فاطمه فریدی مجید

فاطمه فریدی مجید

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

ماوراءالنهر در نقشه های کهن: رمزگشایی از میراث گمشده جغرافیای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماوراءالنهر نقشه نگاری اسلامی نقشه های سده های میانه جغرافیای تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
این پژوهش به بررسی ماوراءالنهر، یکی از سرزمین های اسلامی، در نقشه های اسلامی از قرن سوم تا سیزده هجری (نهم تا نوزده میلادی) می پردازد. نقشه ها به عنوان یکی از اسناد معتبر و مهم برای درک نظام سیاسی و تقسیمات سرزمین ها در دوره های تاریخی شناخته می شوند. مقاله حاضر به تحلیل موقعیت ماوراءالنهر در این نقشه ها، گستره شهرها، عوارض طبیعی و مفاهیم مرتبط با هدف شناسایی مکان ها و تعیین موقعیت صحیح آنها، و معرفی محتوای این اسناد مهم و نشان دادن سهم نقشه نگاران مسلمان و ایرانی در میراث علمی و جغرافیایی تمرکز دارد. محقق تلاش کرده است با بهره گیری از روش پژوهش تاریخی و تحلیل مضمون چهارده نقشه خطی از مکاتب بلخی، هفت کشور یونانی و مکتب نجیب بکران موجود در مراکز آرشیوی، تطابق هایی بین جایابی های نقشه نگاران و موقعیت های کنونی آنها ارائه دهد.  این بررسی به ویژه در شناسایی موقعیت برخی شهرها که به دلایل مختلف از بین رفته یا در مکان های نادرستی جانمایی شده اند، اهمیت دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نقشه نگاران اسلامی پس از گذشت سده های نخستین، و به کمک بازدیدهای میدانی و اطلاعات روزآمد شده، جایابی های دقیق تری از ماوراءالنهر ارایه کرده اند. از سویی فراوانی آبادی ها و شهرها در ماوراءالنهر نشان از رونق بالای این منطقه در دوره مورد نظر دارد. از این نظراین مقاله نه تنها به غنای دانش جغرافیای تاریخی می افزاید بلکه به پژوهشگران امکان می دهد تا درک عمیق تری از تحولات تاریخی و جغرافیایی سرزمین ماوراءالنهر داشته باشند و نقش آن را در دوران اسلامی بهتر بشناسند.  
۲.

مرزهای ایران صفوی و امپراتوری عثمانی بر اساس نقشه های تاریخی با تأکید بر آناتولی (آسیای صغیر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران صفوی عثمانی مرزهای جغرافیایی نقشه های تاریخی آناتولی آسیای صغیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۹۵
بازسازی و مطالعه تحول و تطور مرزهای ایران عصر صفوی با امپراتوری عثمانی اهمیت بسیاری در مشخص کردن سابقه چهارصدساله گستره سیاسی ایران دارد. قدرت مهیب عثمانی و ستیزه جویی های میان دو دولت، آناتولی (آسیای صغیر)، آذربایجان و قفقاز را صحنه بیشترین درگیری ها ساخته بود. از همین بابت موضوع اصلی این مقاله تحولات مرزهای غربی ایران با تأکید بر آناتولی (آسیای صغیر) است. از آنجا که برآمدن صفویان با توسعه نقشه نگاری نوین در اروپا هم زمان بود، اکنون نقشه های تاریخی متعددی از ایران و عثمانی در دست است که می توان آنها را مرجعی دست اول برای بررسی جغرافیای تاریخی ایران و سرزمین های پیرامون در آن هنگام دانست. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی- تطبیقی- تحلیلی به معرفی و مطالعه نقشه های تاریخی می پردازد و به این پرسش ها پاسخ می دهد: تحولات مرزی ایران و عثمانی در عصر صفوی چه نمودی در نقشه های تاریخی آن عصر دارد؟ آیا تحولات مرزهای نیمه غربی ایران  به ویژه با آناتولی  را می توان در نقشه های تاریخی بازسازی کرد؟ براساس یافته ها، نقشه ها با توجه به ماهیت تصویری شان به نحوی شفاف، گویای آن اند که نه تنها سرزمین های همجوار امروز ایران با ترکیه و عراق و در خلیج فارس، غالباً و عموماً تعلق به دولت صفوی  داشته اند، بلکه گستره وسیع قفقاز و نواحی شرقی دریاچه وان نیز به استناد نقشه ها بیشتر در قلمروی ایران بوده اند تا عثمانی. هرچند این نواحی بارها صحنه کشاکش و دست به دست شدن بین دو دولت عثمانی و صفویه بوده اند.
۳.

