مریم حسن زاده مقدم

مریم حسن زاده مقدم

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی تزیینات گره چینی و آلت های گره به کار رفته در گنبدهای غفاریه و کبود شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گنبد غفاریه گنبد کبود گره چینی آلت های گره دوره ایلخانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۰۲
گره چینی یکی از منظم ترین تزیینات هندسی است که با فراگیری اسلام گسترش یافت. در میان حکومت های مختلف اسلامی، عهد ایلخانی یکی از درخشان ترین دوره های شکوفایی و رونق هنر و معماری با کاربرد گره سازی در ایران است. از بناهای فاخر این دوره گنبد کبود، و گنبد غفاریه، واقع در شهرستان مراغه است که سطوح خارجی این بناها دارای گره چینی هایی با خصوصیات متفاوت و آلت های گره زیادی هستند که بطور خلاقانه در هر یک به کار برده شده اند. هدف این پژوهش، شناخت نوع گره چینی ها، تحلیل خصوصیات و ویژگی آن ها؛ کاربرد آلت های گره در این بناها و مقایسه و تطبیق میان آن هاست که وجوه افتراق و اشتراکشان را آشکار سازد. تحقیق حاضر در صدد پاسخ دهی به این سوالات است که "نوع گره چینی ها و جایگاه آلت های گره در سطوح خارجی گنبد کبود و گنبد غفاریه چگونه است؟ و دارای چه اشتراکات و افتراقاتی نسبت به یکدیگر هستند؟" مقاله پیش رو به روش تطبیقی توصیفی انجام گرفته و اطلاعات، ترکیبی از منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. نتایج نشان می دهند: با وجود این که هر دو بنا متعلق به یک دوره است؛ اما دو نوع گره چینی با دو اجرای متفاوت در هر دو بنا به کار رفته است. بدین صورت که گره چینی گنبد غفاریه با تلفیق آجر و کاشی معرق بصورت نیمه برجسته ساخته شده و آلت های گره بطور مجزا با کاشی معرق در مقرنس ها استفاده شده است؛ اما گره چینی های گنبد کبود تماماً با آجرهای برش خورده با اندازه تقریباً یکسان به شیوه معرق کاری و تماماً برجسته ساخته شده اند؛ همچنین بیشتر آلت های گره کاربرد مجزا ندارند.
۲.

اقتباس اپرای حیدربابایه سلام از منظومه حیدربابایه سلام استاد شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیدربابایه سلام شهریار اقتباس تصاویر ادبی اپرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۸
ادبیات ایرانی منبعی بزرگ برای اقتباس و خلق آثار نمایشی به شمار می رود که یکی از آن ها منظومه «حیدربابایه سلام» شهریار است. این منظومه اخیراً به هنرهای نمایشی تأثیر گذاشته و اپرای حیدربابایه سلام با اقتباس از این شعر به اجرا درآمده است. در میان نظریه پردازان در خصوص اقتباس، لیندا هاچن را می توان نام برد که اقتباس را بازآفرینی آثار ادبی بر بنیاد یک اثر تجسمی یا  برعکس آن می پندارد که خلاقیت بر آن دخیل است. یکی از شیوه های خلاقانه در آفرینش آثار هنری و ادبی، تصویرپردازی است که از آن به عنوان تصاویر ادبی (ذهنی) و تصاویر هنری (دیداری)، یاد می شود. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی ابتدا سعی در تبیین تصویرگرایی منظومه «حیدربابایه سلام» دارد و سپس به مؤلفه های اقتباس شده از این منظومه که برای خلق تصاویر نمایشی استفاده گردیده، پرداخته است. با توجه به ابعاد تأثیرپذیری اپرای حیدربابایه سلام از این منظومه، این نتیجه حاصل گردیده است که نویسنده و کارگردان اپرای حیدربابایه سلام با تکیه بر منظومه «حیدربابایه سلام» استاد شهریار علاوه بر اینکه سعی در بازآفرینی و معرفی این شاهکار ادبی در قالب نمایش در سطح ملی و بین المللی داشته، همچنین در تلاش برای احیای گونه نمایشی اپرا بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر جنبه فرهنگ قومی بوده است. 
۳.

واکاوی اضطراب مرگ در روایت های گیل گمش و هملت براساس نظریه ا. د. یالوم

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی گیل گمش مرگ هملت یالوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۱
یکی از رویکردهای مهم در مطالعات تطبیقی، بررسی مقولات محوری در ادبیات با رویکرد روان شناسی است که با روانکاوی فروید رسمیت پیدا کرد و بعدها به بررسی موضوعات مختلف به تکامل رسید. یکی از این موضوعات می تواند مقوله مرگ و اضطراب حاصل از آن باشد که سوژه ای جذاب در نظرگاه روان شناسان است و در این میان، اروین یالوم با رویکرد روان درمانی پویه نگر اگزیستانسیال به معضلاتی مانند مرگ و اضطراب ناشی از آن و عواملی مانند تنهایی، آزادی و پوچی در این حوزه پرداخته است. لذا پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی –تحلیلی بر آن است تا مساله مرگ در روایت های گیل گمش و هملت را با عطف به نظریه وجودی یالوم، بپردازد. نتایج این پژوهش حکم می کند مهم ترین عامل اضطراب از مرگ در هر دو روایت، در قطع ارتباط با گذشته و مساله فقدان متمرکز است، فقدان پشتوانه، جایگاه، عشق و آرزوهای ناکام. از سویی دیگر، در هر دو روایت، غلبه بر آن ازطریق آگاهی، مسئولیت پذیری، ابداع معنا و... امکان پذیر است. گیل گمش و هملت نیز در مواجه با تجربه مرگ دغدغه بازیابی زندگی گذشته را دارند و با رویکرد دفاعی خود در زمان حال در تلاش ساختن معنای آینده هستند و از آنجا که در روایت گیلگمش، مساله تحول و دگردیسی در روند زیستی وجود دارد، نوع مواجه با مرگ نیز در میانه داستان متحول شده و از امر ضد اخلاق به امر اخلاقی متمایل می شود اما در هملت، این روند، به واسطه عدم صیرورت در شخصیت روایت، در قالب استیلا بر دیگری در تمامی روایت جاری است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان