ایجاد منطقة ویژة اقتصادی انرژی پارس در منطقة عسلویه، تحولات اجتماعی- فرهنگی متعددی را ایجاد کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر توسعه صنعتی بر وضعیت اجتماعی شهر عسلویه و بررسی نقش رسانه در ایجاد آگاهی و کمک به آنان به منظور مشارکت در فعالیت های توسعه ای است. در این پژوهش، از روش های اسنادی و پیمایش استفاده شد. در بخش پیمایش، برای سنجش تأثیرات طرح های توسعه ای بر اجتماع محلی و نقش رسانه در مشارکت اجتماع محلی، دو پرسشنامة جامع به کار گرفته شدند و داده ها به روش های آماری تجزیه و تحلیل شدند. جامعة آماری شامل تمامی افراد بالغ ساکن شهر عسلویه است. تعیین حجم نمونة آماری، به روش خوشه ای و تصادفی ساده انجام شد. براساس یافته ها، با پیشرفت توسعه صنعتی در الگوهای فرهنگی، ارزش ها و باورهای مردم تغییر کرده است. این تغییرات، بر حوزه های الگوی ازدواج و رابطه با جنس مخالف تأثیر گذاشته است. همچنین نتایج نشان می دهد با افزایش توسعه و پیشرفت صنعتی، مشارکت محلی نیز افزایش یافته است. همچنین مطابق یافته ها، عوامل دیگری غیر از رسانه در مشارکت مردم در طرح های توسعه ای اثر گذارند.
این پژوهش به بررسی رابطه بین استفاده از تلفن همراه با روابط اجتماعی دانشجویان دانشگاه های یزد می پردازد. جامعه آماری تحقیق تمام دانشجویان دانشگاه های یزد بود که تعداد کل آنها 42426 نفر است. از جدول کرجسی و مورگان (1970) جهت تعیین اندازه نمونه استفاده شد که با توجه به پراکندگی جامعه آماری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر متغیر مستقل میزان استفاده از تلفن همراه و متغیر وابسته رفتارهای ارتباطی است که در سه بعد رابطه با دوستان، رابطه با خانواده، و رابطه در نهاد دانشگاه مورد سنجش قرار گرفته است. با استفاده از مدل کمپبل (2005) گویه ها استخراج شد و روابط در سه بعد ذکر شده با تفکیک پیامدهای مثبت و منفی بررسی شده اند. همچنین بر مبنای مدل کیم و میتومو (2002 و 2006) استفاده از تلفن همراه در رابطه با عمق و گستره روابط اجتماعی دانشجویان نیز قرار داده شده است. نتیجه آزمون فرضیات حاکی از آن است که بین استفاده از تلفن همراه با روابط دانشجویان با خانواده، دوستان و در نهاد دانشگاه رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که استفاده از تلفن همراه سبب افزایش عمق روابط اجتماعی می شود ولی سبب گسترش روابط نمی شود.
امروزه، در اثر به هم خوردن تعادل زیستی به شکل توسعه ی شهری و آلودگی های زیست محیطی، مسؤولیت و وظیفه ی جوامع انسانی درباره ی محیط زیست اهمیت بیشتری یافته است. در این راستا، مفهوم شهروندی بوم شناختی با تأکید بر وظیفه مندی و مسؤولیت پذیری انسان در ارتباط با جهان اکولوژیک شکل گرفته است. از طرف دیگر، رسانه های جمعی با سیطره ی خود بر تمامی جنبه های زندگی انسانی، نقش انکارناپذیری در تحقق شهروندی بوم شناختی دارند. از این رو، در این پژوهش نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی با روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه ی آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است. همچنین در میان ابعاد 11 گانه ی شهروندی بوم شناختی، همه ی ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار بوده اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که رسانه های جمعی با شهروندی بوم شناختی ارتباط معناداری ندارد اما هر دو بعد رسانه های جمعی داخلی و خارجی ارتباط معناداری با شهروندی بوم شناختی دارند به طوری که، ارتباط رسانه های جمعی داخلی مثبت و رسانه های جمعی خارجی منفی بوده است.