی به سبک نوین داشت. لرستان نیز به دلیل اهمیت راهبردی آن بهطور ویژه ای در کانون توجهات حکومت وی قرار گرفت. اوضاع لرستان در هنگام برآمدن پهلوی اول بسیار آشفته بود و تقریباً به صورت کاملاً سنتی و ایلیاتی اداره می شد و اوامر حکومت مرکزی در این منطقه نفوذی نداشت. اقدامات دولت مرکزی برای ایجاد دوایر دولتی از ورود قوای نظامی در سال 1302ش. تا پایان حکومت رضاشاه به طول انجامید. این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال است که ایجاد دوایر دولتی نوین در لرستان دوره رضاشاه چگونه انجام شد؟ این پژوهش با رجوع به منابع کتابخانه ای، روزنامه ها، اسناد و با رویکردی توصیفی و تحلیلی تنظیم شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در گام نخست دولت مرکزی به صورت تدریجی و با استفاده نیروی های نظامی به اسکان اجباری ایلات و عشایر پرداخته و با اصلاحاتی چون تقسیم اراضی و ایجاد راه، زمینه را برای ایجاد ادارات مختلف دولتی مهیا سازد و سپس در گام دوم و با تکیه بر درایت حاکمان غیرنظامی، اداراتی مانند: شهرداری، دادگستری، طرق و شوارع، ثبت اسناد و سایر ادارات را ایجاد کند.
جایگاه و کارکرد خاندان زیاداوغلی قاجار در تحولات قفقاز در دوره شاه طهماسب اول صفوی (با تأکید بر نقش شاهوردی سلطان زیاداوغلی قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان زیاداوغلی قاجار از خاندان های مهم و بانفوذ منطقه ی قفقاز بودند که از فرآیند دگرگونی ساختار سیاسی و اداری حکومت صفوی پدید آمدند. این خاندان تیره ای از ایل قاجار بودند که با حمایت پادشاهان صفوی در نواحی قراباغ قدرت گرفتند و از حامیان مهم استقرار حاکمیت سیاسی صفویه در منطقه ی قفقاز به شمار می رفتند. عدم تصویر روشن از نقش آفرینی این خاندان در منطقه ی قفقاز در عرصه ی سیاسی و نظامی در دوره ی حکمرانی شاه طهماسب اول از مسائل تاریخی است که احتیاج به واکاوی دارد. این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که این خاندان با محوریت شاهوردی سلطان زیاد اوغلی چه نقشی در تحولات سیاسی قفقاز در دوره ی شاه طهماسب اول داشتند؟ هدف اصلی این پژوهش تبیین عملکرد شاهوردی سلطان زیاد اوغلی جدّ این خاندان در دوره ی شاه طهماسب اول در حوادث سیاسی قفقاز است. یافته ها نشان می دهد که خاندان زیاد اوغلی حراست از سرحدهای دولت صفوی در مقابل عثمانی ها را بر عهده داشتند. همچنین رسیدگی به امور داخلی گرجستان و سرکوب شورش های ضد حکومت صفوی در گرجستان از دیگر وظایف این خاندان بود. به عبارت دیگر، مهمترین نقش این خاندان، تثبیت و استمرار حاکمیت سیاسی حکومت صفوی در منطقه ی قفقاز بود. روش مورد استفاده در این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی است.
پناهندگان فرقه دمکرات آذربایجان در اتحاد جماهیر شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه دمکرات آذربایجان با حمایت حکومت اتحاد جماهیر شوروی در سال 1324 تشکیل و در سال 1325 فروپاشید و تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیار سنگینی را برای مردم ایران داشت که پناهنده شدن جمعیت زیادی از مردم محلی آذربایجان به کشور شوروی از جمله آنها می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی پناهندگان فرقه دمکرات آذربایجان در اتحاد جماهیر شوروی است. روش اجرای این پژوهش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از منابع اولیه صورت گرفته سعی نگارندگان بر آن است تا تبعات انسانی و اجتماعی حکومت فرقه دمکرات آذربایجان را آشکار سازند نتیجه مطالعات نشان می دهد، پس از فروپاشی حکومت فرقه در 21 آذر 1325 تعداد پناهندگان ایرانی که به دلیل هواداری از حکومت فرقه و با فریب کاری رهبران این گروه به شوروی فرار کرده و پناهنده شده ند بین 25 تا 30 هزار نفر تخمین زده شده است. اندکی پس از این واقعه، ﺳﺮان ﺣﺰب ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ آذربایجان ﺷﻮروی و رهبران فرقه دمکرات ﺑﺮای رهایی از بار مشکلات نگهداری این حجم زیاد پناهندگان و سرکوب نارضایتی پناهندگان از عملکرد فرقه و تصمیم آنها به بازگشت به ایران، مطابق با سیاست بیرحمانه استالینی آنها را ﺑﺎ اﺗﻬﺎمﻫﺎی واﻫﯽ و غیرانسانی راﻫﯽ اردوﮔﺎهﻫﺎی ﮐ ﺎر اﺟﺒ ﺎری در ﺳ ﯿﺒﺮی و آسیای میانه کردند و سرنوشت دهشتناک، غم انگیز و رقت باری را برای آنها رقم زدند.
