فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در هرج و مرج های دوره ی جانشینان کریم خان زند کرمانشاهان نقش غیر قابل انکاری داشت. این ایالت به چند علت کانون توجهات بود؛ اول اینکه مدعیان جانشینی کریم خان زند قصد داشتند با کمک نیروهای نظامی پر تعداد آن به تخت سلطنت ایران برسند و بعد نیز حاکم کرمانشاهان الله قلی خان زنگنه با پشتیبانی ایل خود زنگنه وایلات هم پیمانی همچون کلهر و وند ها ادعای پادشاهی داشت و رقیبی قدرتمند برای جانشینان کریم خان بود.
ایلات و طوایف کرمانشاهی ساکن شیراز هم در درگیری خوانین زندیه شرکت داشتند و هر ایل و طایفه-ای بنابر مصالح و منافع خود جانب یکی از مدعیان سلطنت را می گرفت. مقاله حاضر در نظر دارد با بررسی این رویدادها اهمیت سیاسی و نظامی کرمانشاهان را در این دوره مورد تحلیل قرار دهد.
بررسی حوادث تاریخی بویراحمد در سروده های محلی عصر قاجار (1308- 1208 هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بویراحمد، از اقوام قدیمی ایران و بزرگ ترین قبیله لر است که از بهبهان تا کوهپایه های دنا سکونت دارند. درعصر قاجار، حوادث و اتفاقات زیادی در حیات سیاسی-اجتماعی این قوم رخ داده ،که تنها اندکی از آنها در سروده های محلی ضبط شده است. از اواخر زندیه تا پایان پادشاهی ناصرالدین شاه چند تن از اشخاص مشهور بویراحمد، مانند هادی خان و شاهین خان، حاکمیت منطقه را برعهده داشتند که بخشی از حوادث سیاسی آنان در مرثیه هایی که در سوگ شان سروده شده و بر سنگ مزار آنان حک گردیده، انعکاس یافته است. خداکرم خان بویراحمدی که با حاکمان معروف فارس، چون فرهاد میرزا معتمد الدوله و فرزندش سلطان اویس میرزا احتشام الدوله، دوستی نزدیک داشت، خود شاعر شهیر محلی بود که بخشی از رخدادهای بویراحمد را در اشعارخویش انعکاس داد ه است . شاعران گمنام دیگر نیز در توصیف وقایع آن روزگار - خاصه جنگ های خداکرم خان و فرزندانش - اشعار بسیار سروده اند ، که معدودی از آنها ضبط و سینه به سینه انتقال یافته است. از آنچه که تا امروز در مکتوبات و منقولات محلی بر جای مانده برمی آید که وقایع مهم و شخصیت های مؤثر در ذهن و زبان عامه و شاعران این قوم محفوظ و بازتاب داشته است.اشعار و سروده های موجود، هم به زبان فارسی است و هم به گویش محلی (= لری بویراحمدی). این مقاله، بر مبنای روش تحقیق تاریخی و شیوه توصیفی - تحلیلی، به بازتاب حوادث تاریخی بویراحمد در فاصله زمانی مورد نظر پرداخته است. بخشی از سروده هایی که در این مقاله بررسی شده، پیش تر در برخی منابع محلی آمده و بخشی دیگر در نتیجه تحقیقات میدانی نگارنده گان کشف و تدوین شده است. مفروض مقاله این است که بویراحمدی ها در باب رخدادهای مهم سیاسی، اجتماعی، نظامی و نیز شخصت های بزرگ و مشهور خود به سرایش اشعار پرداخته و حماسه سرایی کرده اند. در نتیجه، باید دانست که بویراحمدی ها ادب عامیانه ویژ ای را درباب حوادث تاریخی و سرنوشت ساز و افراد موثر و بارز به ظهور رسانیده اند، که خود جزئی از فرهنگ و سنن عامیانه محسوب می شود.
