علی اصغر بانویی

علی اصغر بانویی

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد، گروه اقتصاد توسعه و برنامه ریزی، دانشکده اقتصاد علامه طباطبائی، تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۸۴ مورد از کل ۸۴ مورد.
۸۱.

شناسایی آمارهای برتر و تأثیر آن ها بر اعتبار آماری جدول داده - ستانده منطقه ای با روش ترکیبی جدید CHARM-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جدول داده - ستانده منطقه ای روش ترکیبی CHARM - RAS آمارهای برتر ضرایب مهم بخش های کلیدی روش حذف فرضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۸۸
این مقاله نشان می دهد استفاده از آمارهای برتر در روش های ترکیبی محاسبه جداول داده- ستانده منطقه ای (RIOTs) می تواند بر اعتبار آماری جداول و ضرایب مستخرج بیافزاید. لکن جمع آوری آمارهای برتر، خود مستلزم صرف منابع مالی و زمان است، لذا پرسشی که ذهن تحلیل گران اقتصاد داده - ستانده را درگیر نموده است، شناسایی درایه هایی است که جمع آوری آمارهای مربوط به آن درایه ها، نقش بیشتری در بهبود اعتبار آماری و دقت محاسبات ایفا می کنند. در این مقاله، با استفاده از روش ترکیبی جدید CHARM-RAS و هفت معیار LARGE1، LARGE 2،INVIMP ،COLSUM ، ROWSUM، COLHYP و ROWHYP مناسب ترین معیار شناسایی آمارهای برتر در جدول منطقه ای انتخاب می گردد. یافته های کلی پژوهش حاکی از آن است که 1- صرف نظر از معیارهای به کار رفته برای شناسایی آمارهای برتر، استفاده از این آمارها سبب بهبود دقت و افزایش اعتبار آماری جداول می شود.  2- معیارهای شناسایی درایه های منفرد مجموعه آمارهای برتر، بهبود دقت بیشتری نسبت به معیارهای سطری و ستونی کامل یک بخش دارند اما با توجه به هزینه های بسیار بالای جمع آوری درایه های انفرادی مجموعه آمارهای برتر در مقایسه با معیارهای سطری و ستونی، یک بده-بستان (trade-off) میان اعتبار آماری و هزینه مورد نیاز برای گردآوری آمارهای برتر، وجود دارد. لذا توصیه می شود که از معیارهای سطری و یا ستونی برای شناسایی آمارهای برتر استفاده گردد. 3- روش حذف فرضی در هر دو معیار سطری و ستونی عملکرد بهتری از روش سنتی دارد. همچنین خطاهای آماری معیارهای ستونی، کمتر از معیارهای سطری است. لذا  مناسب ترین معیار شناسایی آمارهای برتر، معیار ستونی روش حذف فرضی، COLHYP است.
۸۲.

آثار اقتصادی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا در صادرات صنعت گردشگری ایران مبتنی بر رویکرد تحلیل مسیر ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا (کووید-۱۹) صنعت گردشگری ماتریس حسابداری اجتماعی تحلیل مسیر ساختاری توزیع درآمد نهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۸
طبق آمارهای بین المللی، شیوع ویروس کرونا موجب کاهش 70درصدی گردشگری بین المللی شده است. لذا، مقاله حاضر در پی پاسخ گویی به این سؤال اساسی است که شیوع بیماری کرونا از کانال گردشگری ورودی چه تأثیری در تولید بخش های اقتصادی و توزیع درآمد نهادی در ایران داشته است. برای این منظور، با استفاده از رویکرد تحلیل مسیر ساختاری و ماتریس حسابداری اجتماعی 1395 کشور ایران در قالب 110 فعالیت اقتصادی و 22 نهاد (مشتمل بر 10 دهک درآمدی خانوارهای شهری و روستایی، شرکت ها و دولت)، اثر کاهش مخارج گردشگری ورودی خارجی در تولید و تغییر توزیع درآمد نهادی محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد، در پی بروز شوک کرونا، کاهش درآمد ناشی از افت گردشگری ورودی به کاهش تولید کل کشور منجر شده است و بخش های عمده فروشی و خرده فروشی، حمل ونقل، تأمین جا، فعالیت های خدماتی مربوط به غذا و آشامیدنی ها و ساخت محصولات غذایی، به ترتیب با سهم های 6/16، 6/11، 5/10، 3/9 و 1/6درصدی، بیشترین سهم را از کاهش تولید کل کشور به خود اختصاص داده اند. همچنین، نتایج حاصل از رویکرد تحلیل مسیر ساختاری نشان می دهد که بین عوامل تولید، درآمد مختلط مسیر اصلی و مهم اثرگذاری کاهش مخارج گردشگری در درآمد تمامی نهادها اعم از خانوارهای شهری، خانوارهای روستایی و شرکت ها است.
۸۳.

شناسایی میدان اثرگذاری بخش ها و سنجش تأثیر تغییرات تکنولوژی بر اشتغال در ایران با استفاده از الگوی ترکیبی داده- ستانده و اقتصادسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جداول داده- ستانده تغییرات تکنولوژی روش میدان اثرگذاری اشتغال روش IOE

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۲
ازجمله عوامل مهمی که می تواند بر اشتغال تأثیرگذار باشد، میزان تغییرات فناوری در بخش های اولویت دار اقتصاد است. در طول زمان، نوآوری و تغییرات فناوری در فضاهای جغرافیایی بسیاری، گسترش یافته، اما یکی از انتقادات عمده به الگوهای داده- ستانده، عدم توانایی این الگو در سنجش اثرات تغییرات تکنولوژی، ناشی از نوآوری های جدید بوده است. در این مقاله، ابتدا نشان می دهیم که چگونه به کارگیری روش میدان اثرگذاری، می تواند برای اندازه گیری اثرات تغییرات فناوری استفاده شود و سپس تأثیر تغییرات فناوری بخش های اولویت دار بر اشتغال بخش ها در ایران با استفاده از روش ترکیبی داده- ستانده و اقتصادسنجی بررسی می شود. پرسش اصلی این است: تغییرات فناوری در کدام یک از بخش های اولویت دار براساس روش میدان اثرگذاری در دوره 1395-1365، بیشترین تأثیر را بر اشتغال دارد؟ هدف این مقاله، استفاده از یک روش است که بتواند میزان اهمیت بخش های مختلف را با استفاده از الگوی ترکیبی داده- ستانده + اقتصادسنجی بسنجد. برای این منظور، از جداول متعارف داده- ستانده ایران برای دوره زمانی 1365 تا 1395 به قیمت ثابت سال 1390 و داده های اشتغال بخشی مرکز آمار ایران استفاده شده است. همچنین الگوی تقاضای نیروی کار با روش اثرات ثابت و در قالب داده های تابلویی الگوسازی شده است. یافته های مقاله حاکی از آن است که با روش میدان اثرگذاری، بخش های اولویت دار شامل بخش های صنعت و ساختمان هستند و تغییرات فناوری بخش معدن، کمترین اثرگذاری را بر سایر بخش ها دارد. همچنین تغییرات فناوری بخش صنعت و حمل ونقل، انبارداری و ارتباطات به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر اشتغال ایران دارند.
۸۴.

محاسبه شاخص پیچیدگی محیط درونی زنجیره های تولید در اقتصاد ایران؛ کاربردی از جداول داده-ستانده متقارن محصول در محصول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متوسط فاصله اقتصادی فعالیت ها ی بالا دستی و پایین دستی زنجیره عرضه ستانده زنجیره تقاضای نهاده شاخص پیچیدگی زنجیره های تولید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۴
زنجیره های تولید در هر اقتصادی بسیار حائز اهمیت است و کشورهایی که به توسعه زنجیره های تولید پرداخته اند، وضعیت اقتصادی بهتری را برای خود رقم زده اند. با عنایت به اینکه تکمیل زنجیره های تولید و توسعه صنایع پایین دستی از اهداف اصلی برنامه هفتم توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور است، کانون توجه مقاله حاضر محاسبه شاخص پیچیدگی محیط درونی زنجیره های تولید و ارتباط آن با فعالیت های بالادستی و پایین دستی در اقتصاد ایران است. در راستای محاسبه شاخص پیچیدگی محیط درونی، متوسط طول انتشار پسین و پیشین با به کارگیری الگوهای تقاضامحور لئونتیف و عرضه محور گش با استفاده از آخرین جدول داده-ستانده بانک مرکزی برای سال 1395 محاسبه می شود و سپس مبنای شناسایی بخش های بالادستی و پایین دستی قرار می گیرد. یافته ها حاکی از آن است که گروه محصول «فلزات اساسی»، «ساختمان» و «فرآورده های نفتی و محصولات شیمیایی» شاخص پیچیدگی اقتصادی بزرگ تر از واحد دارند، بدین معنا که زنجیره های تولید بیشتر و فاصله طولانی تری تا بازار مصرف نهایی ایجاد می کنند، لذا در زمره محصولات پایین دستی قرار می گیرند. در مقابل «استخراج نفت خام و گازطبیعی» کمترین شاخص پیچیدگی اقتصادی را دارد و لذا در جایگاه گروه محصولات بالادستی اقتصاد قرار می گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد مهم ترین توصیه های سیاستی، تکمیل زنجیره های تولید و تبدیل نفت خام و گازطبیعی به محصولات شیمیایی و پتروشیمی و همچنین شناخت حلقه های مفقوده در زنجیره کشاورزی باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان