بررسی های حسابداری و حسابرسی (حسابداری و حسابرسی سابق)

بررسی های حسابداری و حسابرسی (حسابداری و حسابرسی سابق)

بررسی های حسابداری و حسابرسی سال 28 زمستان 1400 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی عوامل مؤثر بر گرایش حسابرسان داخلی به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسابرسی داخلی گزارش دهی اقدامات خطاکارانه گرایش به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه پیمایش سناریو محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 719 تعداد دانلود : 930
هدف: پژوهش حاضر موضوع حسابرسی داخلی و گزارش دهی اقدامات خطاکارانه در ایران را بررسی کرده و به شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش حسابرسان داخلی به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه پرداخته است. روش: پژوهش پیش رو از نظر هدف، کاربردی است و از نظر روش، در زمره تحقیقات شبه تجربی و در حوزه تحقیقات رفتاری قرار دارد. در این پژوهش از پیمایش سناریومحور و معادلات ساختاری استفاده شد و دیدگاه 458 حسابرس داخلی، طی سال های 1399 و 1400 اخذ و با استفاده از نرم افزار پی ال اس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتیجه پژوهش نشان داد که هنجارهای توصیفی، خودکارآمدی، وجود قوانین و مقررات حمایتی از گزارش کنندگان اقدامات خطاکارانه و کنترل رفتار درک شده، رابطه قوی و معنادار و نگرش و هنجارهای تجویزی رابطه ضعیف و معناداری با گرایش حسابرسان داخلی به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه وجود دارد. همچنین سن، جنسیت، تحصیلات، سمت سازمانی، تجربه کاری و سابقه کاری مرتبط با حسابرسی، به عنوان متغیرهای کنترلی، ارتباط معناداری با گرایش به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه دارد. افزون بر این، شدت اخلاقی در مدل پژوهش نقش تعدیلگری دارد و ارتباط متغیرهای پژوهش را به طور معناداری تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: به منظور دستیابی به پیامدهای مثبت گزارش دهی اقدامات خطاکارانه و افزایش اثربخشی حسابرسی داخلی، ضروری است که تصمیم گیرندگان، سیاست گذاران و ذی نفعان، به عوامل مؤثر بر گرایش به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه توجه کنند و برای افزایش آگاهی و دانش حسابرسان داخلی در خصوص نقش و وظیفه آنها در قبال گزارش دهی اقدامات خطاکارانه، ضروری است که نهادهای حرفه ای و ذی صلاح، رهنمودها و استانداردهایی را در خصوص گزارش دهی اقدامات خطاکارانه توسط حسابرسان داخلی تدوین کنند.
۲.

انگیزه های مدیریتی در گزارشگری مالی متقلبانه با توجه به تئوری چشم انداز تجمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئوری تجمعی چشم انداز گزارشگری مالی متقلبانه نگرش مدیریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 182 تعداد دانلود : 815
هدف: هدف پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال است که آیا نگرش چهارگانه مدیریت به ریسک که با تئوری چشم انداز تجمعی مرتبط است، در وقوع گزارشگری مالی متقلبانه مؤثر است یا خیر. روش: برای مشخص کردن نقش تئوری چشم انداز تجمعی در وقوع گزارشگری مالی متقلبانه، دو فرضیه مطرح شد. به منظور آزمون فرضیه ها، داده های سالانه 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1388 تا 1397 از طریق تحلیل رگرسیون لجستیک رتبه بندی شده بررسی شد. یافته ها: یافته های پژوهش، از اثرگذاری نگرش مدیریت به ریسک در وقوع گزارشگری مالی متقلبانه حکایت می کند. در مجموع، یافته های این پژوهش نشان می دهد که گزارشگری مالی متقلبانه، از چهار الگوی نگرش به ریسک پیروی می کند، به بیان دیگر، زمانی که احتمال سود مرجع کم یا احتمال زیان مرجع زیاد باشد، احتمال گزارشگری مالی متقلبانه افزایش می یابد؛ اما چنانچه احتمال سود مرجع زیاد یا احتمال زیان مرجع کم باشد، احتمال گزارشگری مالی متقلبانه کاهش می یابد. نتیجه گیری: اگر احتمال تغییر در سود یا زیان اندک باشد، نگرش مدیر به ریسک می تواند مسیر را تغییر دهد. به روایت بهتر، اگر احتمال سودآوری افزایش یابد، مدیر به جای آنکه نگرش خود را از ریسک پذیری به ریسک گریزی تغییر دهد، اندکی از ریسک پذیری خود را کاهش می دهد، بنابراین، می توان استدلال کرد که احتمال گزارشگری مالی متقلبانه «بدون تغییر در جهت نگرش مدیر به ریسک» (از ریسک پذیری به ریسک گریزی) تغییر می کند.
۳.

