حسین آزادمنجیری

حسین آزادمنجیری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

رویکرد هایدگر به اثبات جهان خارج بر مبنای تفسیر وی از کتاب فوسیس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر ارسطو فوسیس هستی اوسیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
اثبات جهان خارج جزء نخستین مسائلی است که از ابتدا دغدغه هایدگر جوان بوده است. وی در سراسر مسیر تفکر فلسفی خود، تلاش مکرری را برای بازیابی تجربه اولیه یونانی پیش از سقراطی از هستی به عنوان φύσις (فوسیس) انجام می دهد.  وی با ریشه یابی کلمات φύσις و nature ترجمه فوسیس به طبیعت را رد و بیان می کند که این ترجمه دلیل انحراف فلسفه و سپس علم شد که در نتیجه آن و در فلسفه کانت نیاز به اثبات جهان پیدا شد. بنابراین تلاش کرد تا از علم گرایی و نگاه علمی فاصله بگیرد و در رجوع به تفکر یونانی به این مسئله را نشان دهد که عدم اثبات جهان خارج، نه به دلیل غفلت فیلسوفان یونانی، بلکه در نوع نگاه آنان به رابطه انسان و جهان نهفته است. وی برای حل این معضلات با رجوع به فلسفه ارسطو، اصطلاحاتی همچون فوسیس، اپاگوگه، اتیا، آرخه و... را تفسیر می کند. در نظر وی فوسیس برای ارسطو همان هستی به ما هو هستی است و اصطلاحات دیگر همچون آیتیا، آرخه و به ویژه اوسیا را باید در این رابطه بازتعریف و تفسیر کرد. وی با ارائه این تفسیر نشان می دهد که رابطه انسان با هستی عمیق تر از آن است که نیاز به اثبات هستی احساس شود. هستی پیشاپیش موجودات و قبل از آن ها برای انسان رخ عیان می کند و انسان با واسطه آن قادر به اگزیستانس می شود.
۲.

بررسی سرشت آگاهی در خلال تفسیرهای هایدگر از فوسیس و پسوخه و انتقادهای وی از علم گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی فوسیس پسوخه تجربه زیسته علم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۳۵۴
هایدگر با بازتعریف فوسیس(φυσις) و پسوخه(Ψυχη) ارسطویی در مقام انتقاد از علم تجربی (Science) و علم گرایی(Scientism) برمی آید که بر تمام ساحات زندگی انسان و از جمله فلسفه سایه افکنده بود. از خلال این تفسیر ها و انتقادات، می توان نظرات وی را درباره آگاهی(Consciousness) استخراج کرد. در نظر وی، معنای فوسیس در زبان یونانی «وجود به ما هو وجود» است و درμορφη (صورت) که تغییر پیوستار را نشان می دهد، رخ عیان می کند. صورت که خلاء دوگانه علت فاعلی و علت غایی را برای فوسیس پر می کند در حقیقت همان آگاهی است. آگاهی که هایدگر از آن با «تجربه زیسته »(lived experience) یاد می کند، دارای لایه های مختلف رفتاری-ادراکی، اجتماعی و پیشا-شخصیِ از قبل معنادار است. هایدگر در تفسیر پسوخه به عنوان آگاهی از اصطلاحات مختلفی همچون صورت، Truth(حق)، لوگوس و مقوله استفاده و بیان می کند که آگاهی در تمام این اصطلاحات شامل یک دوگانگی است که همواره ارتباط آن با امر خارجی حفظ می شود. آگاهی برای هایدگر با هستی گره خورده است و وی همواره بر این نکته تاکید می کند که آگاهی همان ارتباط انسان یا دازاین(Dasein) با خارج است و هر چه از این ارتباط برداشت شود، در مرحله دومی است که ممکن است انتزاع یا علم یا هر چیز دیگر نام بگیرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان