آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۷۸

چکیده

هدف این پژوهش نقش واسطه‌ای نظم‌جویی هیجان و ذهنی‌سازی در رابطۀ بین دلبستگی و سبک¬های والدگری با رفتارهای خوردن کودکان بود. روش پژوهش توصیفی_همبستگی و جامعۀ آماری کودکان شهر تبریز در سال 1401 بود. تعداد 240 نفر به روش نمونه¬برداری تصادفی خوشه¬ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامۀ رفتار خوردن کودکان واردل، کوتری، ساندرسون و راپوورت (2001)، فهرست نظم¬جویی هیجان (شیلدز و چیکتی، 1998)، پرسشنامۀ دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، 1989)، پرسشنامۀ سبک فرزندپروری (دارلینگ و تویوکاوا، 1997) و پرسشنامۀ ذهنی¬سازی فوناگی، تارگت، استیل و استیل (1998) بود. نتایج تحلیل معادلات ساختاری بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد دلبستگی و هر سه سبک والدگری پاسخگر، خودپیروی و درخواست¬گری و رفتارهای خوردن با واسطه¬گری نظم¬جویی هیجانی رابطه معناداری دارند. هم چنین آشکار شد نقش واسطه‌ای ذهنی¬سازی در رابطۀ سه سبک پاسخ¬گری، خودپیروی و درخواست¬گری و دلبستگی با رفتارهای خوردن کودکان معنادار نیست. این نتایج نشان می¬دهد متخصصان تغذیه و روان¬شناسان کودک در بررسی و درمان مشکلات رفتارهای خوردن کودکان باید به نقش نظم¬جویی هیجانی کودکان با توجه به دلبستگی آن ها به والدین و هم چنین سبک والدگری که برای این کودکان به‌کار برده می¬شود توجه کنند.

تبلیغات