تحلیل روابط ترامتنیِ قصه روسیِ یِروسلان لازارِویچ و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
123 - 146
حوزههای تخصصی:
ادبیات روسیه از جمله ادبیات جهان است که از دیرباز متأثّر از ادبیات مشرق زمین و به ویژه ادبیات کلاسیک ایران بوده است. یکی از آثار گران سنگ ادب فارسی که به گفته محقّقان بسیاری بر شکل گیری برخی افسانه ها، قصص و داستان های حماسی روسی تأثیر داشته، حماسه ملی ایرانیان، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی است. از جمله این آثار، قصه روسیِ یِروسلان لازارِویچ است که ریشه در فولکلور و ادبیات باستانِ حماسیِ روسی دارد. در این پژوهش برآنیم تا به روش تحلیلِ تطبیقی و کیفی محتوا و کاربست نظریه ترامتنیت ژرار ژنت و با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی در گردآوری داده ها، به نقد مناسبات بینامتنی قصه نامبرده در مواجهه با شاهنامه بپردازیم. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دو گونه بینامتنیت و فرامتنیت در این پژوهش بررسی پذیر نبوده و لذا، بررسی مناسبات پیرامتنی، سرمتنی و بیش متنی بر ادعای ما مبنی بر برگرفتگی قصه روسی از شاهنامه صحّه گذاشته اند. از جمله مصادیق پیرامتنی، نام اثر و نسخ خطی، آثار لوباک، کتاب ها و مقالات موجود پیرامون این قصه روسی را می توان برشمرد. همچنین، ویژگی ها و مختصات حماسی این قصه از جمله مصادیق رابطه سرمتنی بوده اند. در رابطه با بیش متنیت نیز در قصه روسی با جایگشت نثرسازی، گشتار کمّی کاهش از نوع برش و نیز گشتار کمّی افزایش از نوع انبساط روبه رو هستیم. علی رغم وجود برخی پیش متن های احتمالی از میان آثار شرقی باستان، شاهنامه را می توان پیش متن اصلی قصه یِروسلان لازارِویچ تلقی کرد.