ندا کهریزی

ندا کهریزی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

توسعه پایدار و محیط زیست استان کرمانشاه؛ دیدگاه های متعارض نظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار کورنوکوپیانست ها نئومالتوسین ها حکمرانی زیست محیطی جهانی استان کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
محیط زیست و توسعه پایدار به عنوان دو مفهوم به هم پیوسته در دو رهیافت نظری روابط بین الملل مطرح شده اند. محیط زیست گرایی نهادی و رویکرد اکولوژیکی سبزها این دو رهیافت نظری هستند. محیط زیست گرایی نهادی (کورنوکوپیانیست[1]) با نگاه خوش بینانه،انسان محوری را مبنا قرار داده و دولت و نهادهای دولتی را قادر بر حل مسائل زیست محیطی می داند. در مقابل رویکرد اکولوژیکی سبزها (نومالتوسی[2]) با بدبینی نسبت به نهادهای دولتی، نگاهی بوم محورانه و مبتنی بر محدودیت رشد را مبنای نظری خود قرار می دهد. با کاربست این تئوری ها بهتر می توان با توجه بر پیوند میان محیط زیست و توسعه پایدار، مسئله و ابعاد تحقق توسعه را ارزیابی کرد. در همین راستا تلاش این مقاله بر این است که با مقایسه دو رهیافت نظری ذکر شده در قالب چارچوب نظری و اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که «باتوجه به رویکردهای نظری متعارض در حیطه محیط زیست و توسعه پایدار، رویکرد مدیریت محیط زیست در استان کرمانشاه را چگونه می توان تحلیل نمود؟» در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که «حکمرانی و مدیریت محیط زیست در استان کرمانشاه مبتنی بر الزامات نظریه اکولوژیکی سبزها نبوده و ازاین رو چشم انداز حفظ محیط زیست و توسعه پایدار در استان روشن نیست». یافته های این مقاله نشان می دهد که جهت تحقق توسعه پایدار بازنگری در سیاست های دولت محور و گسترش فرهنگ مشارکت با بهره گیری از سازمان های مردمی با توجه بر ابعاد محدودیت رشد لازم است. استان کرمانشاه برای رسیدن به توسعه پایدار می بایست از مشکلات زیست محیطی به هم تنیده و نه مجزا که هرروزه توان حل آنها کاهش می یابد و در حال گسترش اند، گذر کند. در حقیقت با نگرشی مبتنی بر حکمرانی جهانی زیست محیطی می توان مسیر توسعه در استان را هموار ساخت. مقاله را می توان با تحقیقات گسترده تر بعدی کاربردی توسعه ای بخشید.     cornucopyanism Neo_malthusianism
۲.

پیامدهای امنیتی مناسبات چین و اسراییل برای آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معمای امنیت گسترش نفوذ مناسبات چین و اسرائیل پیامد امنیتی تهدیدات سایبری و فناورانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۵۲
عرصه روابط بین الملل در ساختاری آنارشیک روابطی با نگاه امنیتی و قدرت جویانه را موجب می شود و اقداماتی جهت توسعه قدرت در نظم خودیارانه انگاره تضعیف امنیت را در میان دولت های در حال رقابت ایجاد می کند. رقابت کنونی ایالات متحده و چین به عنوان قدرتی نوظهور در این چارچوب قابل بررسی است. ایالات متحده حضور چین در خاورمیانه و تعامل روبه گسترش چین و اسراییل را نفوذ در حیطه استراتژیک خود ارزیابی می کند؛ مناسباتی که امروزه ابزاری است که در دست چین خوب عمل کرده. پژوهش حاضر به منظور بررسی عرصه نوین رقابتی ایالات متحده و چین حضور چین در حیات خلوت ایالات متحده یعنی اسراییل را مدنظر قرار داده. گسترش روابط و تعاملات دو کشور که نفوذ قدرت چین در اسرائیل را به همراه دارد از ابعاد گوناگون قابل توجه است. حال پرسش این است که «پیامدهای امنیتی گسترش حوزه نفوذ چین در اسرائیل برای ایالات متحده کدم اند؟» در پاسخ و با بهره از رویکرد تحلیلی توصیفی و با روش کتابخانه ای می توان بیان داشت که «تعاملات روبه رشد چین و اسرائیل دربردارنده پیامدهای امنیتی برای ایالات متحده خواهد بود که در ابعاد فناورانه، زیرساختی، سایبری و تجاری قابل بررسی است» با بهره از تئوری معمای امنیتی می توان ابعاد گسترش حضور چین در منطقه خاورمیانه و با تأکید بر اسراییل را تشریح و پیامد امنیتی آن را برای آمریکا تبیین نمود. درنتیجه این تسری نفوذ چند پیامد امنیتی برای ایالات متحده محتمل است که در صورت عدم توجه ایالات متحده و گسترش دامنه تنش میان دو قطب اقتصادی شرایط را برای ایالات متحده پیچیده خواهد کرد    
۳.

ایران و عربستان؛ بلوغ منازعه و دوگانه مذاکره - فاجعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحولات خاورمیانه تنش عربستان و ج.ا.ایران بلوغ منازعه بن بست آزاردهنده فاجعه و مذاکره سناریو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۳۹۸
در کنه تنش دامنه دار و مستمر ایران و عربستان به عنوان جنگ سرد خاورمیانه مؤلفه های گوناگونی ریشه دارد. این منازعه را می توان در چارچوب تحولات عمیق خاورمیانه و با توجه به سلسله رویدادهای دهه اخیر تا ۲۰۲۱ تبیین نمود. پیش تر در راهبردهایی چون امنیت منطقه ای ۱۹۸۶، مجمع گفت وگوی منطقه ای ۲۰۱۶، و ۲۰۱۹در ابتکار صلح هرمز در کنار اقداماتی میانجیگرانه گام هایی در راستای حل منازعه برداشته شده اما اوج گیری تنش تا سر حد جنگ نظامی در ۲۰۲۰نشان از نافرجامی آن ها دارد. حال پرسشی که به ذهن متبادر می شود این است که «تداوم و تعمیق منازعه میان ج.ا.ایران و عربستان در پرتو تحولات دهه اخیر خاورمیانه چگونه قابل تحلیل است؟» در پاسخ می توان مطرح کرد که «با توجه به تحولات دهه اخیر خاورمیانه ج.ا.ایران و عربستان در وضعیت بن بست آزاردهنده متقابل قرارگرفته و سیر آتی روابط طرفین مبتنی بر دوگانه مذاکره، فاجعه خواهد بود»با بهره از روش تحلیلی توصیفی و ابزار کتابخانه ای،نظریه بلوغ منازعه می تواند در کنار بررسی تحولات اخیر منطقه تنش و بن بست آزاردهنده متقابل را تبیین و به آزمون فرضیه کمک کند.هدف این نوشتار،تبیین شرایطی است که می تواند بهترین زمان جهت تحقق مذاکره و رسیدن به صلحی میان دو قطب قدرت منطقه باشد؛تبیینی که بر ساختاربندی تئوری بلوغ منازعه مبتنی است.
۴.

اقتصادسیاسی آمریکا و روابط تجاری چین و آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترامپیسم اقتصادی نئومرکانتیلیسم حمایت گرایی جنگ تجاری اقتصاد تجاری آسیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۲۰۹
ایالات متحده بجز در یک مدت کوتاه که بر سیاق انزواطلبی پیش رفت؛همواره سیاست خارجی خود را بر اصول و نگرشی چندجانبه گرایانه بنا نموده است. دولت اوباما در راستای لیبرالیسم اقتصادی و اصول تجارت آزاد جهت پیشبرد عناصر فراصنعتی شدن آمریکا گام برداشت.  با روی کار آمدن دولت ترامپ این اصول ملغی و نگرشی نوین مبنی بر ملی گرایی اقتصادی و واپس گرایی از فرآیند فراصنعتی شدن و حمایت از صنایع داخلی بدور از هرگونه امتیازدهی در عرصه تجارت خارجی اتخاذ شد.جنگ تجاری چین وایالات متحده برآیند این نگرش و رهیافت اتخاذی است. تاثیر و تاثر از جنگ تجاری میان دو قطب برتر اقتصاد جهانی بر سایر نقاط سیستم بین الملل بسیار قابل تامل است.پرسش اصلی مقاله این است که "رویکرد اقتصاد سیاسی ترامپیسم در قبال چین چه برآیند و پیامدی بر اقتصاد تجاری چین و آسیا خواهد گذاشت؟" در پاسخ با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای می توان فرض گرفت که"رویکرد ملی گرایانه اقتصادی ترامپیستی، موجب ایجاد و گسترش مبادلات اقتصادی چین با آسیا خواهد شد." هدف این مقاله با استفاده از چارچوب اقتصادسیاسی در قالب نظریه نئومرکانتیلیسم، بررسی بعدی نوین از رویکرد ایالات متحده که در قالب جنگ تجاری با چین بروز یافته و موجب راهیابی چین به بازارهای نوین و گسترش مبادلات با آسیا (آسیای مرکزی، شرق، خاورمیانه) شده است، می باشد.
۵.

عدم موازنه و الگوهای رفتاری نامتجانس قدرت های خاورمیانه در مدیریت بحران سوریه (2019-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت بحران الگوهای رفتاری قدرت های منطقه ای ساختار نظام بین الملل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۶ تعداد دانلود : ۴۸۷
با از بین رفتن ساختار دوقطبی، عدم توازن بر نظام بین الملل حاکم شد. در موازنه ی قدرت، مدیریت بحران ها توسط دو بلوک انجام می شد، اما پس از فروپاشی این نظام، مدیریت بحران ها بالأخص در مناطقی چون خاورمیانه، امری دور از دسترس به نظر می رسد. منازعه ی فرامنطقه ای چندین ساله در سوریه، مثال بارز این گفته است. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به «چرایی استمرار بحران سوریه و عدم مدیریت آن در شرایط فقدان موازنه ی قوا در نظام بین الملل» است. با بهره گیری از روش کتابخانه ای، می توان یکی از دلایل عدم مدیریت بحران سوریه را «عدم تجانس میان الگوهای رفتاری اتخاذشده توسط قدرت های منطقه (جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، عربستان) جهت مدیریت بحران در شرایط فقدان موازنه در ساختار نظام» دانست. جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ الگوی رفتاری مبتنی بر خویشتن داری، عربستان با الگوی رفتاری تهاجمی و ترکیه با رفتاری بدون ملاحظه، تجانسی در رویکردهای خود به بحران سوریه نداشتند. بررسی امنیت و سازوکار مدیریت بحران و قدرت های دخیل در این فرآیند، حائز اهمیت بسیاری است. هدف این نوشتار، تبیین الگوی رفتاری قدرت های منطقه است تا نشان دهد که تعارض عملکرد آنان چگونه مدیریت بحران و صلح در خاورمیانه را به امری غیرمعمول تبدیل کرده است. چارچوب نظری پژوهش از پارادایم واقع گرایی بهره گرفته است. در قالب این فرانظریه، از رهیافت های چندگانه ی مطرح شده توسط بنجامین میلر که در حیطه ی مدیریت بحران چارچوبی منحصربه فرد است استفاده شده است. صلح در خاورمیانه نیازمند الگوهای رفتاری متجانس سه قدرت یادشده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان