چکیده

امام حسین (ع) و عاشوراپژوهی از مباحث قابل توجه مستشرقان است. دلایل مطالعه دیدگاه مستشرقان درباره عاشورا و اهداف نهضت حسینی، شناخت اهداف و انگیزه های آنان در رابطه با این قیام مقدس و باعظمت است. آنان چگونه این نهضت تاریخی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند. این تحقیق به نقد کلی آرای خاورشناسان و اساس دیدگاه آنان با استناد از اهداف واقعی قیام امام حسین (ع) می پردازد و به روش تحلیلی –توصیفی، روایتگری و تحلیل های مستشرقانی را مورد بحث قرار می دهد که در آثار و تألیفات خود به موضوع اهداف نهضت حسینی رویکرد غیر منطقی داشته اند. براساس پژوهش های به دست آمده، هیچ یک از مستشرقان نتوانسته اند اهداف امام حسین (ع) را به صورت صریح منتقل کنند و نهضت عاشورا را به شکل حرکتی غیر عقلانی، سیاسی و قدرت طلبانه مورد تحلیل قرار داده اند. باتوجه به اینکه جهان اسلام و منابع موجود از ابتدا تحت سیطره اهل سنت بوده و به منابع شیعه کمتر اعتماد شده است شاهد نتایج مغرضانه و کمتر منصفانه بوده ایم. مستشرقانی همچون نیکولسن، سایکس و بایرناس تحت تأثیر عواطف شخصی، ملی و مذهبی واقع شده و این نهضت را با رویکرد منفی مورد بررسی قرار داده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تمامی اهداف قیام امام حسین (ع) احیای دین و سنت، نامه کوفیان، امربه معروف ونهی از منکر، مقاومت در مقابل یزید و باطل، تشکیل حکومت اسلامی برای جلب رضایت الهی بود.  

تبلیغات