زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه، نقش تعیین کننده ای در پیشرفت و تعالی خانواده و اجتماع ایفا می کنند. این مقاله با هدف تبیین مبانی اسلامی توانمندسازی زنان و مقایسه آن با نظریه های غربی، به تحلیل مضامین قرآنی مرتبط پرداخته است. جمع آوری داده ها با رجوع به متن قرآن کریم در کنار مرور اسناد و متون مرتبط و تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون بر اساس ترکیبی از شیوه پیشنهادی آتراید-استرلینگ و براون و کلارک (2006) طی سه مرحله اصلی و شش گام صورت گرفت. یافته های پژوهش در سه دسته مبانی هستی شناختی (وحدت در مبدا آفرینش و هدفمندی خلقت)، انسان شناختی (اختیار و مسئولیت پذیری، تفاوت های طبیعی جنسی) و ارزش شناختی (برخورداری از روح الهی، ارزشمندی ذاتی، تقوا معیار ارزشمندی و فطرت، خاستگاه مشترک ارزش ها) سازماندهی شد. نتایج نشان داد رویکرد قرآن کریم درباره توانمندسازی زنان، برخلاف نظریه های غربی که بر آزادی و عاملیت مطلق تأکید دارند، به توازن بین حقوق فردی و مسئولیت های اجتماعی با نظر به مبانی مهمی نظیر تفاوت های طبیعی جنسی توجه ویژه ای دارد. همچنین توانمندسازی واقعی زنان مستلزم ترکیب عاملیت فردی با التزام به ارزش های الهی است. این پژوهش پیشنهاد می کند برنامه های توانمندسازی زنان در جوامع اسلامی لازم است با الهام از مبانی دینی و با در نظر گرفتن نیازهای بومی طراحی شود.