نقد مضمونی روشی است که به ویژه از پدیدار شناسیِ هستی گرا نشأت می گیرد. هدف اساسیِ این روش بررسیِ مضامینی است که در یک متن به کار رفته اند و بدین منظور روی تکرار مفاهیم اساسیِ متن متمرکز می شود. در این روش، شیوه ی مطالعاتیِ باشلار به ویژه به تحلیل عناصر چهارگانه که توسط هر نویسنده به کار رفته می پردازد تا بدین وسیله، جوهره ی تخیّلِ مادی وی را نمایان سازد. این تخیّل توسط رؤیایی تبیین می شود که بر پایه ی ماده شکل می گیرد.
محمود دولت آبادی نویسنده ا ی ایرانی است که شهرت خود را به زبانی ممتاز مدیون است که توسط شناخت و انتخابِ بجای کلمات برجسته می شود. کلیدر بلندترین رمان وی، از هر جهت از این تسلط بر زبان بهره می گیرد.
هدف این جستار اینست که ابتدا سلطه ی عنصر خاک را در آثار دولت آبادی نشان دهد و سپس به بررسی امکان تلفیق چندین عنصر و تحولاتی که این تلفیق در آینده ی شخصیت های کلیدر ایجاد می کند، بپردازد.
اشعاری که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است، در حوزه ادب غنایی قرار می گیرد. گ اه، بازتاب زندگی شخصی شاعر به ویژه پیشامدهای دوران کودکی او در این گونه اشعارش کاملاً نمایان است. صاحب نظران بر بررسی رابطه میان متن ادبی با زندگی فردی صاحب اثر تأکید می کنند.یکی از شاعران بزرگی که اشعارش از این حیث قابل بازکاوی است، اما کمتر مورد توجه قرار گرفته، پژمان بختیاری است.او در به تصویر کشیدن لحظات خوش و ناخوش زندگی شاعری چیره دست است. شاعر که در کودکی از سایه پدر محروم گردیده و طفولیت را دور از دستان نوازشگر مادر به سر برده، بشدت از این وقایع متأثر گردیده، بارها در دیوان با زبانی با احساس آزردگی خود را در این خصوص بیان کرده است. به طور کلی پژمان بختیاری در سروده های غنایی خود، آن جا که از زندگی،عشق، مرگ و... سخن می گوید، کلامی دل نشین و تأثیرگذار دارد که در این جستار به شیوه توصیفی-تحلیلی پیرامون آن سخن می رود.