شناسایی شبکه اعضای هیئت مدیره شرکت ها و تأثیر آن بر مدیریت سود: رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل شبکه اجتماعی هیئت مدیره مشترک مدیریت سودِ اقلام تعهدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 863 تعداد دانلود : 560
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط جایگاه شرکت ها در شبکه اجتماعی شرکت های بازار سهام ایران و مدیریت سود اقلام تعهدی است. روش: این پژوهش بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمّی از نوع تحلیل شبکه محسوب می شود. جامعه آماری آن، کلیه شرکت های بازار سرمایه ایران است. داده ها در بازه زمانی 1392 تا 1396 گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: بر اساس یافته ها، رابطه متغیرهای مرکزیت درجه و نزدیکی با مدیریت سود اقلام تعهدی، به ترتیب معکوس و مستقیم است. در ساختار شبکه اجتماعی، با افزایش مرکزیت درجه شرکت های بازار سهام ایران، از قدر مطلق اقلام تعهدی کاسته می شود و استفاده از رویه های مدیریت سود اقلام تعهدی کاهش می یابد که این امر از نظارت قانون گذاران و ملاحظات هزینه سیاسی برای این گروه از شرکت ها تأثیر می پذیرد. از سوی دیگر، شرکت های با مرکزیت نزدیکی بالاتر که در شبکه قدرت تأثیرگذاری بیشتری دارند، دارای قدر مطلق اقلام تعهدی بالاتری هستند. همچنین، نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان می دهد که متغیرهای نرخ بازده دارایی ها و اندازه شرکت، بر قدرمطلق اقلام تعهدی تأثیر مثبت و معناداری می گذارند. نتیجه گیری: در خصوص رویکرد شبکه محور برای درک رفتار مدیریت سود شرکت ها با توجه به جایگاه آنها در ساختار شبکه اجتماعی شرکت های بازار سهام ایران، دانش اندکی وجود دارد. از این رو، مطالعه حاضر نشان می دهد از آنجا که ساختار شبکه ای شرکت ها در بازار سهام ایران دارای هسته مرکزی و ساختار نیمه متراکم در پیرامون هسته است، بین مرکزیت درجه شرکت و مدیریت سود اقلام تعهدی آنها رابطه معکوسی وجود دارد؛ اما با فاصله گرفتن از مرکز شبکه در شرکت های با مرکزیت نزدیکی بالاتر، استفاده از ابزارهای متهورانه در مدیریت سود اقلام تعهدی افزایش می یابد.
۴.

مدل سازی تمایل حسابداران به گزارش خطاکاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گزارش خطاکاری حسابداران مدل معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 918 تعداد دانلود : 140
هدف: گزارش خطاکاری، ابزار مهم و مؤثری برای کشف تقلب است، از این رو، اهمیت آگاهی از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر تمایل به گزارش خطاکاری، بیش از پیش در کانون توجه قانون گذاران قرار گرفته است و آنها تلاش می کنند تا کارکنان شرکت ها را به گزارش خطاکاری تشویق کنند. در نتیجه، پژوهش حاضر، به دنبال مدل سازی تمایل حسابداران شرکت ها به گزارش خطاکاری است. روش: شهود اخلاقی یا استدلال عقلی، تئوری رفتار برنامه ریزی شده و مثلث تقلب، دیدگاه های نظری ای هستند که می توانند در مدل سازی تمایل حسابداران شرکت ها به گزارش خطاکاری یا اتخاذ موضع سکوت در قبال آن ادغام شوند. از این رو، مدل پژوهش که بر اساس همین دیدگاه ها طراحی شده است، از لحاظ تکنیک ها، روش ها و آزمون های آماری متعدد، از جمله تحلیل محتوای دلفی، آنتروپی شانون و مدل معادلات ساختاری بررسی شده است. تکنیک سوارا نیز برای تعیین اهمیت و اولویت بندی میزان تمایل به گزارش خطاکاری درون و برون سازمانی استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج آزمون ها، مدل مفهومی طراحی شده در این پژوهش به تأیید رسید. گفتنی است که مصاحبه شوندگان نیز بیشتر تمایل داشتند خطاکاری درون سازمانی را به خصوص به رئیس هیئت مدیره شرکت گزارش دهند. نتیجه گیری: حسابداران می توانند در گزارش تقلب های موجود در سازمان، نقش بسزایی داشته باشند، از این رو، مدیران شرکت ها می بایست فضای سازمان را به شکلی مدیریت کنند که حسابداران تمایل به گزارش خطاکاری پیدا کنند. همچنین قانون گذاران نیز باید در تدوین و تصویب قوانین و مقررات حمایتی از گزارش کنندگان خطا کوشا باشند.
۵.

ویژگی های مؤسسه حسابرسی و تأخیر ارائه گزارش حسابرسی با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأخیر گزارش حسابرسی فراتحلیل ویژگی های حسابرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 263 تعداد دانلود : 763
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، استفاده از رویکرد فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج متناقض و ناسازگار پژوهش های صورت گرفته در زمینه بررسی تأثیر حسابرس و ویژگی های مرتبط با حسابرسی بر تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی است. این متغیرها عبارت اند از: اندازه مؤسسه حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت، تغییر حسابرس، دوره تصدی حسابرس، نوع اظهارنظر حسابرس و فصل شلوغی کار. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش با به کارگیری رویکرد لیپسی و ویلسون (2001) و همچنین، اجرای آزمون های Q کوکران و اِگر، 75 مطالعه شامل 20 مطالعه داخلی طی سال های 1389 تا 1398 و 55 مطالعه خارجی طی سال های 1989 تا 2019 بررسی شد. در این مطالعات، تأخیر گزارش حسابرسی به عنوان متغیر وابسته و ویژگی های مؤسسه حسابرسی متغیر مستقل مطرح شده بودند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بین اندازه مؤسسه حسابرسی و دوره تصدی حسابرس با تأخیر گزارش حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین تغییر حسابرس، نوع اظهارنظر حسابرس و فصل شلوغی کار با تأخیر گزارش حسابرسی رابطه مثبتی برقرار است. یافته دیگر اینکه ارتباط منفی بین تخصص حسابرس و تأخیر گزارش حسابرسی نیز به تأیید رسید. نتیجه گیری: فعالیت حسابرسان متخصص در شرکت ها می تواند موجب تسریع فرایند حسابرسی شود و گزارش های مالی با تأخیر کمتری در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد. همچنین، برای کاهش تأخیر در ارائه گزارش، می بایست تغییر حسابرسان و مسئله حسابرسی نخستین را کاهش داد و زیرساخت های لازم برای کاهش تحریف های بااهمیت در گزارش های مالی شرکت ها و ارائه گزارش های غیرمقبول حسابرسان را فراهم کرد تا ارائه به موقع گزارش های مالی، غنای بیشتر محتوای اطلاعاتی را به همراه داشته باشد.
۶.

بررسی تأثیر هزینه های کیفیت بر ارزش ویژه برند با در نظر گرفتن نقش میانجیگر نوآوری سبز در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش ویژه برند هزینه های کیفیت نوآوری فناوری سبز نوآوری مدیریت سبز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 420 تعداد دانلود : 779
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر هزینه های کیفیت بر ارزش ویژه برند شرکت و نیز چگونگی تأثیر نوآوری سبز بر این رابطه است. روش: دوره زمانی پژوهش، سال های 1387 تا 1398 و نمونه برگزیده متشکل از 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای اندازه گیری هزینه های کیفیت، از ترازنامه کیفیت تعدیل شده استفاده شده و برای ارزش ویژه برند هر سه بعد بازار، مالی و حسابداری در نظر گرفته شده است. همچنین، نوآوری سبز با استفاده از متغیرهای نوآوری فناوری سبز تعدیل شده و نوآوری مدیریت سبز سنجیده شده است. یافته ها: بین هزینه های کیفیت و ارزش ویژه برند ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد که با کاهش هزینه های کیفیت یک شرکت، اعتبار ارزش ویژه برند آن به طور معناداری افزایش می یابد. همچنین، بین هزینه های کیفیت با نوآوری فناوری سبز ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد؛ یعنی با کاهش هزینه های کیفیت یک محصول، می توان از منابع آزاد شده، تولید محصولات یا خدمات مطابق فناوری سبز (مناسب محیط زیست) را افزایش داد. علاوه بر این، ارتباطی بین هزینه های کیفیت و مدیریت سبز وجود ندارد، از طرفی بین نوآوری در فناوری سبز و ارزش ویژه برند ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد که با افزایش نوآوری فناوری سبز، اعتبار ارزش ویژه برند شرکت نیز افزایش می یابد. اما بین نوآوری مدیریت سبز با ارزش ویژه برند ارتباط معکوس معناداری وجود دارد؛ هر اندازه شرکتی به نوآوری مدیریت سبز متعهدتر باشد، اعتبار ارزش ویژه برند آن کاهش می یابد. نقش میانجی نوآوری فناوری سبز بر ارتباط بین هزینه های کیفیت با ارزش ویژه برند رد نشد؛ اما مشخص شد که نوآوری مدیریت سبز، میانجی ارتباط بین هزینه های کیفیت و ارزش ویژه برند نیست. نتیجه گیری: کاهش هزینه های کیفیت می تواند به افزایش اعتبار ارزش ویژه برند نزد سرمایه گذاران و مشتریان و نیز آزادسازی منابع برای اجرای فناوری سبز منجر شود.
۷.

تأثیر تأمین مالی از طریق استقراض بر تصمیم های سرمایه گذاری بر اساس تئوری حسابداری ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسابداری ذهنی مبلغ بازپرداخت نشده بدهی وضعیت ترهین تصمیمات سرمایه گذاری منافع عاید شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 446 تعداد دانلود : 571
هدف: ضعف تئوری های اقتصادی در تبیین نحوه تصمیم گیری افراد، به توسعه تئوری های روان شناسی در این زمینه منجر شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر تئوری حسابداری ذهنی، به بررسی تأثیر استقراض در گذشته (جهت خرید یک دارایی) بر تصمیم مدیران برای حفظ یا جایگزینی آن دارایی می پردازد و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا درگیر شدن مدیران در یک عامل روان شناختی می تواند به تصمیماتی منجر شود که در راستای افزایش ارزش شرکت نیست؟ روش: این پژوهش تجربی از طرح آزمایش با دو طرح عاملی 2×2 بین گروهی استفاده می کند. متغیرهای مستقل، مبلغ بازپرداخت نشده بدهی (در هنگام تصمیم گیری برای جایگزینی یک دارایی) و وضعیت ترهین دارایی است. متغیر وابسته برای طرح عاملی اول، تصمیم به حفظ یا جایگزینی آن دارایی و برای طرح عاملی دوم، مقدار منافع عاید شده از آن دارایی (از دیدگاه فرد) است. نمونه آماری 80 آزمودنی به شکل ترکیبی از افراد حرفه و دانشگاهی است که به صورت تصادفی در چهار گروه با اندازه یکسان تخصیص یافته اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که هر چه مبلغ بازپرداخت نشده بدهی بیشتر باشد، تمایل مدیران برای جایگزینی دارایی کمتر است. این عدم تمایل مدیران تا حدی به این دلیل است که از دیدگاه آنان، منافع عاید شده از دارایی کافی نبوده است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چگونه یک عامل روان شناختی می تواند کیفیت قضاوت و تصمیم گیری های مربوط به جایگزینی دارایی را کاهش دهد، از این رو، آگاهی از وجود این گونه خطاهای شناختی، می تواند به غناپذیری دانش در تحقیقات بودجه بندی سرمایه ای بینجامد.  

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۹