سلطان حسین میرزا جلال الدوله: نمادی از کارکرد قدرت در بافت اجتماعی ولایات عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ساختار قدرت ایران عصر قاجار، هرچند انبوه شاهزادگان، تسلّط یکپارچه سلسله را تسهیل می کرد، سازوکار تقسیم مناصب موانعی را در نظارت بر رفتار حکمرانان فراهم آورد و عملکرد سلطان حسین میرزا جلال الدوله نمادی از نحوه حکمرانی قاجاریه در ولایات بود که بازتاب آن در حیات اجتماعی از دو جهت حایز اهمیت است: رهیافت به مصایب قشرهای زیردست جامعه و تلقی اجتماعی از ساختار قدرت. هرچند جنبش مشروطیت تحدیدی بر شاه، وابستگانش و این رویه به شمار می رفت، تضاد منافع روس و انگلیس به شکل صف آرایی مستبدین و آزادی خواهان، منسجم نبودن رویه در بدنه مشروطه خواهان و استفاده ابزاری آنها در ضربه پذیری رقیب، بستر مناسبی برای فرصت طلبی افرادی چون جلال الدوله فراهم آورد تا با پدیده نوین همراه شوند. بر این اساس، عملکرد جلال الدوله به عنوان نمادی از ساختار قدرت در ولایات نه تنها بر آسیب پذیری بدنه اجتماعی افزود، نقشی مؤثر در شکل دهی تلقی آنها از نظام پارلمانی داشت. مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی در اسناد، داده ها و مکتوبات تاریخی موجود پرداخته تا پاسخ گوی این پرسش ها باشد: در حکومت جلال الدوله، حیات اجتماعی فارس و یزد چه ویژگی هایی داشت؟ عملکرد شاهزادگانی چون جلال الدوله بر انتظارات مردم ولایات نسبت به پدیده نوین مشروطیت چه تأثیری داشت؟ تعامل مشروطه خواهان با ظل السلطان و جلال الدوله تا چه میزان با آمال عمومی نسبت به نظام پارلمانی تناسب داشت؟.
تأثیرات مذهبی حکومت امپراتوری عثمانی بر قبرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عثمانی ها (687-1343ه .ق/1288-1924م) یکی از قبایل ترک غز بودند که به خدمت سلجوقیان روم درآمدند و یک امیرنشین در آسیای صغیر تأسیس کردند. این امیرنشین از آغاز قرن هشتم هجری قمری/ چهاردهم میلادی گسترش یافت و به مرور به امپراتوری بزرگی تبدیل شد که بسیاری از سرزمین های قاره های آسیا، اروپا و آفریقا را در برمی گرفت. عثمانی ها در دوران حکومت سلطان سلیم دوم به قبرس لشکر کشیدند. این لشکرکشی حدود سه قرن حکومت مسلمانان را بر این سرزمین به دنبال داشت. حکومت عثمانی، تأثیرات مهمی در جنبه های سیاسی، اقتصادی و مذهبی بر جامعه قبرس گذاشت. این پژوهش به تأثیرات مذهبی حضور عثمانی در قبرس می پردازد. به نظر می رسد ورود عثمانی ها به قبرس از نظر مذهبی، مسیحیان ارتودکس را از سلطه کلیسای کاتولیک خارج ساخت و با اسکان مسلمانان در قبرس و پذیرش اسلام به وسیله گروهی از مسیحیان جزیره، عنصر ثابت مذهبی به قبرس وارد شد. به طوری که امروزه مسلمانان، پس از مسیحیان ارتودکس بزرگ ترین گروه مذهبی قبرس را تشکیل می دهند.
بررسی آثار فتوای جهاد در عثمانی بر قاینات و سیستان در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع جنگ جهانی اول، علمای اهل تسنن و تشیع در قلمرو عثمانی، با صدور فتواهای جهاد، مسلمانان را به جنگ با روس و انگلیس تشویق کردند. مسلمانان، به این مسئله، واکنش های متفاوتی نشان دادند. نسخه هایی از فتواهای علمای عراق به سیستان و قاینات رسید. علما و حکومت، با توجه به شرایط شرق ایران و حضور و نفوذ گسترده انگلیسی ها، نسبت به این فتواها شیوه ای متفاوت در پیش گرفتند. انتشار فتواها در افغانستان، به خاطر همجواری با سیستان و قاینات، شرق ایران را نیز تحت تأثیر قرار داد. مأموریت هیئت نیدرمایر آلمانی در رسیدن به افغانستان نیز شرایط را بر حکومت شوکت الملک دوم سخت کرد و روش محتاطانه و بی طرفانه وی، خشم انگلیسی ها را برانگیخت. در همین زمان، شوکت الملک دوم، سفیری به هرات فرستاد که در تثبیت روابط ایران و افغانستان مؤثر بود. تلاش ها و تحرکاتی که بیش از یک سال طول کشید، باعث تغییراتی در حکومت قاینات شد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و کتاب های دست اول، علل صدور فتواها در عراق، بررسی واکنش علمای قاینات و سیستان به فتواهای جهاد، واکنش شوکت الملک دوم و کنسولگری انگلیس در سیستان و قاینات به فتواها، موضع گیری شوکت الملک دوم نسبت به عبور هیئت آلمانی نیدرمایر از قاینات و نتیجه آن مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی ابعاد اجتماعی آئین فتوت در خراسان از قرن سوم هجری تا قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفاری اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی سامانی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی آل زیار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی آل بویه اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی خوارزمشاهی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
آئین فتوت و جوان مردی یکی از پدیده های دیرپای تاریخ ایران، از دوران باستان تا روزگار معاصر، به حساب می آید. به رغم نفوذ و گسترش این مسلک در میان بسیاری از گروه های اجتماعی، بیش تر تحقیقات و پژوهش هایی که در این زمینه به خامه آمده است به طور عمده جنبه های عیاری و جنگاوری این سنت اجتماعی را به بحث گذاشته و زوایای اجتماعی و اقتصادی آن را فرو گذاشته است. این مقاله، با بررسی ابعاد مختلف آئین فتوت در سرزمین خراسان، به اثبات این موضوع می پردازد که در خلال دورة مورد بحث تا آغاز عصر خلافت ناصرلدین الله و کوشش او در شکل دهی به این آئین سنت فتوت با آئین تصوف درآمیخت. همچنین در طی این دوره، این آئین جنبه های اجتماعی برجسته ای یافت؛ چنان که این ویژگی ها در سنت فتوت بغداد به شکل پراکنده و اندک یافت می شد و فقط در زمان خلافت ناصر خلیفة عباسی و آن هم در دورة محدودی شکل سازمان یافته به خود گرفت. این مقاله ویژگی فتوت ناصری را مورد پژوهش قرار نمی دهد و محدودة آن منحصر به دورة یادشده و آن هم در سرزمین خراسان است، زیرا تاکنون مقاله و تحقیق مستقلی در این زمینه صورت نگرفته است. روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و شیوة گردآوری اطلاعات آن کتاب خانه ای است.
شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی در استان چهارمحال و بختیاری به مرکزیت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حیات اجتماعی شیراز عصر فتحعلی شاه قاجار به روایت وارینگ
حوزههای تخصصی:
دوره حکومت قاجاریه(1304ـ 1175ش/ 1925ـ 1795م)، ایران به دلیل موقعیت مهم جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی اش، در کانون توجه و رقابت میان قدرت های بزرگ اروپایی قرار گرفت و گروه های مختلفی از آنان در قالب مامورین و مسافرین خارجی با اهداف و انگیزه های گوناگون به ایران سفر کردند. حیات اجتماعی شیراز از جمله مواردی است که در کانون توجه این سفر نامه نویسان قرار گرفته است. ادوارد اسکات وارینگ، از سفرنامه نویسانی است که در دوره فتحعلی شاه قاجار به ایران و شیراز سفر کرد. این پژوهش در صدد بررسی بازتاب حیات اجتماعی شهر شیراز در سفرنامه وارینگ است. این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی روایت های این مسافر انگلیسی و همچنین بر مبنای اهداف و انگیزه های این سفرنامه نویس، نوع پایگاه اجتماعی، شغل و ماموریت وی در شیراز عصر قاجار، خواهد پرداخت.
روند قدرت گیری آلمذکور در بوشهر (از سقوط صفویه تا برآمدن قاجار1210 - 1135ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از تحولات مهم اواخر دوره صفویه در جنوب ایران، به ویژه بعد از سقوط این سلسله، مهاجرت و قدرتگیری قبایل متعدد عرب در این منطقه بود. این گروه های قبیله ایِ ساکن سواحل جنوبی خلیج فارس، به دلایل مختلف تمایل داشتند در سواحل شمالی مستقر شوند. در شرایطی که در جنوب کشور، به خصوص در نواحی بندری و ساحلی خلیجفارس، خلأ قدرت وجود داشت و بر اثر آن ثبات سیاسی در این حوزه حاکم نبود، زمینه برای مهاجرت و رشد این گروهها فراهم گردید. این قبایل که از مدت ها پیش در اندیشه حضور و نفوذ در سواحل شمالی خلیجفارس بودند، از وضعیت به وجود آمده استفاده کردند. یکی از این قبایل، آل مذکور بود که از موقعیت حوزه خلیجفارس و مناطق داخلی ایران استفاده کرده و به بندر بوشهر مهاجرت کردند و در آنجا حکومتی محلی تشکیل دادند. در این مقاله فرایند مهاجرت و قدرت گیری آل مذکور در بوشهر در دو محور ارزیابی شده است: شرایط و بسترهای عمومی در جنوب کشور که منجر به مهاجرت آنان شد. این مرحله از اواخر دوره صفویه آغاز و تا دوره زندیه ادامه یافت. در این دوران اوضاع سیاسی در مناطق داخلی ایران و سواحل به گونه ای رقم خورد تا مهاجرت و استقرار قبایل مختلف، از جمله آل مذکور را تسهیل نماید. در محور دوم زمینه های خاص جغرافیایی، معیشتی و سیاسی، که در بوشهر وجود داشت و با شرایط آل مذکور هم خوانی داشته و زمینه قدرت گیری نهایی این خاندان را فراهم آورد، مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. بنابراین، خاندان آل مذکور با استفاده از موقعیت پدید آمده در کرانه های جنوبی کشور و با بهره گیری به موقع از قابلیت های خود و ظرفیت های بندربوشهر، اسباب نفوذ و قدرت یابی خود را فراهم آوردند
بررسی و نقد تاریخ نگاری محلی اصفهان از آغاز تا سده هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصفهان در دوره اسلامی تا سدهی هفتم از مراکز تمدنی است که از سنت محلی نگاری قابل توجهی برخوردار بوده است. در این مقاله مکتوبات محلی نگاری اصفهان در دو شاخهی تاریخ نگاری محلی؛ یعنی نگاشتن کتب تاریخ محلی دنیوی و دینی، به لحاظ کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. کتب بازمانده از دستبرد حوادث و همچنین اشارات و نقل قول هایی که از کتب مفقوده، در کتاب های دیگر باقی مانده است، روی هم رفته، مجموعه ای است از آنچه از تاریخنگاری محلی باقی مانده است. با مطالعه و تحلیل این مجموعه، الگوواره ای شکلی و محتوای در هر کدام از دو گونه ی محلی نگاری جلوه گر می شود. با مقایسه مجموعه موجودِ محلی نگاری اصفهان با مجموعه محلی نگاری موجودِ سایر نقاط ایران و با بهره گیری از مدل های مستخرج از آن، می توان به تحلیل چارچوبه محتوایی و ساختاری کتب تاریخ محلی اصفهان اقدام نمود. با استفاده از این تحلیل مشخص شده که هر یک از دو گونه تاریخنگاری محلی اصفهان، ضمن برخورداری از ممیزات و ویژگی های خاص خود، تا حد زیادی تابع سنت محلی نگاری رایج در سایر نقاط ایران است.
تحلیلی بر چگونگی قدرت گیری خاندان محلی دانشمندیان (آل دانشمند) درآناتولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آل دانشمند، خاندانی ترک بودند که - همزمان با اقتدار روزافزون سلجوقیان بزرگ در نیمه دوم سده ی پنجم ه.ق. و با حمایت نخستین سلاطین این دولت در برخی از نواحی آناتولی قدرت گرفتند. این خاندان با تصرف مناطقی همچون سیواس، توقات، ابلستین، نیکسار، ملطیه و ... قدرت فراوان یافته و به عنوانی دولتی رقیب در همسایگی یکی دیگر از شاخه های سلاجقه(سلجوقیان روم)، قد علم کردند. با تأمل در منابعی که از این خاندان ترک سخن به میان آورده اند(منابع فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی). می توان دریافت که اولاً از این حکومت محلی، با نام های دیگری مانند دانشمندیان، الدانشمندیون، الدانشمندیین، دانشمندیه، نیز نام برده شده و ثانیاً دیدگاه های همین منابع درباره ی چگونگی و زمان پیدایش این دولت بسیار متناقض بیان شده است. نوشتار حاضر بر آن است که ابتدا خاندان دانشمندیان را معرفی کرده و چگونگی قدرت گیری آنان در سرزمین آناتولی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد و سپس از روابط میان این خاندان با حکومت ها و قدرت های همجوار آنان سخن به میان آورد.
اداره بلوچستان از طریق حاکمان کرمان (از دوره ناصری تا اوایل پهلوی)
حوزههای تخصصی:
بررسی فرآیند انقراض سلسله ی والیان اردلان در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال 1284 قمری نقطه ی عطفی در تحولات سیاسی کردستان اردلان بود. مقارن این سال شاهنشاه مقتدر قاجار، ناصرالدین شاه، در پی اعمال سیاست تمرکزگرایی، پس از مرگ والی اردلان از تفویض دوباره ی قدرت به اعضای این خاندان خودداری کرد. وی با انتصاب یکی از شاهزادگان قجری به نام فرهاد میرزا معتمدالدوله در این منطقه، به سلطه ی سیاسی چند صد ساله ی خاندان با نفوذ محلی اردلان خاتمه داد. این پژوهش با اتخاذ روش تاریخی و با بررسی چگونگی شکل گیری روابط پیرامون و مرکز، ضمن روشن کردن دلیل و چگونگی فروپاشی این حکومت محلی، در صدد است علل و عوامل این انقراض و پیامدهای ناشی از آن را مورد بحث قرار دهد و در پاسخ به این پرسش ها و ابهامات نشان دهد که سیاست قاجاری کردن ایران، تمرکزگرایی سیاسی و تمایل شدید قدرت فزاینده ی نظام استبدادی به تجمیع و ادغام پیرامون در مرکز، اختلافات درونی خاندان اردلان، ضعف سیاسی آخرین والیان اردلان و نارضایتی عمومی، مقارن با رشد روز افزون قدرت سلطانی ناصرالدین شاه و سیاست تغییر در شیوه ی حاکمیت محلی و نظام والی گری نقش مؤثری در انحلال حکومت اردلان ها داشته است.
تحلیل روابط حکام و خانهای ماکو با آن سوی ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین روابط خان ها و حکام منطقه ماکو با متنفذین آن سوی ارس و سپس حکومت روسیه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میباشد.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، بر پایه اسناد موجود و منابع کتابخانه ای انجام شده و پس از نقد و تحلیل دادههای تاریخی به نتیجهگیری پرداخته است.