ارزیابی و تبیین جایگاه مراغه در تاریخ تمدن اسلامی تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تاریخِ تمدن اسلامی و نیز تاریخ شهرهای ایران، جایگاه مراغه به عنوان شهری تاریخی از منظر تمدنی به شکل بایسته ای تبیین نشده است. از این رو، در این پژوهش تاریخی با رویکرد تمدنی در حوزه مطالعات تاریخ های محلی به واکاوی و تبیین پیوند مراغه با تمدن اسلامی پرداخته شده است. بنابر یافته های این مطالعه، مراغه تا اواسط قرن هفتم هجری، با وجود اهمیت در تحولات تاریخی، مرکزی تمدنی محسوب نمی شد. اما پس از برافتادن بغداد به دست مغولان، این شهر به کانونی علمی در جهان اسلام تبدیل گردید. در نیمه دوم قرن هفتم هجری، تأسیس مجموعه رصدخانه و گردآمدن شمار زیادی از دانشوران برجسته، وجهه فرهنگی تمدنی مراغه را به شکل چشمگیری تغییر داد. فعالیت های رصدی علمی در این مرکز، تألیف آثار برجسته علمی مانند زیج ایلخانی، پدیداری نظریه های بدیع نجومی و نیز پدیدآوردن تحریرهای نو از متون علمی طی این دوره، مراغه را در شمار مراکز علمی تمدنی جهان اسلام درآورد. در نتیجه چنین دستاوردهایی، القاب افتخارآمیزِ «مکتب مراغه» و «مکتب ترجمه مراغه» از سوی تاریخ علم پژوهان به این شهر داده شده که شهرتی همیشگی در تاریخ علم در مقیاس جهانی را برای آن به ارمغان آورده است.
سیاست دوگانۀ تقابل و تعامل شاهرخ افشار در مواجهه با فعالیت های نظامی احمد شاه درانی در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره حکومت شاهرخ افشار در خراسان، احمد شاه درانی سه مرتبه به خراسان لشکر کشید. شاهرخ که توان رویارویی مستقیم نظامی با احمد شاه را در خود نمی دید، تلاش کرد با سیاستی متفاوت با این مسئله برخورد کند. او با پناه گرفتن در قلعه شهر برای مدتی مانع تصرف مشهد شد، اما سرانجام ناچار تن به مذاکره داد و احمد شاه با تعیین نماینده، برای مدتی مشهد را تحت کنترل خود درآورد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، انگیزه احمد شاه برای تهاجم به خراسان و شرح درگیری های او در نقاط مختلف، به ویژه در مشهد؛ موضع گیری و سیاست های دوگانه تقابلی و تعاملی شاهرخ در مواجهه با او مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که سابقه خدمت احمد شاه در سپاه نادر در شناخت او از ارکان قدرت و ساختار حکومت افشاریان و اقدام به لشکر کشی به خراسان نقش به سزایی داشت و با وجود موفقیت او، شاهرخ ناراضی هر زمان فرصت می یافت سر از اطاعت برمی تافت و مخالفت خود را نشان می داد. در این میان ایستادگی حاکمان محلی خراسان در مقابل احمد شاه نیز مثمر ثمر واقع شد تا جایی که او سرانجام به اطاعت ظاهری از شاهرخ رضایت داد و به پایتخت خود بازگشت. اما پیامد این جنگ ها ویرانی شهرهای مختلف و خسارات بسیار برای مردم خراسان بود که تا مدت های مدید قابل جبران نبود.