فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۸۰ مورد.
مذهب در عرصه عمومی
مفهوم فلسفه در تفکر ویتگنشتاین متقدم
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه درباره فلسفه
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
«نافرمانی مدنی» ایده ای برای عبور از بن بست نظری لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نافرمانی مدنی در مقام شیوة مبارزه، تاریخی طولانی دارد. مبارزه سیاسی مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا در سده بیستم، نمونه های بارزی از نافرمانی مدنی محسوب می شوند. البته این مفهوم در حد یک تاکتیک و شیوة مبارزة سیاسی باقی نماند، بلکه در نیمه دوم قرن بیستم مورد تأمل نظری و فلسفی برخی از اندیشمندان همچون هانا آرنت، یورگن هابرماس، رونالد دورکین، جان رالز و بسیاری دیگر قرار گرفت و عملاً به حیطة فلسفه سیاسی مدرن وارد شد. در این مقاله تلاش می شود به درک این مطلب بپردازیم که چرا و چگونه تاکتیک نافرمانی مدنی مورد تأمل نظری فیلسوفان واقع شد و به بحثی جدی در حوزه فلسفه سیاسی بدل گردید؟ دیدگاه مطرح در مقاله حاضر این است که با دریافتی آرنتی از مفهوم نافرمانی مدنی و با استناد به صورت بندی سنت فکری جامعه گرایی از بحران ها و تنش های آموزه لیبرالیسم (که آموزه ای غالب در فلسفه سیاسی مدرن به شمار می رود)، می توان زمینه اهمیت یابی مفهوم نافرمانی مدنی در اندیشه سیاسی مدرن را نشان داد. بحران سنت لیبرال در حوزه نظر و قابلیت های موجود در اندیشة نافرمانی مدنی در تاکتیک و نقد فکری، پیوند این مفهوم با حوزه اندیشه سیاسی مدرن را به وجود آورد.
فلسفه سیاسی مدرن و فهم جامعه مدنی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن پرداختن به نظر چند تن از فیلسوفان سیاسى غرب، به بررسى نقاط اجتماع و افتراق این نظرات پرداخته شده است و در نهایت با اشاره به اینکه امروز، وظیفه فلسفه سیاسى یافتن توازنى میان اوتوریته سیاسى و آزادىهاى فردى است، شرایط پنجگانه اساسى ورود جامعه مدنى به دروازههاى کشور ذکر گردیده است.
چالش مدرن و پست مدرن
گستره شمول قانون ملل رولز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه سیاسی جان رولز در مباحث مربوط به خوانش لیبرالی از عدالت، در سه دهه اخیر نقشی تعیین کننده داشته است و بدون تردید نظریه عدالت وی در شکل دادن به مفاهیم به کار گرفته شده در استدلالهای رایج در مباحثات روزمره در مورد عدالت و سیاست در غرب معاصر تاثیر بسیاری گذاشته است. از همین روست که آثار وی، به ویژه کتاب های «نظریه ای در باب عدالت» و «لیبرالیزم سیاسی»، به عنوان مهم ترین آثار اندیشه سیاسی سده بیستم شناخته شده اند. رولز در کتاب قانون ملل، نظریه عدالت به مثابه انصاف را به حوزه روابط و حقوق بین الملل تعمیم می دهد و از همین روست که مباحث آن به لحاظ فلسفی شایان توجه است.در نوشتار حاضر ابتدا به طور مختصر چهارچوب و مباحث اصلی قانون ملل توضیح داده خواهد شد. در بخش دوم به برخی نقدهایی که بر مباحث رولز در این کتاب نوشته شده، اشاره خواهد شد. سومین بخش نیز به ارزیابی نظریه رولز از منظر گستره شمول آن در روابط میان ملت ها می پردازد.
بازخوانی منطق فلسفه سیاسی رالز
حوزههای تخصصی:
رالز در کنار هابرماس از پدیده های برجسته فلسفه سیاسی معاصر است. به چند دلیل توجه به منطق روشی و نظری فلسفه سیاسی رالز اجتناب ناپذیر است. فلسفه سیاسی رالز در عین مظنون بودن به پارادوکس های ایدئولوژیک، فلسفه ای است منحصر به فرد، مخاطره جویانه، بلندپروازانه، یکتا و بی همتا. از این رو، بازخوانی منطق این فلسفه می تواند دورنمایی از مسایل و چالش های چنین نظریه هایی را در جهان مدرن فراهم آورد. نظریه عدالت (1971) تحولی بزرگ در نظریه سیاسی - اجتماعی مدرن ایجاد کرد و روح تازه ای در آن دمید. در حقیقت، رالز فلسفه سیاسی انگلیسی - امریکایی نیمه نخست سده بیستم را که مشرف به مرگ بود، دوباره زنده کرد. بنابراین، کاویدن منطق آن می تواند پویایی ها و کاستی های آن را نیز تحلیل کند.