بررسی الگوی نشانه شناختی پیرس در زبان عرفانی عبدالرحمن اسفراینی در کاشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
182 - 219
حوزههای تخصصی:
روش های مختلف نقد ادبی نوین به متون فارسی کمتر توجه شده است. این در حالی است که این متون می توانند به عنوان بستری مناسب برای بررسی نظریه ها و کشف رویکردهای جدید در تفسیر زبان ادبی مورد استفاده قرار گیرند. یکی از این روش های نقد، استفاده از نشانه شناسی است. مقاله حاضر به بررسی الگوی نشانه شناختی چارلز سندرز پیرس، یکی از بنیان گذاران نشانه شناسی در زبان عرفانی عبدالرحمن اسفراینی در کاشف الاسرار می پردازد. نشانه شناسی پیرس به عنوان یک چارچوب نظری قدرتمند برای فهم و تحلیل نشانه ها و فرایندهای معناآفرینی به کار گرفته شده است تا شیوه های معناآفرینی و ارتباطات نمادین در متون عرفانی اسفراینی بررسی شود. این الگو، سه نوع نشانه اصلی شبیه سازی، ارتباط مستقیم و ارتباط قراردادی را معرّفی می کند. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل انواع نشانه های آیکونیک، نمایه ای و نمادین در این اثر و چگونگی انتقال مفاهیم عرفانی و تأثیر آن ها بر خواننده پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که زبان عرفانی اسفراینی از الگوهای پیچیده و چندلایه ای برای بیان تجارب و مفاهیم عرفانی بهره می برد که به کمک چارچوب نشانه شناختی پیرس قابل شناسایی و تحلیل است. این تحلیل ها نشان دهنده تعامل عمیق میان فرم و محتوا در متون عرفانی و نقش بسزای نشانه ها در تسهیل درک و تجربه های معنوی است و تلاش می کند تا با بهره گیری از چارچوب نظری پیرس، به تحلیل دقیق تر و جامع تری از زبان و نشانه های عرفانی در اثر عبدالرحمن اسفراینی بپردازد و بدین وسیله فهم عمیق تری از روش های بیان و انتقال مفاهیم عرفانی فراهم آورد.