مصطفی میردار رضایی

مصطفی میردار رضایی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

بررسی داستان دقوقی از منظر روش ترکیبی هانری کربن

کلیدواژه‌ها: هانری کربن پدیدارشناسی خیال منفصل داستان دقوقی

تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۹۶
هانری کربن برای بررسی متون، خاصه متون شرقی و اسلامی، شیوکه خاصی را ابداع کرد که ترکیب دو دیدگاه مادی و فیزیکی و دیدگاه ذهنی و خیالی است. او برای این منظور پدیدارشناسی هوسرل (و دیگر فیلسوفان این نحله) را با نگره های شرقی، خاصه با اندیشه های شیخ اشراق پیوند می زند. عالم خیال منفصل ماحصل این پیوند و ترکیب است؛ این عالم، جهانی است. برزخی که رویدادها و عناصر آن مابین دو دنیای مادی و خیالی قرار می گیرند. داستان دقوقی، روایتی است عرفانی و اخلاقی از دفتر سوم مثنوی که ساحت وقایع و رویدادهای آن فراواقعی است و از مختصات عالم خیال منفصل برخوردار. این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، می کوشد تا با بهره گیری از روش پدیدارشناسی هانری کربن به بررسی اجزای عالم خیال منفصل در روایت دقوقی بپردازد. بر اساس یافته های این مطالعه، برخی از مؤلفه های عالم خیال منفصل که در روایت دقوقی دیده می شوند، عبارتند از: انفسی بودن زمان، عدم تبعیت از جغرافیای مادی، تناقض و عدم تطابق با ویژگی های ماده، شیوکه خیالی (مثالی) در ادراک و آگاهی، تجسّم و تجسّد معانی انتزاعی، عدم تبعیت از روابط علّی و معلولی و ... .
۲۲.

منوچهری و آغاز ترکیب در تصویر؛ بررسی مقایسه ای سازه های تصویر اشعار منوچهری با شاعران شاخص سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منوچهری سبک شگردهای ادبی منفرد صناعات آمیغی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۶۷۶
تأمل در ساختار بلاغی و هندسه ی تصویرهای منوچهری، تمایز آشکار و میزان تفاوت دید زیباشناسانه ی او نسبت به دیگر شاعران سبک خراسانی را پدیدار می سازد و گستره ی این اختلاف، او را تا مرز یک نبوغِ ادبی و تا سرحد شاعری یگانه و بی تکرار- خاصه در توصیف تصویرهای طبیعت- برمی کشاند. بررسی و سنجش ابزارهای ادبی و عنصرهای بلاغی موجود در زبان شاعران، یکی از شیوه های دقیق برای شناخت و ترسیم سیر تطوّر تصویرهای شعری است. در این روش، بررسی شمار و شیوه ی بیان عنصرهای ادبی برای انتقال صور بدیع و تازه ی ذهنی، اهمیت بسزایی دارد و بنابراین موضوعِ «بسامد» در اولویت قرار می گیرد. این جستار که با روش کمّی و آماری نوشته شده است، شگردهای منفرد و صناعات آمیغی بلاغی در 500 بیت از تصویرهای شعری 6 شاعر شاخص سبک خراسانی (رودکی، فردوسی، عنصری، فرخی، منوچهری و ناصرخسرو) را بررسی آماری می کند. نتیجه ی این مطالعه نشان دهنده ی تمایز هندسه ی تصویرهای شعر منوچهری با دیگر شاعران این سبک است؛ در حالی که بیشتر کوشش شاعران این سبک به بهره گیری از شگردهای منفرد و آفرینش تصویرهای ساده و به دور از پیچیدگی صرف می شود، منوچهری با لحاظ استفاده از ابزارهای بلاغی آمیغی برای آفرینش تصویرهای شاعرانه در تمام سبک خراسانی یگانه جلوه می کند و از این منظر، او پیشاهنگ شاعران سبک های آذربایجانی، عراقی و حتی هندی است؛ شاخه ای از تصویر که اوج حضور و بسامد آن را در نقش عاملی سبک ساز در سبک هندی می توان مشاهده کرد. واژه های کلیدی: منوچهری، سبک، شگردهای ادبی منفرد، صناعات آمیغی.
۲۳.

