سیده خدیجه موسوی

سیده خدیجه موسوی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان

کلیدواژه‌ها: ساحت های سند تحول بنیادین عملکرد شغلی اشتیاق به کار کیفیت زندگی شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه معلمان شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین قرار گرفت؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1970)، پرسشنامه اشتیاق به کار اترخت اسچافلی و همکاران (2002) و پرسشنامه کیفیت زندگی شغلی استون و ون لار (2018) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار اس پی اسس نسخه 28 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی داشته است (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که جلسات آموزشی مبتنی بر ساحت های سند تحول بنیادین می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای بهبود عملکرد شغلی، اشتیاق به کار و کیفیت زندگی شغلی در معلمان به کاربرده شود.
۲.

مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس روش تدریس مبتنی بر سکوسازی خودپنداره تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس مبتنی بر سکوسازی اثربخشی بیشتری نسبت به روش تدریس معکوس بر بهبود خودپنداره تحصیلی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان به کاربرده شوند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان