دیدگاه صاحب نظران در مورد ذهنیت جامعه ایرانی به فضاهای تفریحی با استفاده از الگوی نظری مکان سوم اولدنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی دیدگاه صاحب نظران در مورد ذهنیت جامعه ایرانی به فضاهای تفریحی انجام شد. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی زمینه ای بود که برای این منظور با تعداد 17 نفر از اساتید و صاحب نظران علوم اجتماعی (گرایش های تعاون و رفاه اجتماعی، برنامه ریزی اجتماعی و سیاست گذاری فرهنگی) دانشگاه های تهران، علامه طباطبائی و خوارزمی مصاحبه شد و متون مصاحبه با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفت. یافته ها حاکی از وجود دو گزاره محوری در باب اقدامات رفاهی حاکمیت در فضاهای تفریحی بود: الف. فضاهای تفریحی عرصه ای خنثی، همسطح، قابل دسترسی و ساده نمی باشند. ب. جامعه ایرانی خواهان فضاهای تفریحی کنترل ناپذیر و یا کمتر کنترل پذیر از سوی حاکمیت است. همچنین نتایج نشان داد که فضاهای تفریحی می توانند از معنای محیطی برای سرگرمی و شکل دهی به اوقات خوش در وقت فراغت به سوژه هایی بدل شوند که خواهان انتقادات مهم به ارزش ها و هنجارها از مسیر نافرمانی و بدفرمانی مدنی باشند. از این رو، پیشنهاد می گردد با اتخاذ استراتژی هایی چون ایجاد تفریحات هدفمند در فضاهای عمومی، سرمایه گذاری و رسیدگی به فضاهای تفریحی ِمورد علاقه مردم و افزایش کیفیت آن، بازتولید معنایی در رسانه های رسمی به عنوان در دسترس ترین فضاهای تفریحی، افزایش جشنواره ها و کارناول های مذهبی در سطح جامعه به ویژه در فضاهای قابل دسترس برای همگان مثل خیابان و بسترسازی استفاده از فضاهای تفریحی برای قشر نیازمند جامعه می توان به تقویت فضامکان های تفریحی در جامعه ایران و جلوگیری از تبدیل آن ها به الگوهای نافرمانی و یا بدفرمانی مدنی اقدام نمود.