بررسی یک تکنیک ادبی در منظومه مهر و مشتری عصّار تبریزی

کلیدواژه‌ها: عصّار تبریزی منظومکه مهر و مشتری تصویر شگردهای ترکیبی

تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۶۷
منظومکه مهر و مشتری (که در بحر خسرو و شیرین نظامی سروده شده)، اثر برجستکه مولانا شیخ شمس الدّین حاجی محمّد عصّار تبریزی از سخنوران، عرفا و دانشمندان نامی قرن هشتم هجری است. موضوع این منظومه، عشقی پاک و دور از هواجس نفسانی است، میان «مهر» پسر شاپور پادشاه استخر و «مشتری» پسر وزیرش. با وجود این که هدف شاعر از سرایش این مثنوی، روایت پردازی و داستان سرایی است؛ امّا عصّار تبریزی از به کارگیری گستردکه صناعات ادبی هیچ ابایی ندارد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی می کوشد به بررسی یکی از انواع شگردهای ترکیبی در منظومکه مورد بحث بپردازد و مقیاس تأثیرگذاری این صناعت بر هندسکه تصویرهای عصّار را به نمایش بگذارد. نتیجکه این مطالعه نشان می دهد که بهره گیری شاعر از شگرد ترکیبی مورد بررسی این پژوهش، نه تنها به ساخت سخن و ساختمان تصویرهای هنرور تبریزی آسیبی نرسانده؛ بلکه به روایت پردازی او نیز صبغه ای هنری بخشیده است.
۲۴.

اثبات استعاره های دوسویه بر اساس فرضیه ی منطق فازی (مطالعه ی موردی: تصویر ابر در شعر منوچهری)

کلیدواژه‌ها: منطق فازی استعاره ی مصرحه استعاره ی مکنیه استعاره ی دوسویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۴۱۵
مفاهیم و مجموعه ها در منطق ارسطویی دارای دو عضو صفر و یک است که در اصطلاح به آن منطق دو ارزشی می گویند. امّا بر اساس منطق فازی همان مفاهیم به مجموعه ای با بی نهایت عضو که دارای مقادیری از صفر تا یک هستند، تبدیل می شود؛ در واقع، این منطق به جای پرداختن به صفر و یک، از صفر تا یک را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد و لذا آن چه در فاصله ی پرداختنِ صفر تا یک نمود می یابد، وجود و حضور مرزهای خاکستری، هم پوشان یا بینابین است که در منطق ارسطویی هیچ تعریفی ندارند. این اتّفاق در جریان سنّت بلاغت و خاصه در بحث انواع استعاره ها نیز افتاده است. استعاره ها بر اساس منطق دو ارزشی ارسطو، یا «مصرّحه»اند، یا «مکنیه». یعنی یا این هستند، یا آن؛ حد وسطی وجود ندارد، امّا بر اساس مؤلفه های منطق فازی می توان در بحث بررسی اجزای تصویرها به گونه ای استعاره دست یافت که در بین «مصرّحه» و «مکنیه» جای می گیرند. این مطالعه که به روش مقایسه ای تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای نوشته شده است، بر اساس نظریه ی منطق فازی و غور در شعرهای منوچهری دامغانی به اثبات استعاره های دوسویه در تصویرهایی که این شاعر با واژه ی «ابر» آفریده است، بپردازد.
۲۵.

