فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
رابطه خدا و انسان از دیدگاه حضرت امام خمینی و کی یرکگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان اموری که به رابطه خدا و انسان مربوط می شود سه مساله به طور مشترک در آثار امام خمینی و کی یر کگارد مورد توجه ویژه قرار گرفته است که یکی از آنها هبوط آدم است که منجر به ورود اولین انسان به جهان طبیعت شد امام خمینی معتقد است که این واقعه کلید باب برکات خدا و عامل بسط رحمت او بر جهان بشری است ولی کی یرکگارد با اشاره به نافرمانی آدم ع و خوردن از درخت ممنوعه هبوط را مجازات یک گناه می داند از سوی دیگر کی یرکگارد معتقد است که خداوند چنان عشق و شفقت بیکرانی به انسان دارد که از سرلطف خود انسان می شود و به زمین می آید تا در رنجهای او شریک شود این رابطه منحصر به فرد که کی یرکگارد از آن به انسان شدن خدا تعبیر می کند از دید امام امری مردود است ولی به نظر می سد که آنچه ایشان در توضیح مقام خلیفه اللهی انسان کامل و نیز در تبیین متمثل شدن آدم به صورت خداوند می گوید بیان محتوا و مراد همان رابطه ویژه در فرهنگ اسلام است و این رابطه مساله دوم از سه مساله مورد بحث مقاله است آخرین مساله مقاله ابتلا و آزموده شدن به سختیها ست که طی آن بنای ایمان بعنوان پل ارتباطی خدا و انسان ساخته می شود و استواری این بنا به نظر کی یرکگارد با تسلیم شدن به امر خدا سنجیده می شود هر چند که این تسلیم منفعلانه و از سر نارضایتی باشد اما از نظر امام خمینی کیفیت تسلیم در نحوه ایمان دخالت تام دارد و از این رو نهایت ایمان رضاست یعنی تسلیم با نهایت خشنودی نه مطلق تسلیم.
کلّی از دیدگاه راسل با تکیه بر نظریه مُثُل
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا سیر تحول مسئله کلیات را با تأکید بر نظریه مُثُل از دیدگاه راسل، مورد بررسی قرار دهد. همچنین سعی شده است که این مسئله در آثار متقدم و متأخر او نیز مورد ملاحظه قرار گیرد که آیا تغییری در نگرش وی به وجود آمدهاست یا نه؟ در مسئلة کلیات چند نظر وجود دارد: 1. کلیات، نام و اسامی بیش نیست 2. کلیات، وجود واقعی دارند، نظیر مُثُل افلاطونی. 3. کلیات در ضمن افراد وجود دارند ولی وجود مستقل ندارند. انتقادات راسل به نومینالیستها نشانگر، عدم تمایل او به دیدگاه نومینالیستی است و در آثار اولیه او به یک پیرو افلاطون بیشتر شباهت دارد و در مرحلة بعد او به دیدگاه پوزیتیویستی ، هیوم نزدیک می شود. مسئلة کلیات را بیمعنا میداند و در مرحلة سوم و در آخرین کتابهایش به دیدگاه نخست خود نزدیک میشود و معتقد است که تجربهگرایی محض دیگر قابل اتکا نیست و هوادار نظریة کلیات است. البته دیدگاه نهایی او با دیدگاه افلاطون فرق دارد و از لحاظ منطقی، اسمای عام و یا حداقل کلماتی که دالّ بر نسبت و روابطند را میپذیرد.
نقد شلر از صورت گرایی اخلاقی کانت
منبع:
علامه ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
قصه تاریخ
درخشش فاجعه
اندیشه سیاسی پس از پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان پست مدرنیسم معمولا متهم می شوند، که فاقد هر گونه اصول سیاسی می باشند؛ و قادر به پیروزی از هیچ عقیده سیاسی خاصی نیستند. به همین دلیل، اجازه رشد افکار غیردموکراتیک را می دهند. از این رو، بسیاری از منتقدین آنها را هم دست تفکرات غیردموکراتیک قلمداد می کنند. اغلب علت بوجود آمدن این وضعیت را به بی اعتنایی پست مدرنیسم به شالوده ها و نسبی گرایی افراطی اش نسبت می دهند. در مقاله حاضر هر دو فرضیه فوق رد می شود.استدلال نویسنده مقاله این است که، اولا: ضدیت فلسفی پست مدرنیستی با شالوده انگاری به لاادری گری سیاسی نمی انجامد و پست مدرنیست ها در حیطه مسایل سیاسی افراد نسبی گرای مطلق نیستند. ثانیا: نه تنها جانبداری پست مدرنیسم از دموکراسی غیر قابل انکار است، بلکه این طرز تفکر به تدریج مبانی لازم استقرار یک فرهنگ مدنی جدید پدید می آورد. البته ریشه های این فرهنگ مدنی جدید را باید در مدرنیته جستجو کرد. از این لحاظ، پست مدرنیسم تداوم بخش سنت های دمو کراتیک در تاریخ اندیشه سیاسی می باشد.
میزگرد: هرمنوتیک
جستاری در مساله معنا با رویکرد به آثار شهید مطهری
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
این مقاله مساله معنا و ارکان تشکیل دهنده ی آن را با عنایت ویژه به آثار و دیدگاه های آیت الله مرتضی مطهری مورد بررسی قرار می دهد. مطابق این پژوهش هسته اساسی معنا برخاسته از اراده و علم گوینده حکیم است. ساختار زبان که گفتار و متن در آن قرار می گیرد نیز به نوبه خود اقتضائات ظرفیت هایی ویژه در باروری به معنا دارد. نقش اساسی خواننده در این میان از منظر قوانین زبان شناختی صرف نظر از بعد روان شناختی - کشف و باز تولید معناست نه جعل معنا.