تصویر پرتغالی ها از خلیج فارس؛ واکاوی انگیزه های استعماری پرتغال در ترسیم نقشه های خلیج فارس (سده های شانزدهم و هفدهم میلادی/ دهم و یازدهم قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلیج فارس پرتغال نقشه های تاریخی استعمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
استعمار در آسیا، با ورود پرتغالی ها به خلیج فارس در سده شانزدهم میلادی/دهم قمری آغاز شد. پرتغالی ها با بهره گیری از ناوگان دریایی، فناوری های پیشرفته و احداث استحکامات کنترل تجارت دریایی را به دست گرفتند. این رویدادها تأثیر عمیقی بر تاریخ خلیج فارس گذاشت و آن را به دو دوره پیشااستعماری و پسااستعماری تقسیم کرد. پرتغالی ها با استفاده از روش های نقشه نگاری نخستین نقشه های دقیق از خلیج فارس را تهیه کردند که شامل ترسیم جزئیات خطوط ساحلی، جزایر و بنادر بود. این نقشه ها نه تنها ابزاری جغرافیایی، بلکه بازتابی از اهداف استعماری پرتغال در منطقه به شمار می روند. هدف این پژوهش بررسی نقشه های پرتغالیِ سده های شانزدهم و هفدهم میلادی/ دهم و یازدهم قمری به کمک روش تحقیق تاریخی برای درک مفاهیم کلیدیِ مرتبط با تاریخ خلیج فارس و دریافت ارتباط آن ها با اهداف استعماری پرتغال است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که انگیزه های اصلی پرتغالی ها از تهیه نقشه های دقیق از خلیج فارس چه بود و این نقشه ها چگونه بازتاباننده اولویت های نظامی- اقتصادی پرتغال در منطقه بوده اند؛ به نظر می رسد در این اسناد و در راستای منافع پرتغال در هند از جمله کنترل مسیرهای تجاری، برخی نقاط همچون هرموز در شرق خلیج فارس مورد توجه قرار گرفتند و نقاط کرانه و پس کرانه نادیده گرفته شده اند که نشان دهنده کاربرد نقشه ها به عنوان ابزاری در خدمت منافع سیاسی و استعماری پرتغال در آن مقطع در بستری از گفتمان استعماری اولیه است.
۴.

برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروس بیجار کردستان تقسیمات کشوری ایران حاکمان گروس نظریه قدرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۳۱۲
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
۵.

قلمرو و مفهوم سیاسی ایران در نیمه نخست حکومت صفوی بر مبنای نقشه های تاریخی اروپایی (1511-1600م/ 907-1008ق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره صفوی نقشه های تاریخی قلمرو جغرافیایی مفهوم ایران

تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۹۵
برآمدن صفویان و تحولات بنیادین شکل گیری یک امپراتوری، توجه اروپاییان را در مدتی کوتاه به ایران معطوف کرد. این دوره همزمان با پیشرفت های دانش نقشه نگاری در اروپا و ثبت دقیق مکان های جغرافیایی، از جمله سرزمین های آکنده از ثروت شرقی بود. این پژوهش با روش تحقیق تاریخی، به دنبال یافتن پاسخ این پرسش اصلی است که آیا قلمرو ایران و مفهوم آن در دوره نخست حکومت صفوی، در نقشه های اروپاییان متأثر از واقعیت های سیاسی، جغرافیایی و نیز مقاصد حکومتگران ایرانی ثبت شده است؟ بدین منظور هفت نقشه (1511-1600م/ 907-1008ق) گزینش، توصیف و مطابقت داده شده است تا تصویری روشن از انعکاس قلمرو جغرافیایی و مفهوم سیاسی ایران در عصر صفویه در این اسناد به دست آید. نتایج نشان می دهد همسویی معنادار (غیرمستقیمی) میان اراده شاهان صفوی با اهداف سفارش دهندگان اروپایی نقشه ها وجود دارد.
۶.

ایالت گیلان و هیرکانی در دوره صفوی بر مبنای نقشه جغرافیایی آدام اولئاریوس در1656م./1066ق. در تطابق با کتاب مختصر مفید 1087ق.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایالت گیلان متون جغرافیایی نقشه های تاریخی الئاریوس عصر صفویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۳۹
آنچه اولئاریوس را در تاریخ ایران پرآوازه کرده، سفرنامه و نقشه ایران از اوست که الهام بخش اروپاییان در ترسیم ها و نگارش ها درباره ایران در دهه ها و قرن های بعد شده است. از اولئاریوس اما، یک نقشه منطقه ای گیلان برجای مانده که حاکی از اهمیت این قسمت از ایران در دوره صفوی است. در شرایطی که در منابع عصر صفوی در اطلاق واژه هایی چون ایالت و ولایت بر مناطق ایران ابهام وجود دارد، ایالت گیلان برای نخستین بار با دقت بالایی ترسیم شده است. آنچه بر ارزش نقشه او افزوده مشاهدات شخصی و تحقیق میدانی وی از آگاهان محلی در گذر از گیلان بوده که سندیت نقشه گیلان را به عنوان اسناد معتبر شناخت جغرافیای تاریخی این منطقه در قرن هفدهم میلادی دوچندان کرده است. نقشه سال 1656م الئاریوس، قدیمی ترین و شاید نخستین نقشه مستقل منطقه ای گیلان در کارتوگرافی نوین اروپا است که به تصحیح داده های پیش از خود پرداخته است. از دوره صفوی نقشه ای برجای نمانده و لاجرم مفاهیم نقشه با مهم ترین و شاید تنها منبع جغرافیایی عصر صفوی یعنی کتاب مختصر مفید تطابق داده داده شده تا وجوه تمایز نگاه از درون و بیرون به یک نطقه جغرافیایی مشخص گردد. تطابق این اطلاعات با جغرافیای گیلان در کنار نام شناسی این منطقه از اهداف پژوهش به یاری روش تحقیق تاریخی و جستجوی کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد اطلاعات درج شده در نقشه اولئاریوس ازنظر کمیت و درج جزییات به میزان قابل توجهی بیشتر از متن جغرافیایی مختصر مفید است.
۷.

Die Untersuchung von Damāwand in den geografischen Texten und islamisch-historischen Landkarten(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۵۴۲
Der Mensch betrachtet von Anfang an die natürlichen Phänomene mit Respekt, sodass er zuerst den Himmel als Vater, die Erde und den Berg als Mutter und den Fluss als die Tochter des Berges wusste, aber im Laufe der Zeit hat der Beg die Rolle dese Vaters angenommen . Die Völker von Mesopotamien glaubten sogar, dass der Berg die erste Heimat ist und den Himmel mit der Erde in Verbindung bringt . In den historischen iranischen Geschichten findet man öfters Erzählungen, die auf einem Berg oder an einem Fluss geschehen . Unter den iranischen Bergen haben Alburz und Damāwand in den iranischen Erzählungen und mythischen, historischen, literarischen und geografischen Quellen eine besondere Stellung. In Avesta wurde der Name von Alburz erwähnt, aber in diesem Buch finden wir keinen Hinweis auf Damāwand. In Bundehesh wurde auf die beiden Bergen hingewiesen . In Schāhnāma von Firdausī gibt es Hinweis auf die beiden Bergen. Es ist bemerkenswert, dass nach der Meinung vieler Forscher Alburz in Schāhnāma mit jetzigem Alburz identisch ist. Daher haben einige ihn in in Indien , Balkh und Ghor in Afghanistan angenommen. Ebenso vertreten einige die Meinung, dass dieser Berg einen religiösen und symbolischen Wert hat oder mit dem Berg Ghaf in Kaukasus identisch ist. Es gibt sogar Quellen, in denen dieser Berg als Taftān im Osten des Iran erklärt wurde.
۸.

پرسش ها و چالش های پیش روی ایران شناسی

کلیدواژه‌ها: علم علوم انسانی شرق شناسی ایران شناسی مطالعات ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۵
سخن گزافی نیست اگر گفته شود، تمام علومی که اکنون به عنوان شاخه ای از علم، در مفهوم Science جایگاه دانشگاهی و نهادینه شده ای دارند، برای اثبات علم بودنشان به تناسب پیدایش و سیر تاریخی خود بارها مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در این راه پرفراز و نشیب، علوم انسانی مسیر ناهموارتری را طی نموده و بیشتر مورد انتقاد و واکاوی قرارگرفته تا به جایگاه کنونی خود رسیده اند. با وجود این درباره رشته، حوزه یا گرایش ایران شناسی، بعنوان شاخه ای از علوم انسانی، این نقد و بررسی ها انجام نشده و این رشته از علوم انسانی برای یافتن جایگاه علمی خود سخت نیازمند این کنکاش هاست. نویسنده در این مقاله با طرح برخی پرسش ها و چالش های موجود درباره ایران شناسی و مسائل آن، تلاش کرده است، گامی اولیه در وادی نهادینه کردن علم ایران شناسی بردارد و امید دارد با یافتن پاسخ مورد قبول، در آینده ای نزدیک بتوان جایگاه علمی ویژه ای را برای آن تعریف کرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان