فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۰ مورد.
بیدل و سبک هندی
بررسی هنجارگریزی معنایی در غزلیات حافظ
حوزههای تخصصی:
جایگاه بنیادین زبان در ادبیات به عنوان عمده ترین وسیله خلق اثر هنری حقیقتی انکارناپذیر است. زبان در آثار ادبی تا آن اندازه متفاوت و دگرگون می گردد که همچون زبانی منحصر به فرد مورد مطالعه قرار می گیرد. در این میان، یکتایی زبان غزلیات حافظ و شعریت منحصر به فرد آنها قرن هاست که خوانندگان را متحیر کرده است. منتقدان ادبی بسیاری کوشیده اند با استفاده از شیوه های مختلفِ نقد این یکتایی را توضیح دهند. در همین راستا، در بخش رویکردهای زبان شناختی باور بر این است که عامل اصلی ”شعرآفرینی“ به طور کلی هنجارگریزی معنایی است. در این پژوهش غزلیات حافظ مورد بررسی قرار گرفت و مصادیق هنجارگریزی های معنایی در آنها مشخص شد. تلاش شد تأثیر و اهمیت هنجارگریزی های به کار رفته در اشعار حافظ و سبک شعری او مورد تحلیل قرار گیرد.داده های به دست آمده مشخص کرد هنجارگریزی های معنایی بیشتر از نوع انسان پنداری و گیاه پنداری هستند. نتیجه گیری دیگر تحقیق تأیید این دیدگاه بود که هنجارگریزی معنایی از نوع تجسم گرایی عامل اصلی ایجاد کلام شاعرانه و رهایی دال ها از قوائد زبان هنجار است.
جلوه های خاص معشوق در غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق مهم ترین مضمون غزل است که در دو شاخه ی عشق آسمانی و عشق زمینی حضور داشته و غزل فارسی را غنی و دلنشین ساخته است. بیان معانی عاشقانه از هر نوع (آسمانی و زمینی )که باشد مستلزم بیان رابطه عاشق و معشوق است.
معشوق مرکز و محور غزل های عاشقانه است، تصویر او نشان دهنده ی دیدگاه غزلپرداز نسبت به عشق و معشوق است. شاید در نگاه اول بپنداریم معشوق در غزل فارسی به صورت کلی توصیف شده ، چنانکه می توان گفت یک تیپ است نه شخصیت ، این حرف تا حدود زیادی درست است، اما در این تحقیق به بررسی توصیف های صائب از معشوق می پردازیم تا ببینیم معشوق از نظر ظاهری و اخلاقی چگونه است و کدام ویژگی ها، معشوق غزل صائب را متمایز ساخته است و تاچه اندازه معشوق غزل او تحت تاثیر سبک شاعر قرار گرفته است؟
یکی از مهم ترین پرسش ها دربارهء معشوق، ماهیِت اوست. در غزل فارسی، معشوق می تواند معشوق الهی، معشوق انسانی و معشوق نمادین (که نمایندهء خواسته ای از عاشق است) باشد. در این تحقیق روشن می شود که معشوق صائب در عاشقانه های غیر عرفانی یک شخص است یا نماد؟
خوراک فرشتگان تحلیل انتقادی نحوه تکوین شعر در وجود مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
یک قصیده رودکی
بازتاب قشربندی اجتماعی در طنز نسیم شمال و افراشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل بندی جوامع بشری به نحوی لایه ای بوده است. در علوم اجتماعی برای توصیف نابرابری ها و توزیع نابرابر ارزش های کمیاب میان افراد یک جامعه از قشربندی اجتماعی سخن می گویند. شاخه جامعه شناسی ادبیات، علیرغم ادبیات پر برگ و بار ایران نوپاست البته پژوهش های جامعه شناسی ادبیات ضروری می نماید، یکی از انواع بررسی های جامعه شناسی ادبیات مربوط به تحلیل محتوای آثار ادبی است که استخراج، طبقه بندی، مضامین اجتماعی، سیاسی فرهنگی و تاریخی آثار ادبی را در بر می گیرد. روش تحقیق این نوشتار، روش اسنادی و تحلیل محتوا می باشد قشرهای مستخرج از مجموعه آثار شاعران مورد بحث بررسی شده اند تا بازنمای واقعیت قشربندی ایران و گیلان زمین در عصر قاجاریه و پهلوی باشد و تاریخ اجتماعی این مقاطع از خلال نوع ادبی طنز، آینگی گردد.
بیدل دهلوی
دیوان صوفی مازندرانی
کرت نامه؛ ساختار و قالب (بررسی ابیات بازماندة کرت نامه در تاریخ نامة هرات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرت نامه مثنوی ای حماسی به اسلوب شاهنامة فردوسی است که ربیعی پوشنگی (702 - 671 ق.) آن را به دستور ملک فخرالدّین کرت (حک. 706-697 ق.) در موضوع تاریخ آل کرت سروده است. این اثر اکنون از میان رفته و از آن اطلاعات اندکی در دسترس است. تنها منبع آشنایی با این مثنوی و سبک و سخن ربیعی، تاریخ نامة هرات (721 ق.) نوشتة سیفی هروی است که اندکی بیش از 250 بیت از این منظومه به همراه داستان سرگذشت ربیعی در آن نقل شده است. در این جستار به منظور آشنایی با ساختار و قالب کرت نامه، به بررسی و تحلیل ابیات بازمانده از این مثنوی در تاریخ نامة هرات پرداخته ایم.
پندها و نکته های حکمی در اشعار ابوالحسن تهامی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ، دیوان ابوالحسن تهامی ، شاعر توانمند عصر عباسی دوم (334- 656 هـ.ق)، مورد بررسی قرارگرفته است. اشعار ایشان گر چه اغلب در مدح و منقبت افراد سروده شده است، همواره در آن، پند و موعظه و حکمت نیز به کار رفته است. این پژوهش نشان می دهد که تهامی در جای جای دیوانش و در هر مناسبت ، مدح خود را با یک نکته پندآموز و حِکَمی درمی آمیزد تا از این رهگذر رسالتی را انجام داده باشد.
این پندها در ذیل ده عنوان کلی دسته بندی گردیده است که عبارتند از: عزت انسان، شرافت و بزرگواری ، بردباری بزرگان، بخشش و کَرم ، دانایی و درک و فهم، استفاده از تدبیر در کارها، بلاغت داشتن در سخن، ، ناپایداری دنیا ، مذمت فقر، و مورد رشک واقع شدن انسان با فضیلت .
بنابراین، تهامی را باید از شاعران حکمت آور دانست و قصاید مدح گونه اش را نوعی حکمت محسوب نمود.