بررسی یکی از راه های بیگانه سازی در سبک هندی: مطالعه موردی غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صائب معنای بیگانه سبک هندی استعاره ایهامی کنایه همراه با تشبیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۳۱۵
با نگاهی اجمالی به مطالعاتی که در باب سبک هندی انجام شده است، به صراحت می توان دریافت که بیشتر این پژوهش ها، اصطلاح «معنای بیگانه» و اصطلاحات معادل آن (چون معنای غریب و دور، مضمون سازی های پیچیده و ...) را از عناصر بایسته و از مختصات اصلی سبک هندی، و تلاش بسیار برای یافتن «معنای بیگانه» و مضامین تازه را سیره شعرای سبک هندی می دانند. این جستار، یکی از صناعات کنایه محور و پرکاربرد در غزل صائب با عنوان «استعاره ایهامیِ کنایه همراه با تشبیه» را که نامی است نونهاده برگونه ای صناعت رایج در سبک هندی، بررسی می کند. این شگرد ادبی، در مقام عنصری سبک ساز، در سراسر دیوان و در بدنه غزلیات صائب به فراوانی دیده می شود؛ چنانکه کمتر غزلی از غزل های اوست که از این صناعت بهره نگرفته باشد. در این شگرد، غالباً کنایه های انسانی، با لحاظ کردن معنایی دیگر، به اشیا، گیاهان و ... نسبت داده می شوند و از این طریق معنایی آشنا را از طریقی ناآشنا و بیگانه بیان می کنند.
۲۶.

باززایی عناصر ادبی تصویرساز قرن ششم در تصویرهای شعری قرن هشتم (نمود دوباره شگردهای آمیغی در تصویرهای قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۵۱۱
در قرن ششم، شاهد تحوّلات شگرف و بنیادینی در عرصه هنر هستیم تا حدّی که نخستین بارقه های تعالی و پیچیدگی در هنر دوران اسلامی در این دوره مشاهده می شود. این اتفاق برای شعر نیز می افتد و تصویرهای شعری به یک باره از آن ساحت ساده سبک خراسانی خارج می شوند و پا به اقلیم پیچیدگی و مفهومی شدن می گذارند. این روند رو به پیچش به واسطه عنصرها و ابزارهایی صورت می گیرد که در مسیر سلوک به سازه تصویرها افزوده شده است؛ عناصری چون شگردهای آمیغی یا صناعات کنایه محور. این مطالعه که به روش کمّی و آماری نوشته شده است، به بررسی آماری و مقایسه ای دو گروه از شگردهای ادبی منفرد و آمیغی در 500 بیت از شعر نُه شاعر زبان فارسی - از قرن ششم تا قرن هشتم - می پردازد. نتیجه پژوهش نشانگر حضور و وفور شگردهای آمیغی در تصویرهای قرن ششم است. در قرن هفتم، شاعران چندان تمایلی به بهره گیری از شگردهای آمیغی و آفرینش تصویرهای پیچیده ندارند و تصویرها عمدتاً ساده اند، امّا در قرن هشتم شاهد باززایی و تداوم بهره گیری از شگردهای آمیغی در آفرینش تصویرهاییم.
۲۷.

تأملی در تصویر های دانش بنیاد شعر انوری (مطالعه ی موردی: بررسی سه دانش نجوم، موسیقی و طب در 51 قصیده ی انوری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر انوری دانشگرایی نجوم طب موسیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۰ تعداد دانلود : ۶۹۰
شعر کلامی است مخیّل؛ یعنی آفرینش نگاره هایی که برساخته ی انگاره های شاعرانه اند، بوسیله ی واژگان بر گستره ی دو محور هم نشینی و جانشینی زبان و دست بردن هنرور در سطح کلام و بیان پدیدار می شود. از قرن ششم، توأمان با تغییر در سیاق سخن سرایی و حضور اصطلاحات دانش های گوناگون در صورخیال شعر، برخی شاعران، اساس تصویرآفرینی شعر خود را برعناصر علوم نهادند. انوری در زمره ی شاعرانی ا ست که شالوده ی تصویرهای شعرش را بر اصطلاحات دانش های مختلف نهاده. این جستار که به شیوه ی کتابخانه ای نوشته شده، ضمن بررسی اصطلاحات سه دانش نجوم، موسیقی و طب در دیوان انوری می کوشد تا به این پرسش ها پاسخ دهد: 1 بسامد اصطلاحات هر یک از دانش ها به ترتیب کدام است؟ 2 میان اصطلاحات علمی و دیگر واژه های بیت در محور همنشینی و از لحاظ بلاغی چه ارتباطی وجود دارد؟ 3 انوری با چه شگردهایی، اصطلاحات مربوط به هریک از سه دانش مزبور را در تصویرهایش بازتابانده است؟ نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که بیشتر تصویرسازی های انوری با بهره گیری از عناصر علم هیئت بوده است و سپس اصطلاحات دانش موسیقی و در آخر اصطلاحات طبی. با تجزیه ی تصویرهای دانش بنیانِ شعر انوری، ارتباط معناداری در محور هم نشینی و شبکه ی درهم تنیده ای از تلفیق واژه ها و اصطلاحات سه دانش نجوم، موسیقی و طب با شگردهای بیانی و بدیعی مشاهده می شود.
۲۸.

کشف و تکامل صناعتی سبک ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ سبک صناعت استعاره ایهامی کنایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۵ تعداد دانلود : ۷۱۱
سبک ها در جریان طبیعی تحولات تاریخی تغییر می کنند و تکامل می یابند. در جریان این جابه جایی و تغییر، برخی شاعران نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می کنند. این شاعران برای رهایی از ابتذال و دوری از سنت های ادبی مکرر و مبتذل، به نوجویی می پردازند و با تلاش برای ایجاد گسستی میان خود و سنت های پیشین، به خلق عناصر نو دست می زنند. این هنرمندان یا خود به خلق صناعتی تازه دست می یازند، یا صناعتی از اسلوب های پیشین را که به چشم دیگران نیامده است برمی گزینند و با تکامل آن، به سبک شخصی خود صبغه ای خاص می بخشند، یا با معرفی آن صناعت به شاعران دیگر سبک خود را می پرورند. حافظ نمونه بارز یکی از این هنرمندان است. این جستار می کوشد، ضمن تشریح دوباره صناعت «استعاره ایهامی کنایه»، به منزله صناعتی آمیغی و موجود (به صورت ناخودآگاه و نه با علم به قضیه)، در شعر پیش از حافظ، نقش او در را کشفِ جدی و تکمیل این صناعت و استفاده معتدل از آن و نیز انتقال آن به سبک هندی، که اوج به کارگیری این صناعت است، نمایان کند.
۲۹.

گونه ای کنایه آمیغی در غزل صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مضمون صائب سبک صنایع کنایه محور کنایه های آمیغی استعاره ی ایهامی کنایه.

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
تعداد بازدید : ۱۹۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۴۵
صناعات شعری از جمله عواملی هستند که برجستگی آنها در شعر هر شاعر، سبک منحصر و مختص به خود او را می سازند. یکی از انواع صناعات و شگردهای شعری، صنایع کنایه محور یا کنایه های آمیغی است. این صورت های ادبی همانطور که از نامشان پیداست صناعاتی آمیغی اند که در آنها کنایه به عنوان محور و مرکز با صناعاتی دیگر می آمیزد و این آمیختگی، صناعات پیچیده ی تازه ای را فراهم می آورد. یکی از انواع این صنایع کنایه محور، کنایه ای است که با استعاره و ایهام و، گاه افزون بر این دو، با تشبیه می آمیزد؛ سابقه ی این صناعت – که اخیراً نام «استعاره ی ایهامی کنایه» برای آن پیشنهاد شده است- در ادب فارسی به حکیمِ باژ، باز می رود و در شعر حافظ نمود قابل توجهی دارد ولی برجستگی چشمگیر آن در سبک هندی است، به گونه ای که نادیده انگاشتن آن به ویژه در غزل صائب، انکار یکی از برجسته ترین ویژگی های سبکی آن است. این شگرد آمیغی از این طریق پدید می آید که شاعرکنایه ای را به پدیده ای عاریت دهد که در عالم واقع، صورتی همانند آن، ولی با مفهومی دیگر، در خود پدیده باشد. این صناعت شاید مهم ترین ابزاری باشد که صائب را در آشکار کردن ویژگی ممتاز شاعرانه ی خود، یعنی توان بی نهایت وارِ خلق مضمون های رنگین، یاری کرده باشد. این جستار به تحلیل دوباره و تکمیلی صناعت «استعاره ی ایهامی کنایه» و انواع آن و بررسی آن در غزل های صائب می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان