آشنایی زدایی یکی از وجوه رستاخیز واژگان بر مبنای زبانشناسی و از نظریه های نقد ادبی جدید است که در چارچوب مکتب فرمالیسم روسی در سال1917م مطرح شد. پژوهش های نقدی و ادبی معاصر به پدیده هنجارگریزی به عنوان یک مسأله ی مهم در زیباشناسی متون ادبی توجه دارند و بر این باور هستند که هنجارگریزی به معنای خارج شدن سخن از ساختار معروف و شناخته شده خود است.ناگفته نماند که هنجارگریزی در ذیل مقوله سبک شناسی مورد بررسی قرار می گیرد و در اصل یکی از پدیده هایی است که در تشکیل سبک ادبی شاعران و نویسندگان تاثیر دارد؛ زیرا عنصری است که باعث برجسته شدن یک سبک ادبی و همچنین گیرایی آن می-شود و توجه خوانندگان را به متون مختلف جلب می کند. متن قرآن نیز به عنوان بالاترین متن همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. میزان کاربرد هنجارگریزی در آیات مختلف باعث شده که توجه خوانندگان به ساختار ظاهری آن نیز بیشتر شود و همین امر نگارندگان را بر آن داشت تا به بررسی سوره یوسف از منظر هنجارشکنی بپردازند. از نتایج مهم این پژوهش: هنجارگریزی در سوره یوسف در مقوله مجاز، تشبیه، استعاره و کنایه که چهار فن علم بیان هستند خود را نشان داده و باعث برجسته شدن ساختار ظاهری این سوره گردیده و همچنین معنای آن را برای خواننده ملموس تر ساخته است. در این جستار ادبی با روش توصیفی- تحلیلی به کاربست آشنایی زدایی ادبی و وجوه آن در سوره مبارکه یوسف پرداخته شده است تا ساختار و معنایی زیبایی شناختی این سوره بیش از پیش نمایان گردد.