بازنمایی ابعاد شور و اشتیاق در غزلیّات منزوی؛ بر اساس آرای جان استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
152 - 181
حوزههای تخصصی:
با بررسی غزلیات عاشقانه زنده یاد حسین منزوی در می یابیم که عشق، یگانه مولد نیرومند در تمام وجوه درونی و بیرونی این غزل سرای معاصر است که ناخواسته تمام هویت او را نشان می دهد؛ نگاه منزوی به عشق، زمینی و فرودین است که به تبع آن، عنصر شور و اشتیاق و شوریدگی در آن پررنگ و برجسته است. در میان نظریه های معاصر که به مقوله عشق اشاره کرده اند، آرای استرنبرگ درخور توجه است. او عشق را دارای سه ضلع «صمیمیت، شور و هیجان (شهوت)، تعهد» می-داند. این پژوهش بر آن است با تعریف ضلع شور و اشتیاق و مؤلفه های آن، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به بسامد این عنصر در غزلیات منزوی بپردازد. برآیند پژوهش حاضر، حاکی از آن است که بر اساس ضلع شور و اشتیاق در نظریه مثلث عشق از استرنبرگ، منزوی با توجه به موقعیت های مختلف زندگی، توانسته است این ضلع از مثلث عشق را به تمام و کمال درک و توصیف کند. همچنین، مشحص گردید که در این بخش از غزل ها، سه محور «زن بودن معشوق»، «توصیف اندام و بدن معشوق» و «توصیف حالات و رفتارهای او» به عنوان مهم ترین مؤلفه های عنصر شور و اشتیاق مطالعه شده است که اوج دلباختگی و شیدایی او را نسبت به معشوق زمینی اش بیان می کند. افزون بر این، معشوق منزوی از جنس مخالف و نوع رابطه نیز، بر اساس یافته ها و ضلع شور و اشتیاق استرنبرگ از درجه بالایی از برانگیختگی فیزیولوژیک و روانی برخوردار است. انگیزه هایی که به کمال عشق، جذابیت فیزیکی و جنسی منجر می شود.