مدرسه خودگردان: ساز و کاری نو برای متناسب سازی مدرسه با جامعه دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مدرسه به عنوان مجری سیاست های آموزشی هر کشور یک سازمان اجتماعی است که سیاستگذاری برای چگونگی ادراه آن، تبلور رابطه دولت با نظام آموزشی است. در این خصوص از یک طرف انتظار می رود مدارس امروزی متناسب با جامعه دانش محور فعالیت کنند و از طرفی دیگر، اداره متمرکز مدارس، یکی از موانع مهم تحقق این رسالت به شمار می رود. بر اساس دیدگاه های نو به نظر می رسد خودگردانی به عنوان رویکردی میانه می تواند گره متناسب سازی مدارس با جامعه دانش محور را حل نماید. لذا هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه مولفه های خودگردانی مدرسه با شکل گیری مدرسه متناسب با جامعه دانش محور بود.روش شناسی پژوهش: در این مطالعه توصیفی 315 نفر از جامعه 1376 نفری معلمان شهر آبادان به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از آنجا که مدارس ایران به شش شکل متفاوت شامل مدارس دولتی، شاهد، هیئت امنایی، تیزهوشان، غیرانتفاعی و نمونه دولتی و با سطوح متفاوت خودگردانی اداره می شوند، نمونه ها از معلمان شاغل در همه طبقات و متناسب با حجم آنها انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته که اولی میزان خودگردانی مدرسه و دومی میزان تناسب با جامعه دانش محور را اندازه گیری می کردند، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از فنون آمار توصیفی، آزمون Z و آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین مولفه های خودگردانی مدرسه شامل: استقلال، کنترل و چشم انداز- و ویژگی های هفتگانه مدرسه متناسب با جامعه دانش محور رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نمره سازه خودگردانی مدارس بر حسب نوع و شیوه اداره آنها متفاوت است ولی تفاوت معنی داری نیست و از نظر تناسب با جامعه دانش محور نیز بین انواع مدارس تفاوتهای معنی داری وجود ندارد.بحث و نتیجه گیری: برای متناسب سازی مدارس با الزامات زیست در قرن بیست ویکم لازم است در واگذاری استقلال به مدارس و مدیران آنها، تغییر در شیوه های کنترل مدرسه و تدوین چشم انداز باز برای مدارس تحول اساسی ایجاد شود. بی توجهی به این مولفه ها منجر به نا هماهنگی مدرسه با جامعه دانش محور خواهد شد.