یافته ها و نتایج: بیات های ماکو بعد از آنکه از منطقه ایروان به ماکو کوچانده شدند پیوندهای خود را با متنفذین آن سوی ارس حفظ نمودند. روابط حکام و خوانین ماکو با آن سوی ارس بعد از معاهده ترکمانچای و هم مرز شدن منطقه ماکو با روسیه، به سمت روابط با حکومت روسیه پیش رفت. این مناسبات تابعی از قدرت دولت مرکزی ایران بود، به طوری که هر زمان دولت مرکزی ایران در ضعف بود و نمی توانست بر حکام و خوانین محلی نظارت نماید، گسترش می یافت. مناسبات با آن سوی ارس پس از به قدرت رسیدن مرتضی قلیخان اقبال السلطنه (1316ق) بر خلاف سیاست و خواست دولت مرکزی ایران بسیار گسترش یافت و از حالت خانودگی و اقتصادی به حوزه های سیاسی، نظامی و فرهنگی هم کشیده شد. اهداف خوانین از این روابط از یک سو دائر بر تأمین منافع اقتصادی و سیاسی خود و از طرفی به دست آوردن حمایت روسها که در شمال ایران قدرت فزاینده داشتند برای ادامه حکومت در ماکو بود.
خاراسن و جایگاه سیاسی و تجاری آن در شاهنشاهی اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است مناسبات حکومت خاراسن در جنوب میان رودان را با پادشاهی اشکانی و امپراتوری روم بسنجد. خاراسن با اهمیت منحصر بفرد خود تاثیر زیادی در روابط این دو قدرت بزرگ و رقیب داشته است. شناخت بیشتر این روابط از لابلای کاوش های باستانشناسی این منطقه ی باستانی که اطلاعات بسیار محدود و اندکی راجع به آن وجود دارد امکان پذیر خواهد بود. یافته های پژوهش که مبتنی بر مطالعات سکه شناسی، باستان شناسی و منابع است مشخص می کند حاکمان این منطقه با ریشه ی بومی، و فرهنگ سامی قصد تسلط بر خلیج فارس و تجارت آن با سایر مناطق، استقلال عمل بیشتر در روابط با اشکانیان و ایجاد روابط گسترده تر با امپراتوری روم و هند داشته اند.
عملکرد و پیامد حاکمیت گرجیان در قندهار (از واگرایی قندهار تا سقوط صفویه)
حوزههای تخصصی:
صفویان برای تثبیت و اقتدار ساختار تشکیلاتی خویش و تضعیف ساختار کانون قدرت (قزلباشان)، اقوام غیر ایرانی نظیر گرجیانرا در مناصب سیاسی ـ نظامی به کار گماردند. اگرچه گرجیان با اثبات نبوغ نظامی سیاسی خویش در سرکوب شورش های داخلی، والیگری مناطق استراتژیکی نظیر قندهار را به دست آوردند، ولی با ظلم و اجحاف بر طایفه ی غلزایی، عدم همزیستی مسالمت آمیز با مردم و با ایجاد تبعیضات نژادی و مذهبی، زمینه ساز شورش افغان ها به رهبری میرویس شدند.در این پژوهش سعی شده با استفاده از داده های تاریخی و با بهره گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن بازخوانی شورش مردم قندهار، اهمیت ناحیه قندهار برای ایرانعصرصفوی، اقدامات گرجیان در آن جا و نقش آنان در برپایی شورش میرویس مورد بررسی قرار گیرد. عملکرد گرجیان در قندهار، اگرچه نه به عنوان علت تامه سقوط صفویان، اما به عنوان یکی از عوامل مؤثر، زمینه و شرایط واگرایی قندهار را فراهم ساخت.